
محمد منصورنژاد، استاد دانشگاه در یادداشت خود به نکاتی در باب اصلاحطلبان و اصلاحطلبی اشاره کرده که در دیدارنیوز میخوانید.
دیدارنیوز _ محمد منصورنژاد*:
۱. بین مفهوم اصلاح طلبی در علوم اجتماعی، با اصلاح طلبان مصطلح ایران پس از ۷۶، از جهت مصداقی، رابطه عام و خاص مطلق است. هر اصلاح طلب مصطلح، اصلاح طلب در معنای علوم سیاسی است، ولی هر اصلاح طلب علوم سیاسی، ممکن است اصلاح طلب مصطلح نباشد.
۲. اصلاح طلبی در درون یک بردار و طیف، در میانه دو سوی حرکت انقلابی (اقدام خشن و براندازانه) و محافظه کاری (دفاع از وضع موجود به هر طریق) قرار میگیرد. با این وصف، تمایز و فصل بین حرکت اصلاح طلبانه از محافظه کاران و انقلابیون آن است که:
یک، خواهان تغییر است، ولی به صورت تدریجی و گام به گام.
دو، بر منطق، گفتوگو و مفاهمه تاکید دارد، نه خشونت و سختگیری.
سه، در تغییر خواهی واقعگراست و از این رو به تغییر نسبی هم قانع است و نه لزوما تغییر مطلق، و نفی تغییر را ممکن و معقول نمیداند.
چهار، در کنش سیاسی، اخلاقیات و رعایت حقوق و حدود دیگران برای اصلاح طلبان موضوعیت دارد. از این رو در فعالیت سیاسی، نه هدف، وسیله توجیه میکند و نه برای حفظ نظام، به هر کنشی روی میآورد.
پنج، گرچه در مقام نظر، آرمانهای بلندی دارد، ولی در عمل، متناسب با امکانات میدان و مقتضیات، در راستای غایات تعریف شده حرکت میکند. از این رو در موارد زیادی در برابر دو گزینه بد و بدتر قرار میگیرد، و لاجرم به عنوان یک واقعیت، تن به بد میدهد.
شش، حرکت اصلاح طلبانه توقف ندارد. بلکه این تغییر، آرام آرام پیش میرود و روز به روز کیفیتر میگردد. از این رو جذب و بکار گیری نیروهای کیفی، از برنامههای ثابت اصلاح طلبان است. بدنبال گل بی عیب هم نمیگردند، چون در واقعیت چنین نیروهایی اصلا وجود خارجی ندارند.
هفت، غایت اصلاح طلبی تحقق نظامی مردمسالار بر اساس مشی دمکراتیک است. از این رو شور، مشورت، گفتوگو، انتخابات و... در جریان اصلاح طلبی امری رایج و پذیرفته شده است.
هشت، دو جریان عمده مخالف اصلاح طلبان، یکی جریان اقتدارگرا و دیگری جریانهای اپوزیسیونی هستند. علی رغم این نکته، اصلاح طلبان حتی راه گفتوگو با این مخالفان را هم باز میگذارند. به عبارت دیگر، در این شیوه کار، جاذبه بر دافعه تقدم دارد.
۳. با شرح بالا، اصلاح طلبی در گروهی محدود نمانده و به نفع کسی مصادره نمیگردد، ولی خودبخود و در عمل، اصلاح طلبان نسبت به هم، لایه بندی و دسته بندی میشوند. برخی در جایگاه هسته اصلاح طلبی و برخی پوسته آن قرار میگیرند. افراد و گروهها هر چه مولفههای بند ۲ بالا را بیشتر داشته باشند، در لایههای درونیتر و اصلیتر قرار میگیرند.
۴. اصلاح طلبی، کنشی سیاسی است و به تعبیری، نوعی بازی برای کسب، حفظ و بسط قدرت است. در تشبیهی میتوان آن را به بازی فوتبال قیاس کرد: هم مربی، کاپیتان و بازیکن (اصلی و ذخیره) میخواهد و هم توپ جمع کن، تماشاچی و هوادار و..
با این وصف این خطاست که از همگان یک سطح از کنش سیاسی را توقع داشت. در یک استراتژی دقیق، برای همه اصلاح طلبان، تعیین جایگاه میشود، که کجا قرار دارند و چه باید بکنند!
از ویژگی استراتژی آن است که غایتش عیان نشده و مخفی نگهداشته میشود و از سوی مربی تعیین میگردد. در بازی اصلاح طلبی، به اقتضای کار، جایگاه مربی را شورایی از زبدگان اصلاح طلب که برآمده از رای سایرینند، میگیرد. (فرد مدار نبوده و کیش شخصیت زیاد موضوعیت ندارد، به ویژه در روزگار ما که عصر شخصیتهای کاریزماتیک، سپری شده است)
۵. لازمه نشاط و پویایی حرکت اصلاح طلبی آن است که همواره برای خویش پروژهای در دو سطح تعریف کنند: سطح اول در درون خود اصلاح طلبان، (با گروهها و شخصیتهای گوناگون از اصلاح طلبان چه باید کرد؟) و سطح دوم، با جریانهای برون از اصلاح طلبان چه کنند؟ چگونه در مقابل رقبا کمتر آسیب ببینند و؛ و هر چند وقت ارزیابی کنند که در کجای آن پروژه قرار دارند. زیرا توقف اصلاح طلبان (نداشتن تحرک برای تغییر)، مساوی با مرگ سیاسی انان است.
۶. اشکال اساسی اصلاح طلبان در ایران امروز آن است که هم درک نظری ضعیف (فقر مفهومی و...) از جایگاه، مراتب و نقش خویش دارند، و هم پروژه مشخص و معینی در عمل برای مناسبات درون تشکیلاتی و برون تشکیلاتی ندارند.
به همین جهت عمدتا تنها در زمان انتخابات به میدان آمده و سپس سکوت پیشه میسازند و بخشی از اصلاح طلبان که بیشتر سهم خواهند، با قبول موقعیتی، پس از انتخابات به آرامش میرسند و حتی برای تقویت جریان اصلاح طلبی هم گامی بر نمیدارند.
۷. در نهایت نگارنده بر این باور است برای بهبود وضعیت ایران و گامی در مسیر توسعه برداشتن، مناسبترین راه، اصلاح طلبی روایت سید محمد خاتمی و میر حسین موسوی و.) است. هر دو راه دیگر محافظه کاری_ اقتدارگرا و یا حرکات انقلابی_اپوزیسیونی، بسیار پر هزینه و بی ثمر است و تضعیف اصلاح طلبان (که متاسفانه رویه حاکمیت است) سخت به ضرر ایران است.
*استاد دانشگاه