کتاب «دوربین شخصی، سینمای ذهنی و فیلمجستار» تلاش میکند با واژهها دنیایی خلق کند که در جهان سینما امکان زیست دارد.
دیدارنیوز ـ گاهی تلاش برای یافتن مفهوم غایی درباره موضوعی خاص، دشوار، دور از دسترس، گنگ و حتی ناممکن است. در دنیای واژهها، خلق انگارهای که مفهوم مشترک و احساسات همسو را دربین همه مخاطبان برانگیزاند کاری سخت و زمانبر است. در سینمای مستند که به لحاظ ماهیت حضوری میدانی در اتمسفر سوژه دارد و برداشتها و نتیجهگیری نهایی آن (در شکل منطقیاش) خارج از اراده سازندگان اتفاق میافتد، هر تعریف و سازه کلامی جایگاه و پتانسیل خاص خود را دارد. پرواضح است که هر توضیحی برای شفافیت و واکاوی بیشتر پیرامون یک مفهوم میتواند مجالی باشد برای درک بهتر آن موضوع.
یکی از کتابهایی که به تازگی از سوی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی منتشر شده «دوربین شخصی، سینمای ذهنی و فیلمجستار» نوشته لائورا راسکارُلی و ترجمه محمدرضا فرزاد است. کتابی کاربردی که میکوشد مفهوم فیلمجستار را در آثار شاخص فیلمسازان مطرح جهان تعریف کند و آن را زوایای گوناگون مورد بررسی قرار دهد. فیلم جستار هم از آن مفاهیمی است که میتوان تعاریف مختلفی ارائه داد. در بخشی از کتاب در تعریف فیلم جستار چنین آمده است: " فیلم جستار " در یکی از کاربردهای امروزین اش معادل مستقیم سینمای سیاسی و متعهد است هم در معنای یک مستند انتقادی جریان بدنه که کارهای مایکل مور نمونهای از آن است و هم در معنای اشکالی از فیلمسازی آوانگارد که با فیلمهایی که به موضوعاتی از قبیل مهاجرت، بومیان، و اقلیتها میپردازد، یکی انگاشته میشود. این البته جای تعجب ندارد. با این فرض که به طور سنتی فیلمهای مبتنی بر دیدگاه شخصی تقریبا به دسته فیلمهای سیاسی محدود بوده اند – بازبان " من " سخن گفتن، پیش از هر چیز خود قسمت کنش سیاسی خود آگاهانه و در حکم تایید خویشتن است. این سنت امروز نیز به راه خود ادامه میدهد و عنصر بنیادین فیلم جستار معاصر است. با این حال، من بر این باورم که بررسی شایستهی فیلم جستار صرفا نباید به مستندهای سیاسی محدود شود... "
همانطور که میبینید فیلمهای خلافآمد و عموما معترض، سنت شکنانه که جریان پنهان جامعه را نمایندگی میکنند، میتوانند در این تعریف جا بگیرند. لائورا راسکارُلی دراین کتاب طرحی نو در میاندازد که در آن نگاه جستجوگرانه وپژوهش حرف اول را میزند. نویسنده در این کتاب تصریح میکند که این آثار متعلق به یک ژانر نیستند با این حال در ویژگیهای مشخص با هم مشترکند. آنها به عنوان فیلمهایی زبان آگاه، اتوبیوگرافیک و تاملگرا، فیگور، مولف برون متنی تعریفشدهای را مفروض میگیرند که محک اصالت و نقطه ارجاع همیشگی در شناخت آنهاست. این فیلمها ساختار ارتباطی خاصی را برمیسازند که به شدت بر خطاب یا فراخوان و احضار بیننده استوار است. "
جذابیت کتاب به خاطر تسلط نویسنده بر ژانرها و سبکهای مختلف است. شناخت خوب او باعث شده، ملال یک کتاب صرفا تئوریک – که عموما جذابیتی برای مخاطب ندارند – کمتر حس میشود. اگر چه که نباید ترجمه خوب، همدلانه و روان مترجم اثر یعنی محمد رضا فرزاد را از یاد برد که در خوشخوان بودن این اثر سخت به کمک آمده است.
بخش اول کتاب، به مفهوم فیلم جستار اختصاص دارد و با فصلی آغاز میشود که به بررسی تاریخ این فرم در عرصه نظر و عمل فیلمسازی میپردازد. تعاریف موجود را ارزیابی میکند و بحثی را نیز در خصوص ساختارهای بلاغی خاص آن پیش رو میگذارد. در سه فصل بعدی مباحثی که از اهمیت موضوعی خاصی برخوردارند طرح میشود. بخش دوم کتاب بر موضوع سینمای جستارانهای اول شخص متمرکز است و مشخصا بر فیلمهای روزنگاره، یاداشت نگاره و خودنگاره.
«دوربین شخصی، سینمای ذهنی و فیلمجستار» تلاش میکند با واژهها دنیایی خلق کند که در جهان سینما امکان زیست دارد و مصادیقی معرفی میکند که در کشف و لمس این دنیا مخاطب جدی سینما را یاری خواهد کرد. این کتاب سال گذشته در هشتمین روز از برگزاری چهاردهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» رونمایی شد.
گزارش از مهدی غلامحیدری