حذف نام علی لاریجانی از فهرست نامزدهای تایید صلاحیت شده در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شگفتی بسیاری برانگیخت. اظهارنظرهای چند روز اخیر هم نشان از یک تغییر رویکرد استراتژیک به انتخابات دارد.
دیدارنیوز ـ علی صافی*: نتایج نظارت استصوابی شورای نگهبان بدون تردید یکی از بزرگترین شوکهای سیاسی در تاریخ جمهوری اسلامی بود. اگرچه این نهاد همواره با تاکید بر حق خود برای «احراز صلاحیت» نامزدها نشان داده بود که میتوان منتظر شگفتیهای بسیاری بود؛ اما حذف نام علی لاریجانی از لیست نامزدهای تایید صلاحیت شده، حتی از حذف نام اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۹۲ هم شگفتآورتر بود و فضایی از بهت و حیرت را بر عرصه سیاسی کشور حاکم کرد.
خانواده لاریجانی احتمالا قدرتمندترین خانواده در تاریخ دو دهه اخیر جمهوری اسلامی بوده است. دو برادر یعنی علی و صادق هدایت دو قوه را در اختیار داشتهاند. نکته مهم دیگر در مورد این خانواده آن بوده است که همواره در هماهنگی کامل با هسته سخت قدرت عمل کردهاند و هیچ گاه از این مسیر خارج نشدهاند. یکی از تصاویر بسیار مهم و به یاد ماندنی در عرصه سیاست ایران حضور فرماندهان ارشد سپاه در آخرین روز حضور علی لاریجانی در دفتر رئیس مجلس بود. اقدامی بیسابقه که حکایت از جایگاه او در بلوک قدرت داشت.
بیشتر بخوانید: لاریجانیها؛ از عرش به فرش!
با این حال علی لاریجانی از فهرست نامزدهای مورد تایید شورای نگهبان خط خورد و علی رغم برخی انتظارها حکم حکومتیای هم در این مورد صادر نشد. این امر احتمال نشانه یک تحول بسیار مهم نه فقط در مورد جایگاه خاندان لاریجانی که در مفهوم و جایگاه انتخابات در بلوک قدرت جمهوری اسلامی است.
نگاهی به برخی اظهار نظرهای مهم در روزهای اخیر به خوبی نشان میدهد که جایگاه و مفهوم انتخابات در حال بازنگری و تعریف مجدد است.
نخستین سخن را میتوان از آیت الله صدیقی امام جمعه تهران شنید که در خطبههای دیروز نماز جمعه تهران گفته است او بر ضروت صداقت نامزدها در انتخابات تأکید و ابراز کرد: «انتخابات جای حزب و حزب بازی نیست، بلکه این موضوع را باید جزء حقوق نسلها بدانیم و امانت الهی را به دست افراد صالح و شایسته بسپاریم؛ امروز باید به انتخابات به چشم یک عبادت بنگریم.»
آیت الله صدیقی البته بر مشارکت پرشور در انتخابات تاکید کرده است، اما جمله قابل تامل انتخابات جای حزب نیست تا حدودی میتواند تغییر کامل مفهوم رقابت و انتخابات را نشان دهد. بدیهی است که انتخابات در معنای متعارف آن مهمترین عرصه برای حضور و ظهور احزاب سیاسی است. بسیاری از صاحبنظران علوم سیاسی اساسا رقابت سیاسی و انتخابات بدون وجود احزاب را ناممکن را میدانند. حتی در درون جمهوری اسلامی هم صدها حزب مشغول فعالیت هستند و البته در آستانه هر انتخابات احزاب جدیدی هم از زمین سیاست ایران میرویند و رویکرد کلی نظام سیاسی نسبت به تعدد احزاب همواره مثبت بوده است. البته که نظام انتخاباتی ایران حزبی نیست و بسیاری هم همین مسئله را یکی از عوامل مهم ضعف مزمن و کیفی احزاب در ایران میدانند.
بر خلاف امام جمعه تهران که بر مشارکت پرشور تاکید کرده است، عبدالرضا مصری نماینده اصولگرای کرمانشاه در گفتگویی تلویزیونی تاکید کرده است که شور انتخاباتی نباید به اندازهای باشد که به انتخابات نادرست مانند سال ۹۶ منجر شود.
دیگر اظهارنظر بسیار مهم در این مورد را آیت الله اراکی عضو مجلس خبرگان رهبری ابراز کرده است. او در جمع دانشجویان افسری و پاسداران سپاه علویون قم تاکید کرده است: «معنای انتخابات این است که مردم اعلام میکنند که ما فرمانبر این نظام تشکیلاتی هستیم و برای کمک به آن فرمانروای فعلی ما که، ولی فقیه است یک بازوی اجرایی خوبی میخواهیم انتخاب کنیم»
سالهاست که مفهوم وجایگاه انتخابات در نظام جمهوری اسلامی یکی از موارد مناقشه جناحهای و گرایشهای سیاسی است. در این میان بخشی از جریان اصولگرایی که در مبحث ولایت فقیه به نظریه کشف قائل بودهاند، وجود انتخابات در نظام سیاسی را به معنای فرصت بیعت مردم با نظام تلقی کردهاند. این نظریه البته در میان همه اصولگرایان حاکم نبوده است.
با این حال تحولات هفته سرنوشت ساز سیاست در ایران احتمالا نشان از آن دارد که چنین دیدگاهی حالا هژمونی یافته است. به عبارت بهتر بلوک قدرت دیگر بر عنصر رقابت در انتخابات تاکید ندارد و انتخابات را بیشتر فرصتی برای بیعت مردم با نظام سیاسی مستقر تلقی میکند. رویکردی که پایانی برای فصلی طولانی از رقابتهای سیاسی در ایران است که از سال ۱۳۷۶ در ایران شروع شد و حالا بعد از ۲۴ سال به نظر به ایستگاه پایانی رسیده است.
*تحلیلگر مسائل سیاسی