
تصمیمی که آمریکا اعلام کرده است ریشه در اجلاس امنیتی ورشو دارد و پیام آن این است که ایران به طور مستقیم یا غیر مستقیم در ناامنی منطقه دست دارد و امیدوارند با ایجاد یک ائتلاف، گذری امن و بی خطر را برای کشتیهای نفتی و دیگر کالاها رقم بزنند. طبیعی است اگر تنش در منطقه مهار و برای این مشکل، راه حل ایجاد نشود با استفاده از قوای مسلح و نیروهای ائتلاف نیز گره از مشکلات، باز نمیشود. اقدام تکنیکال ایران در خصوص نفتکش انگلیس نیز در راستای این هشدار است که ایران در شمال خلیج فارس و دریای عمان حضور دارد و میتواند اقدامات متقابل انجام دهد.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: تنش میان ایران و آمریکا هر روز ابعاد جدیدتری به خود میگیرد. ایالات متحده آمریکا در طول حیات خود با کشورهای مختلفی در چالش بوده است و با هر بحران به شیوهای برخورد کرده است، از حمله نظامی گرفته تا مذاکره، جنگ سرد و تحریم.
موضوع ایران و تنش با دولت حاکم بر آن شاید متفاوتترین چالشی است که تاکنون ایالات متحده با آن مواجه شده و ظاهرا در انتخاب ابزار و مکانیسم مقابله با ایران، دچار سردرگمی شده است. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ تاکنون به طور مداوم و مستمر، ایران و آمریکا دشمنانی بالقوه بوده اند. تا قبل از اینکه مسئله دستیابی ایران به تکنولوژی هستهای مطرح شود، با وجود قطع ارتباط دیپلماتیک اما سطحی از مراودات اقتصادی بین دو کشور برقرار بود و به طور مشخص، بخش خصوصی دو کشور، محدودیتی برای معامله و داد و ستد نداشت.
زمان به پیش می رفت تا اینکه این دو کشور در دوران قبل از توافق هسته ای موسوم به برجام در سطح بالایی از تنش قرار گرفتند، به طوری که علاوه بر اعمال تحریمها از طرف آمریکا و متحدانش، ایران به ذیل فصل ۷ منشور شورای امنیت سازمان ملل متحد رفت. فصل ۷ این منشور با عنوان «اقدام در رابطه با تهدیدات صلح، نقضهای صلح و اقدامات تجاوزکارانه» برای بررسی عملکرد و اقدامات کشورهای عضو سازمان ملل مورد توجه قرار می گیرد.
با امضای برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) سایه جنگ و ماده خطرناک ۴۲ از فصل هفتم منشور سازمان ملل از سر ایران برداشته شد و تا حدود دو سال، ایران و دیگر کشورهای طرف برجام توانستند از فوائد این توافق بهرمند شوند. با انتخاب ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا و نهایتا خروج او از برجام، سطح تنش بین ایران و آمریکا افزایش یافت و به تبع آن، مراودات مالی و اقتصادی ایران با دیگر کشورهای جهان، تحت تاثیر تهدیدات ایالات متحده آمریکا رو به کاهش نهاد.
از هنگامیکه ترامپ از برجام خارج شد تاکنون تنش ها میان ایران و آمریکا هر روز ابعاد و جنبههای جدیدی پیدا میکند و به نظر می رسد پس از انفجار در لولههای انتقال نفت عربستان، حمله به دو نفتکش در بندر فجیره امارات، حمله به دو نفتکش در دریای عمان و نهایتا ساقط شدن پهپاد آمریکایی، آژیر قرمز این تنشها به صدا در آمده است؛ به حدی که رییس جمهور آمریکا در اظهار نظری گفته است ده دقیقه تا حمله به ایران فاصله داشتیم.
هر چند روز به روز بر موارد تحریمی آمریکا علیه فعالیتهای اقتصادی و افراد حقیقی و حقوقی ایران افزوده میشود و اتحادیه اروپا در تلاش برای تلطیف تنش ایران با آمریکا است، ولی کار به همین جا ختم نشده است و اخیرا ایالات متحده از طرحی موسوم به «طرح سنتکام برای تشکیل نیروی گذربان برای تامین امنیت تنگه هرمز» سخن گفته است.
یکی از مقامات ارشد پنتاگون به خبرگزاری رویترز گفته است ایالات متحده با تمهیدات امنیتی جدید خود در خلیج فارس، قصد تشکیل یک ائتلاف نظامی علیه ایران را ندارد، بلکه صرفا میخواهد مانع حمله به کشتیهای تجاری شود.
«کاترین ویلبارگر» که طرح و نقشه آمریکا را در هفته جاری به اطلاع متحدان این کشور در ناتو رساند، عنوان کرد که این طرح بیشتر به معنای افزایش امکانات مراقبتی است تا آن که زمینهساز یک عملیات باشد. وی اظهار داشت: «این یک ائتلاف علیه ایران نیست... اگر قرار به مقابله با ایران باشد از چنین ساز و کاری استفاده نخواهد شد.» به گفته این مقام پنتاگون، «هدف از چنین طرحی افزایش سطح هوشیاری و امکانات مراقبتی در قلمروی دریایی است تا بدین وسیله از اقدامات خرابکارانه ممانعت شود».
واشنگتن پس از آن که ایران را به دست داشتن در حملات اخیر به نفتکشها در اطراف تنگه هرمز متهم کرد، پیشنهاد تشکیل یک ساز و کار چند ملیتی برای افزایش امنیت دریایی در خلیج فارس را مطرح کرده است. این پیشنهاد اما نگرانیهایی را در میان آن دسته از کشورهای اروپایی ایجاد کرد که با تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا برای خروج واشنگتن از توافق هستهای با ایران مخالف بودهاند. به گفته خانم ویلبارگر، ایالات متحده کشتیهای کشورهای دیگر را اسکورت نمیکند و این به خود کشورهای شرکتکننده درطرح بستگی دارد که تصمیم بگیرند آیا اسکورت کشتیهایشان لازم است یا نه. ایران اما هر گونه نقش داشتن در حملات به نفتکشها در خلیج فارس را تکذیب کرده است و تاکید دارد کشورهای منطقه، خودشان میتوانند امنیت کشتیرانی در خلیج فارس را تامین کنند.
امیرعلی ابولفتح کارشناس مسائل بین الملل در خصوص اهداف آمریکا از تمرکز بر تنگه هرمز و رونمایی از طرح تشکیل نیروی گذربان به دیدارنیوز گفت: آمریکایی ها از تمام ظرفیتهایی که در اختیار داشتند استفاده کرده و یا اگر تصور میکنند برای تشدید فشار علیه جمهوری اسلامی ظرفیتی وجود دارد استفاده میکنند. در عرصه های نظامی، اقتصادی و دیپلماسی عمومی تاکنون از همه ظرفیتها استفاده کرده اند. بنابراین قابل انتظار است که تلاش کنند کشورهای منطقه مثل عربستان، امارات، بحرین و اسرائیل را بیش از پیش در قالب یک ائتلاف قرار دهند و این ائتلاف را علیه ایران جهت دهند. با این کار قصد دارند ایران احساس تنهایی و خطر کند. ائتلاف جهانی برای تردد آزادانه که اکنون از عنوان گذربان استفاده کرده اند، چیز جدیدی نیست و اگر نخواهیم خیلی به عقب برگردیم با این موضوع در اواخر جنگ تحمیلی مواجه بودیم.
وی با بیان اینکه تصمیمی که آمریکا اعلام کرده است ریشه در اجلاس امنیتی ورشو دارد، افزود: پیام آنها این است که ایران به طور مستقیم یا غیر مستقیم در ناامنی منطقه دست دارد و امیدوارند با ایجاد یک ائتلاف، گذری امن و بی خطر را برای کشتیهای نفتی و دیگر کالاها رقم بزنند. طبیعی است اگر تنش در منطقه مهار و برای این مشکل، راه حل ایجاد نشود با استفاده از قوای مسلح و نیروهای ائتلاف نیز گره از مشکلات، باز نمیشود. تعداد بسیار زیادی شناور از تنگه هرمز عبور می کند. اقدام تکنیکال ایران در خصوص نفتکش انگلیس نیز در راستای این هشدار است که ایران در شمال خلیج فارس و دریای عمان حضور دارد و می تواند اقدامات متقابل انجام دهد؛ هر چند پیامدهای امنیتی به دنبال داشته است ولی فرانسه و آلمان و دیگر کشورها باید متوجه جایگاه و نقش ایران بشوند.
در قرن بیست و یکم، تسلط بر کشوری چون ایران ممکن نیست
این کارشناس مسائل بین الملل خاطرنشان کرد: ضرر این اقدامات از طرف هر کسی که صورت گیرد، متوجه همه کشورهای منطقه خواهد شد بنابراین بازی تصاعد بحران یا رویکرد تصاعدی بحران به نفع هیچ کشوری نیست. اگر آمریکاییها، اروپاییها و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به امنیت در منطقه علاقه مند هستند و می خواهند در این گذرگاه مهم، امنیت وجود داشته باشد، اتفاقاً باید با کشوری که دارای طولانی ترین سواحل با خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان است به تفاهم و تعامل برسند. ایران با این ظرفیت ژئوپولوتیکی و ساحلی، کشوری نیست که اگر نادیده گرفته شود سکوت کند. لذا بهتر است آمریکایی ها به جای طراحی طرح ها و تلاش برای ایجاد ائتلاف، با بزرگترین کشور شمالی خلیج فارس یعنی ایران به تفاهم برسند.
وی در پاسخ به این پرسش که ائتلاف غرب برای تنگه هرمز و حضور ناوگان دریایی آمریکا و انگلیس در خلیج فارس، حتی اگر منجر به جنگ نشود، موجب کمرنگ شدن نقش ایران در خلیج فارس و تنگه هرمز می شود یا نه، گفت: اگر بخواهند مدیریت تنگه هرمز را از دست ایران بگیرند باید ۶۰۰ هزار نفر نیروی نظامی اعزام کنند و روی زمین بجنگند و خاک را اشغال کنند، نیروهای ایرانی را تا وسط فلات ایران عقب برانند تا از برد موشک های ایرانی در امان باشند. در این منطقه بسیار وسیع که احتمال جنگ های چریکی و پارتیزانی وجود دارد و در قرن بیست و یکم، حتی برای کشوری با قابلیت های آمریکا نیز یک جنگ تمام عیار غیر ممکن است.
ابوالفتح با بیان اینکه در هیچ سناریویی به نظر نمیرسد جنگی به وقوع بپیوندد، اظهار کرد: اگر ۵۰ سال پیش بود با اعزام یکی دو ناو جنگی اروپایی به منطقه خلیج فارس، می توانستند هژمونی خود را حاکم کنند، اما در قرن بیست و یکم تسلط بر کشوری چون ایران ممکن نیست، مگر اینکه کشوری با قابلیت و ظرفیت ساحلی منحصر به فرد وجود نداشته باشد. بعید به نظر میرسد که بخواهند اقدام نظامی انجام دهند چون دومینویی است که شروع می شود ولی تبعات آن مشخص نیست. به نظرم غرب به دنبال وزن کشی و محک زدن توان، ظرفیت و قابلیت ایران است.