دیدارنیوز - الیاس حضرتی،نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نطقی مهم در مجلس شورای اسلامی به تحلیل شرایط جاری و آتی کشور پرداخت و گفت: راهبرد دشمن روی سه محور دارد؛ ناامیدی مردم، دامن زدن به اختلافات درون کشور و فشار اقتصادی.
متن کامل نطق میاندستور الیاس حضرتی به شرح زیر است:
بیشک سختترین برنامه تحریم جهانی و باغلظتترین برنامه محاصره اقتصادی بعد از انقلاب در یک سال گذشته بر سر مردم ما آمده است. دشمنان ما در تلاشاند فشار اصلی را برگرده ملت بیاندازند تا آحاد ملت به خصوص مردم و اقشار ضعیف ناامید شوند.
دشمن میخواهد به مردم ضعیف، مستضعف و آسیبپذیر ضربه بزند تا به رابطه آنها، اعتقاد و باورهای آنها لطمه بزند و از نظام و انقلابشان جدایشان کنند.
هدف دشمن در وهله اول حمله نظامی نیست، چه بسا که امکان دارد و محتمل است. در وهله اول خرد کردن شخصیت مردم، لِه کردن آنها در زیر چرخ مسائل، مباحث و مشکلاتی که وجود دارد، از بین بردن اعتماد آنها و تبدیل امید و باور آنها به یاس و ناامیدی است.
جنگ شروع شده است، جنگ روانی علیه مردم ایران. با استفاده از همه تکنیکها، ابزار، تکنولوژی، صاحبنظران، جامعهشناسان، روانشناسان بر سر این مردم و ملت از زمین و هوا و اطراف و اکناف بمباران روانی شروع شده است تا آنها را ناامید کنند.
دشمن روی سه محور حساب باز کرده است؛ محور اول مردم را ناامید کند، به اختلافات دامن بزند، طبل و شیپور اختلافات، تضادها و شکافها را همچنان بنوازد، همانطور که دارند مینوازند. فشار اقتصادی را چه بر اثر تحریم و چه بر اثر ضعف مدیریت و دانایی ما مدیران دامنگیر مردم کند.
کدام مردم؟ مردمی که از ابتدای انقلاب شبانهروز پای این انقلاب ایستادهاند. آن کسی که یک پسر داشت و آن که 9 پسر داشت تقدیم کرد، هرچه داشتند تقدیم کردند. هر چه داشتند عرضه کردند. با خلوص نیت و صادقانه دست به یک معامله بزرگ زدند و پای این معامله ماندند و هستند و امروز مورد تهاجم هدفها و تیرهای زهرآگین دشمن در این جنگ روانی قرار گرفتهاند.
عزیزان من! جنگ روانی دو شاخصه دارد: اول اینکه مسئولان درک نمیکنند یا دیر درک میکنند؛ زمانی درک می کنند که کار از کار گذشته است و مردم زیر چرخها لِه میشوند.
عزیزان من؛ دشمن از همه توان خود استفاده میکند. با اخبار غلط و بزرگنمایی برخی اشتباهات. 1200 نفر از منافقین در آلبانی نشسته و در چهره اصلاحطلب، حزباللهی، اصولگرا، مدافع نظام، افراطی و تندرو کار می کنند و در حال سمپاشی روانی هستند.
در داخل هم ما بدون اینکه توجهی به این جنگ بزرگ داشته باشیم همچنان به اختلافات دامن میزنیم. در این جنگ روانی صداوسیما باید در خط مقدم باشد. رسانههای مکتوب و پایگاههای خبری، خبرگزاری، جامعهشناسان، اساتید دانشگاهها و ... باید مورد مشورت قرار گیرند.
صداوسیمای ما علیرغم زحماتی که میکشد و من از آن بخش تشکر میکنم اما تلاش، برنامه، توان مدیریتیاش هیچ تناسبی با نیازهای این جنگ بزرگ روانی ندارد.
روزنامهها هم برای اینکه بتوانند در صحنه بمانند، برنامهریزی میکنند اما به دلیل گرانی کاغذ در حال تعطیل شدن هستند. خبرگزاریها هم با محدودیتهای مختلف روبرو هستند. ما هم به جای اینکه با سعهصدر با نشریات و اهالی فرهنگ و اهالی خبر برخورد کنیم، روزنامه و مجلهای را به دلیل یک اشتباه در اولین قدم تعطیل میکنیم؛ یعنی آن را میکشیم. کاری که میتوان با تذکر یا ارائه پرونده به هیات نظارت حل کرد، اما ما آن را تعطیل میکنیم و سادهترین راه را انتخاب میکنیم.
عزیزان من؛ برداران و خواهران عزیز؛ ما در کجای کاریم؟ نمایندگان ملت در کجای این داستان قرار دارند؟ بود و نبودنمان چه اثری دارد؟ از خودمان پرسیدهایم اگر یک ماه این مجلس را تعطیل کنند چه ضایعه و خسارتی بر این ملت وارد میشود؟ آیا وجود ما اثر مثبتی در این داستان دارد؟ جایگاه ما کجاست؟ نقش ما کجاست؟ این مردم در حال لِه شدن هستند و ما شاهدیم و حتی درکشان هم نمیکنیم.
هیچگونه درکی از له شدن ملت در زیر چرخهای گرانی، تورم، بیکاری، هرج و مرج حاکم بر بازار و اقتصاد نداریم. مرتب هر کدام از ما طبلی برداشتهایم و بر اختلافات، تعمیق اختلافات، نقطه ضعف گرفتن و علیه هم حرف زدن، میکوبیم. صداوسیما علیه دولت، دولت علیه مجلس، مجلس علیه آن یکی ... و ما همه سرگرم موضوعات پوچ اندر پوچ هستیم، بدون اینکه اثر بیرونی داشته باشیم.
عزیزان ما در سپاه با چشمان تیزبین خود باید تحرکات دشمن را رصد کنند که البته ما به آنها خسته نباشید میگوییم. در حوزه سیاستخارجی، وزیر امور خارجه باید مقتدرانه با اختیارات کاملی که از رهبری و نظام گرفته است، از همه صاحبنظران و همه کسانی که توانایی و ظرفیت دارند و میتوانند در حوزه سیاست عمومی و میدان سیاست عمومی تاثیرگذار باشند،بهره گیرد.
نظام جمهوری اسلامی باید به همه وطنپرستان که در دنیا موثر هستند، فراخوان بدهد. ما تنهایی در حال حرکت هستیم و حاضر نیستیم هیچ قدمی برداریم.
در کنار مسائل حمایتی از ملت، اصلاح برخی از ساختارها، باید به نشاط اجتماعی ملت که منشا بازگشت ذره ای اعتماد است، توجه کنیم.
از نظام و حکومت انتظار گذشت و بزرگی میرود. آقای محمدرضا شجریان در شرایط بدجسمانی قرار دارد و اگر وزیر ارشاد عیادتی از او داشته باشد (گیرم که در جایی اشتباهی هم کرده باشد)، نشانه گذشت است. گذشت باید از نظام باشد.
باید رفع حصر را آنی حل کنند، ممنوعالتصویری و محدودیتهای آقای خاتمی را به عنوان سیاستمداری که تلاش دارد کمک کند، رفع کنند. اگر آقای خاتمی الان کمک نکند، چه زمانی میتواند کمک کند؟
نظام میخواهد خود را از همه نیروهای دلسوزی که 10 سال است در حصر هستند، اما پیام میدهند که «ای مردم، دوستان، طرفداران در صحنه باشید و کمک کنید»، محروم کند؟
آخرین پیامی که از آقای موسوی آمده، این است : آقای روحانی حوصله کن، از رهبری فاصله نگیر...