"دیدارنیوز" نگاهی به ماجرای پخش آهنگ جنجالی در مدارس و کلیپ رقص دانش آموزان داشته است؛
دیدارنیوزـ رسول شکوهی: سری به شبکههای اجتماعی خود بزنید. قطعا بعد از چند دقیقه به کلیپهایی که دانش آموزان مدارس در حال رقص و شادی هستند و بالا و پایین میپرند میرسید. می توانید یکی از آنها را باز کنید و ببینید ـ ما به خاطر معذوریتهای رسانهای نمیتوانیم و علاقهای هم به بازنشر این ویدئوها نداریم ـ دانش آموزان از دبستان تا دبیرستان در این کلیپها دیده میشوند و در حالی که دست جمعی میخوانند «آقامون جنتلمه» بالا و پایین میپرند.
تعداد بالای این کلیپها باعث شد تا واکنشهای گستردهای شکل بگیرد. برخی در شبکههای اجتماعی از شادی و نشاط در مدارس گفتند و برخی دیگر به دلیل ادبیات نامناسبی که در این آهنگ استفاده شده به آن حمله کرده و احساس نگرانی کردند.
کار بالا گرفت و وزیر آموزش و پرورش نیز نسبت به آن واکنش نشان داد. سیدمحمد بطحایی از نوعی دشمنی سیاسی، پشت جریان انتشار کلیپهای ناهنجار در مدارس صحبت کرد و از دادستانی و پلیس فتا خواست که به این مساله ورود کنند تا اگر دستهایی پشت پرده هست مشخص شود.
برخی نمایندگان مجلس از جمله علی مطهری نیز نسبت به این مساله واکنش نشان دادند. مطهری نسبت به این اتفاق ابراز تاسف کرد و گفت که مدیران مدارسی که در آنها «رقاصی» شده است برکنار شوند.
میتوان این مساله را از چند وجه نگاه کرد. یکی نگاهی است که بخش اصلی بدنه آموزش و پرورش و شخص وزیر داشته است. آنها در اظهار نظرهایی آن را مشکوک عنوان کردند و از دستهای پشت پرده یاد کردند و آن را در تعدادی محدود و بعضا ساختگی دانستند. اما در عمل نمیتوان این نگاه را به عنوان دقیقترین نگاه مطرح کرد. شرایط فیلمها و فضای حاکم بر آنها اینگونه است که نمیتوان از ساختگی بودن یا دستهای پشت پرده صحبت کرد. مدارس مختلف که دولتی و غیر دولتی در آن دیده میشود به بهانههای مختلف جشنهایی برگزار میکنند و با توجه به دسترسی دانش آموزان و معلمان آنها به امکانات مختلف – مخصوصا گوشیهای هوشمند – پخش موسیقی در جشن و تصویر برداری از آن یکی از طبیعیترین اتفاقاتی است که در مدارس رخ میدهد. شما به جشنهای تولدی که در برخی مدارس غیر دولتی برای دانش آموزان به صورت ماهانه برگزار میشود مراجعه کنید. از همین جنس کارها انجام میشود و بچهها یک ساعت دور هم جشن میگیرند و با آهنگها تکانی هم میخورند.
نگاه دیگر، پیشرفتهتر از این حرفها است. برخی آن را یک توطئه بزرگتر میبینند. موزیک ویدئوی این آهنگ را که نگاه کنید میبیند که از چند دختر با روپوش مدرسه استفاده شده است. برخی با این مساله استدلال میکنند که واقعا یک تئوری از پیش تعیین شده مطرح بوده و باید مساله را در جایی دیگر جستجو کرد. اما این استدلال هم به نظر من ایراد دارد چون کلیپهایی که از مدارس منتشر شد زودتر از انتشار موزیک ویدئوی اصلی این آهنگ بود و نمیتوان برای مسائلی این چنینی همه چیز را بر مبنای تئوری توطئه دید.
برخی نگاهی همسو با این آهنگ و کلیپهای مدارس دارند. آنها بر این باورند که موسیقی پاپ آینهای از جامعه است و اگر موسیقی، مردم پسند شد و در کوچه و خیابان آن را شنیدیم باید به این مساله فکر کنیم که چرا تا به این حد، همه گیر شده است. این نگاه بر این نکته تاکید دارد که در فضایی که غم از در و دیوار شهر و رسانهها سرازیر شده و یک موسیقی تا به این حد شاد در همه جا شنیده میشود، قطعا این مساله پیامی دارد و باید نسبت به پیام آن آگاه شویم و به آن توجه کنیم. آنها در جواب به این پرسش که آیا استفاده از ادبیاتی نامناسب در آهنگ برای کودکان و نوجوانان مشکلی ایجاد نمیکند میگویند که دانش آموزان هر روز در معرض محتوای نامناسب آموزشی و ایدههای غلط در آموزش و پرورش هستند و یک آهنگ در کنار این مساله، چیز پیچیدهای نیست. آنها اضافه میکنند که این ادبیات نامناسب، هر روز در سطح جامعه به گوش همه میرسد و این آهنگ به گونهای در قالب جدید همانها را باز نشر کرده است.
من اما نگاهی میانه دارم. نه اینکه بخواهم همه را راضی کنم و وسط ماجرا بنشینم و بخواهم طوری رفتار کنم که گویی همه درست میگویند ولی میتوان معتدلتر برخورد کرد. خیر. من به صراحت با تئوری توطئه مشکل دارم. به هیچ وجه این کلیپها را عامل دست دشمنان خارجی نمیبینم و آن را بخشی از اتفاقاتی میدانم که در کف اجتماع در حال رخ دادن است. میل به شادی را نمیتوان انکار کرد و نسل جدید بخشی از هویت خود را در واکنش به ساختار رسمی بدست میآورد.
این اتفاق، تازگی ندارد. قبل از این آهنگ نیز ویدئوهای مختلفی از رقص و شادی در مدارس پخش شده بود. ویدئویی که دانش آموزان مشغول همخوانی آهنگی هستند. همه ما نیز خاطراتی از دوران تحصیل در مدارس داریم که در آن روی نیمکتها ضرب میگرفتیم و خودمان را تکان میدادیم. مدارس ما به شدت نیاز به فضای نشاط و شادی دارد. این احساس نیاز، خود را اینگونه نشان میدهد. در شرایطی که امروز جامعه با آن روبرو است این میل به شادی و فرار از آن فشارها خود را به شیوههای مختلف نشان میدهد. یکی از بسترهایی که خود را نشان میدهد مدرسه است.
اما باید نکته دیگری را به آن اضافه کرد. آیا نمیتوان خوراک بهتری برای بچهها آماده کرد؟ یعنی هیچ آهنگ شاد و جذاب دیگری وجود ندارد که برای دانش آموزان پخش شود و فضای شادی برای آنها ایجاد کند؟ وظیفه هنرمند در این فضا چیست؟ قطعا هیچ کدام از مسئولان آموزش و پرورش و مدارس و نمایندگان مجلس و فعالین جامعه مدنی و رسانه ای با شادی بچهها در مدارس مشکلی ندارند. اما مهم است که چه خوراکی برای فرزندانمان آماده میکنیم.
جنتلمنها جدای از ظاهر آراستهای که دارند حواسشان به رفتارشان و ادبیاتی که استفاده میکنند هست. آنها در حضور کودکان از هر واژهای استفاده نمیکنند. آنها به اسم شادی و نشاط برای «چشم قرمزها» آرزوی سلامتی نمیکنند. آنها میدانند که باید خوراک مناسبی برای کودکان فراهم کرد. آنها به خوبی میدانند که به اسم شادی، نمیتوان مسائل مهمتر را نادیده گرفت. جنتلمنها میدانند که منطق آموزش و پرورش با منطق مسائل امنیتی فرق میکند و نباید هر چیزی را به توطئه نسبت داد و با آن برخورد قهری کرد. جنتلمنها میدانند که باید شادی و نشاط را در سطح مدرسه گسترش داد اما با روش و منش مناسب. جنتلمنها حواسشان به بچهها هست.