تیتر امروز

از «جنبش مهسا» تا «ایستگاه وفاق» با علی شکوری‌راد
گفتگوی دیدارنیوز در برنامه «ایرانشهر» با دبیرکل پیشین حزب اتحاد ملت

از «جنبش مهسا» تا «ایستگاه وفاق» با علی شکوری‌راد

«ایرانشهر» در نخستین برنامه از سلسه‌گفتگوهای خود با موضوع «منافع ملی ایران» به سراغ علی شکوری‌راد، دبیرکل سابق حزب اتحاد ملت رفته و به بررسی ابعاد مفهوم «وفاق» در عرصه سیاسی امروز کشور پرداخته...
فیلترینگ و هزینه میلیاردی/ ترامپ نیامده علیه ایران اقدام کرد/ اعتراف نتانیاهو به جنایت‌های بزرگ
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

فیلترینگ و هزینه میلیاردی/ ترامپ نیامده علیه ایران اقدام کرد/ اعتراف نتانیاهو به جنایت‌های بزرگ

این چهل و پنجمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
"دیدارنیوز" به بررسی فیلم «روز‌های نارنجی» می‌پردازد؛

مصائب شاعرانه­ یک زن

در فیلم، لحظه­‌هایی شاعرانه در کنار روزمرگی­ های سخت و طاقت فرسای پرتقال­ چینی در باغ شکل می­گیرد. دوربین هرچند که روی دست است و تاثیر مستندگونه را به­ جای تاثیر شاعرانه در اولویت قرار داده، اما کارگردانیِ درست، به کمک تاثیر گذاری درست اثر آمده تا گا‌هی در نما‌های لانگ و اکستریم لانگ، تمام کنش­ها و رنج­هایی که در قامت زنانگی می­بینیم، به شکلی کنایه آمیز، تلنگری شاعرانه را القا کنند.

کد خبر: ۲۰۰۱۳
۰۸:۵۹ - ۱۶ بهمن ۱۳۹۷

دیدارنیوزـ ایمان رضایی: "روز‌های نارنجی" حکایت روز‌های زنی دهاتی است که عادت به برداشتن قدم­ های بزرگی دارد. با وانت رانندگی می­ کند، کارگر جمع می­ کند، باغ خرید و فروش می­کند، تجارت می­کند و بین انبوه مردان، زنانگی­ش را فریاد می­زند. شخصیت "آبان" با بازی خیره کننده­ هدیه تهرانی، خنده­ ها و خوش­رویی هایش را انگار میان باغ پرتقالش جا گذاشته است. آنچه که آبان می­نماید، زنی عبوس، سرد و بی حوصله است. برعکس همسرش "مجید" با بازی هوشمندانه علی مصفا که انگار نقش "زن" و "مرد" بین این دو جابه­ جا شده است. هرچند به­نظر می­رسد که اصلا ایده فکری فیلمساز، همین جابه­ جایی تعمدی شمایل زنانه و مردانه است. این جابه­ جایی به حدی می­رسد که گاهی "مجید" از آبان قهر می­کند و می­خواهد وسایلش را جمع کند و از خانه برود. یا اینکه مجید کنار بخاری به خواب فرو رفته باشد و آبان ساعت پنج صبح از خانه بیرون بزند تا به کارهایش برسد. این نگاه درست و بدون اغراق فمینیستی، که نه موجب حقیر شمردن کاراکتر مرد قصه و نه موجب تحریف اذهان به مقوله "زن ذلیلی" می­شود، با دوربینی سوبژکتیو، پر تِکان و روی دست، تلفیق شده که تزلزلی از جنس دنیای سرد، اما پر مصیبت آبان را حاصل می­شود.

 

مصائب شاعرانه­ یک زن

در فیلم، لحظه­ هایی شاعرانه در کنار روزمرگی­های سخت و طاقت فرسای پرتقال­ چینی در باغ شکل می­گیرد. دوربین هرچند که روی دست است و تاثیر مستندگونه را به­ جای تاثیر شاعرانه در اولویت قرار داده، اما کارگردانیِ درست، به کمک تاثیر گذاری درست اثر آمده تا گا‌هی در نما‌های لانگ و اکستریم لانگ، تمام کنش­ها و رنج­هایی که در قامت زنانگی می­بینیم، به شکلی کنایه آمیز، تلنگری شاعرانه را القا کنند. البته که انتخاب لوکیشن­ها و حضور در شمالِ سرسبز ایران و همینطور بهره ­مند بودن از موسیقی دلنشین کریستف رضاعی نیز بی­ تاثیر در خلق فضای احساسی فیلم نبوده، اما بوده ­اند فیلم­هایی که چنین فرصت­هایی را به دلیل عدم برخورداری از ایده ­های درست تصویری و کارگردانی، هدر داده­ اند.

"روز‌های نارنجی" از آنجا که بیشتر دل به زبان تصویر بسته و کمتر از دیالوگ و زبان گفتاری استفاده می­کند، کمی از لحاظ ریتم، کُند به نظر می­رسد که البته مخاطب سینمای ناتورالیستی به آن عادت دارد و اصلا همین کُند بودن ماجراست که فیلم را به دل می­نشاند، اما عدم استفاده از نما‌ها و سکانس‌های استعاره ­ای، نمادین و دور از فضای رئال، کمی موجب عدم یکپارچگی بین متن و زیرمتن شده است، به این معنی که شکل و تکنیک حاکم بر فیلم، به شدت جلوتر و بهتر از فیلمنامه و داستان است. این روایت مقتدرانه از زنانگی و این سر و شکل شرقی و طبیعت­ گرایانه فیلم، داستانی جدی‌تر و محکم‌تر از یک معامله تجاری بین یک زن و یک مرد بازاری می­طلبد. هرچند که چهره­ تراشیده شده­ زن­های فیلم زیر درد‌ها و رنج­های داستان، از طریق همین معامله تجاری به فیلم تزریق می­شود، اما گاهی کاغذبازی­ها و چک امضا کردن­ها و مشکلات بانکی، فیلم را دچار کلیشه ­های مرسوم رئال اجتماعی می­کند. البته که همچنان حضور یک زن به عنوان هسته مرکزی مصائب فیلمنامه و شاخ و شانه کشیدن ­هایش برای مردان و قهرمان­ سازی از شمایل زنانه، آن هم در بستری شاعرانه و سوژه­ محور، همچنان ایده ­ای نو و قابل احترام بین آثار اخیر سینمای ایران است، اما کاش وجه تمایز‌های بیشتری بین "روز‌های نارنجی" و هم­رده هایش می­دیدیم.

 

مصائب شاعرانه­ یک زن


اگر اهل سینمای جهانی باشید، احتمالا متوجه تشابه "روز‌های نارنجی" با آثار فیلمسازی افراطی در دانمارک خواهید شد. لارس فون تریه، فیلمساز دیوانه­ دانمارکی و از بنیان­گذاران قرارداد فیلم­های دگما ۹۵، همیشه در تمام فیلم­هایش (جز در "اروپا" و "خانه­ ای که جک ساخت")، از زن‌ها بعنوان نقش اول و از مبحث زنانگی به عنوان مسئله اصلی آثارش استفاده کرده است. اتفاقا تمام مصائب و سختی­های زندگی زنان را با دوربینی متشنج، روی دست و پرتِکان به نمایش گذاشته که احساس می­کنم آرش لاهوتی کمی از فون تریه و مخصوصا فیلم "داگویل" با هنرنمایی "نیکول کیدمن" الهام گرفته است. هرچند که به استاندارد‌های شگفت انگیز فون تریه نزدیک هم نمی­شود، اما همین وام­ گیری‌ها (چه خواسته و چه ناخواسته) نوید روز‌های خوبی برای این فیلمساز جوان و تازه­ کار را می­دهد.

روز‌های نارنجی، به اندازه تمامی زنان، غمگین، قدرتمند و زیباست...

تیزر فیلم "روزهای نارنجی" :

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی