
حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳، که حماس آن را «عملیات طوفان الاقصی» نامید، نه تنها یک حمله غافلگیرکننده به اسرائیل بود که به کشته شدن بیش از ۱۲۰۰ نفر و اسارت حدود ۲۵۳ نفر انجامید، بلکه نقطه عطفی در تاریخ خاورمیانه به شمار میرود.
دیدارنیوز: رویداد ۷ اکتبر ۲۰۲۳، که حماس آن را «عملیات طوفان الاقصی» نامید، نه تنها یک حمله غافلگیرکننده به اسرائیل بود که به کشته شدن بیش از ۱۲۰۰ نفر و اسارت حدود ۲۵۳ نفر انجامید، بلکه نقطه عطفی در تاریخ خاورمیانه به شمار میرود.
دو سال پس از این رویداد، منطقه با پسلرزههای مداوم روبهروست: از سقوط رژیم بشار اسد در سوریه در دسامبر ۲۰۲۴ تا درگیریهای گسترده با حوثیهای یمن، حملات هوایی اسرائیل به لبنان و ترور رهبران ارشد حزبالله، طرح خلع سلاح این گروه، نابودی بخشهای وسیعی از غزه با بیش از ۶۶ هزار کشته و ۱۶۹ هزار زخمی، کاهش نفوذ حشد الشعبی در عراق، حمله به قطر و جنگ ۱۲ روزه مستقیم اسرائیل و آمریکا علیه ایران در ژوئن ۲۰۲۵ که به آسیب جدی به تأسیسات هستهای تهران منجر شد.
تحولاتی که برخی آن را نشانهای از «خاورمیانه جدید» میدانند؛ جایی که محور مقاومت ایران تحت فشار قرار گرفته و اسرائیل به عنوان قدرت آزاردهنده و با هزینههای انسانی و دیپلماتیک سنگین ظاهر شده است.
چالشهای داخلی و خارجی اسرائیل
اسرائیل، به عنوان هدف اصلی حمله، با یک بحران امنیتی بیسابقه مواجه شد. دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل این رویداد را «شکست اطلاعاتی» توصیف کرد که به اعتراضات گسترده داخلی، قطببندی اجتماعی و اختلاف بر سر اولویتها (مانند بازپسگیری گروگانها یا نابودی حماس) دامن زد. نتانیاهو این تحولات را «پیروزی استراتژیک» خوانده و خود را «ناجی خاورمیانه» جا زده است و ادعا دارد که «خاورمیانه جدید» بدون محور مقاومت ایران خواهد بود.
با این حال، سیاستهای راستگرایانه وی – از جمله مخالفت با تشکیل دولت فلسطینی – و نقض اصول حقوق بشر در غزه، انزوای دیپلماتیک اسرائیل را افزایش داده و حتی به صدور حکم محاکمه نتانیاهو در دیوان کیفری بینالمللی منجر شده است. رویکردی که اسرائیل را به «قلدر منطقهای» تبدیل کرده است و خطر تشدید تنشها را افزایش میدهد.
بحران انسانی در غزه و تحولات نظامی
در غزه، رویداد ۷ اکتبر بحران انسانی بیسابقهای را شعلهور کرد که به بیش از ۶۶ هزار کشته و ۱۶۹ هزار زخمی (عمدتاً غیرنظامیان و کودکان)، ویرانی ۹۰ درصدی زیرساختها و جابهجایی گسترده جمعیت منجر شد. طرح ۲۰ نقطهای دونالد ترامپ در سپتامبر ۲۰۲۵، که خلع سلاح حماس و غیرنظامیسازی غزه را هدف قرار داد، با مذاکرات غیرمستقیم در مصر پیگیری شد و حماس با شکافهای داخلی روبهرو شدد.
عملیات نظامی اسرائیل در اوت ۲۰۲۵، غزه را تحت کنترل درآورد که این روند غزه را به سوی اداره بینالمللی با نظارت آمریکا و کشورهای عربی سوق میدهد.
لبنان و حزبالله
در لبنان، حملات اسرائیل به حزبالله هزاران قربانی از جمله ترور سید حسن نصرالله و فرماندهان ارشد این حزب را برجای گذاشت. رسیدن ژوزف عون به ریاستجمهوری در ژانویه ۲۰۲۵، به طرح خلع سلاح حزبالله تا پایان سال منجر شد؛ کابینه لبنان این طرح را در اوت و سپتامبر ۲۰۲۵ تصویب کرد و اسرائیل در ازای آن، نیروهایش را از جنوب لبنان خارج کرد، این تحول حزبالله را تحت فشار گذاشته و نفوذ ایران در مدیترانه شرقی را تحت تاثیر قرار داده است.
سوریه: پایان عصر اسد
سقوط رژیم بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، با فرار وی به روسیه و صدور حکم بازداشت توسط دادگاه سوریه، نفوذ ایران در دمشق را پایان داد. احمد الشرع، با حمایت کشورهای عربی و غرب، مخالفان را در ارتش جدید ادغام و انتخابات پارلمانی غیرمستقیم برگزار کرد، هرچند تنشهای فرقهای ادامه دارد.
یمن: بیثباتی دریای سرخ
درگیریهای اسرائیل و آمریکا با حوثیها، از جمله حملات هوایی به صنعا و ترور رهبران حوثی، بحران انسانی را عمیقتر کرده است. حملات موشکی حوثیها به تلآویو همچنان دریای سرخ را بیثبات نگه داشته است و همچنان تهدیدی برای تجارت جهانی توصیف میشوند.
عراق: تضعیف حشد الشعبی
تهدیدات اسرائیل و آمریکا، حشد الشعبی را از مقابله مستقیم با اسرائیل دور کرد. فشار آمریکا، از جمله بلوکه کردن قانون ادغام این نیروها در اوت ۲۰۲۵، نفوذ جناحهای مورد حمایت تهران را محدود کرد.
قطر: چالش میانجیگری
قطر نقش کلیدی در مذاکرات (مانند تبادل گروگانها و آتشبس) ایفا کرد، اما حمله اسرائیل به رهبران حماس در دوحه و حمله ایران به پایگاه آمریکایی در قطر، ظرفیت میانجیگری این کشور را به چالش کشید و نقش آرامکننده این کشور را محدود کرد.
ایران: ضربه به محور مقاومت
ایران، معمار محور مقاومت، بیشترین آسیب را دید. جنگ ۱۲ روزه ژوئن ۲۰۲۵ با اسرائیل و آمریکا، به تأسیسات هستهای نطنز، فردو، اصفهان و اراک را آسیب جدی زد و غنیسازی اورانیوم را موقتاً متوقف کرد.
فعالسازی مکانیسم ماشه، تحریمهای بینالمللی را بازگرداند، که به تنشهای اقتصادی داخلی دامن زده است.
عربستان سعودی: میانجی فراگیر
عربستان سعودی، به عنوان قدرت محوری، نقش کلیدی در «خاورمیانه جدید» ایفا میکند. ریاض پس از توافق با ایران، تنشها را کاهش داد و به میانجی فراگیر تبدیل شد؛ عادیسازی با اسرائیل را به تشکیل دولت فلسطینی مشروط کرد و با فرانسه کنفرانسی برای حمایت از فلسطینیها برگزار کرد. در سوریه، بازگشایی سفارت در دمشق و همکاری با الشرع، نفوذ ترکیه و اسرائیل را تعدیل کرد. در لبنان، بودجه بازسازی و حمایت از خلع سلاح حزبالله، ریاض را به بازیگر اصلی تبدیل و با هماهنگی آمریکا، امنیت دریای سرخ را تقویت کرد، هرچند حوثیها همچنان چالشسازند.
طرح Vision ۲۰۳۰، رشد اقتصادی و جذب سرمایهگذاری را هدف قرار داده و عربستان را به الگویی برای ثبات منطقهای و رشد و توسعه تبدیل کرده است.
دو سال پس از ۷ اکتبر، خاورمیانه در آستانه یک بازسازی ژئوپلیتیک قرار دارد، اما با هزینهای انسانی فاجعهبار: بیش از ۷۰ هزار کشته، میلیونها آواره و اقتصادهای ویرانشده بر این تأکید دارند که «خاورمیانه جدید» بدون حل مسئله فلسطینی پایدار نخواهد بود.
در نهایت، صلح خاورمیانه نه در پیروزی نظامی، بلکه در عدالت و همزیستی نهفته است. خاورمیانه میتواند صلح و رفاه داشته باشد، اگر چرخه انتقام خارج شود و به دیپلماسی بازگردد. زمان آن رسیده که خاورمیانه از ویرانهها برخیزد و به سوی آیندهای روشن گام بردارد./دیپلماسی ایرانی
نویسنده: مسعد سلیتی، وکیل دادگستری