محمدصادق جوادیحصار، سخنگوی حزب اعتماد ملی گفت: استاندار باید نماینده جریان پیروز انتخاباتی در هر منطقه باشد، یعنی دولت پیروز باید نماینده خود را در استان با گرایشات فکری خودش بگذارد و از موضع پیروز با جریانهای دیگر وارد تعامل شود. وفاق به معنای شرکت تعاونی و شرکت سهامی نیست که کسی بگوید من آنقدر سهم دارم.
دیدارنیوز: سخنگوی حزب اعتماد ملی گفت: استانداران در یک کلمه، باید نماد مطالبات مردم در مبارزات انتخاباتی در هر منطقه باشند. استاندار در مواجهه با چالشها دو تا امکان دارد. یک امکان قانونی، استفاده از اختیارات قانونی خود و امکانات امنیتی استان و در اختیار داشتن اطلاعات دقیق است که به او کمک میکند تا بتوانند تصمیم جدی اخذ کند. امکان دوم، امکان مدیریت و قدرت مدیریت بحران فردی است.
محمدصادق جوادیحصار، سخنگوی حزب اعتماد ملی در گفتگو با ایلنا، در ارزیابی انتخاب استانداران در دولت چهاردهم بر پایه شعار وفاق ملی گفت: استانداران باید نماینده عالی فکر، اندیشه و روش موردنظر دولت مستقر باشند. ممکن است فردی تخصص و گرایشی داشته باشند، اما آن تخصص و گرایش در خدمت منویات دولت مستقر قرار نگیرند، اما در نهایت به ناتوانی استاندار، استانداران و ناتوانی دولت منجر خواهد شد؛ بنابراین مسأله وفاق و به کارگیری نیروهای دیگر خارج از منظومه فکری و عملیاتی برآمده از برندهشدگان در نبردهای انتخاباتی یا پیروزهای عرصه رقابت که مردم باشند اگر در این جهت تلاش نکنند، میتواند آسیب داشته باشد.
وی افزود: استاندار باید نماینده جریان پیروز انتخاباتی در هر منطقه باشد، یعنی دولت پیروز باید نماینده خود را در استان با گرایشات فکری خودش بگذارد و از موضع پیروز با جریانهای دیگر وارد تعامل شود. وفاق به معنای شرکت تعاونی و شرکت سهامی نیست که کسی بگوید من آنقدر سهم دارم، یک نفر دیگه بگوید من انقدر سهم دارم. سخنران و نکتهسنج برجسته ایرانی جناب حافظ که زبان او زبان قرآن و کتاب او ترجمه قرآن است، میگوید «آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است، با دوستان مروت با دشمنان مدارا» یعنی با رقبای خود، با کسانی که با اندیشه تو مخالفت بنیادین دارند، دشمنی دارند، یا میخواستند سر به تن این اندیشه، این جریان و اصلاحطلبان نباشد، سر به تن تفکر نوینی که پزشکیان ارائه میکرد نباشد، آنهایی که نباید در قدرت، تصمیمگیریها و کلام اصلی کشور سهیم کنند، باید در تعامل با دولت و نماینده عالی دولت در استانها باشند. یعنی دولت حامی آنها باشد که حقوق آنها ضایع نشود. آنهایی که در موقعیت شکست قرار گرفتند، از حقوق اجتماعیشان بیبهره نمانند. نه اینکه آنها را بیاوریم و جای امام جماعتمان بگذاریم و بگوییم ما پیروز شدیم. چرا مردم انقدر مشقت بکشند، خون جگر بخورند و این همه سختی ببینند؟ در نهایت استانداران در یک کلمه، باید نماد مطالبات مردم در مبارزات انتخاباتی در هر منطقه باشند.
جوادیحصار درباره وظیفه استانداران برای مواجه شدن با چالش امنیتی در استانها و ضرورت حل چالشها گفت: استاندار در مواجهه با چالشها دو تا امکان دارد. یک امکان قانونی، استفاده از اختیارات قانونی خود و امکانات امنیتی استان و در اختیار داشتن اطلاعات دقیق است که به او کمک میکند تا بتوانند تصمیم جدی اخذ کند. امکان دوم، امکان مدیریت و قدرت مدیریت بحران فردی است. بالاخره هرکس میخواهد در مقام ایفای نقش برجستهای، چون استانداری قرار بگیرد، باید این توانایی را برای خود ایجاد کرده باشد که بحرانهای مشابه در ابعاد مختلف را کنترل کرده و به نتیجه رسانده باشند. پیش از هرکسی و بیش از هرکسی به تواناییها و امکانات وجودی خود باور داشته باشد که میتواند مدیریت عالی و مفیدی را در حوزه بحرانهای احتمالی یا حتمی ارائه دهد. این جزو اختیارات استاندار است که از همه ظرفیتهای استان استفاده کند. نیروهای بحران، نیروی انتظامی، نیروی امنیتی، نیروی اطلاعاتی در اختیار استاندار هستند و استاندار برای استفاده از این امکانات نباید معطل اراده دیگران باشد.
وی تصریح کرد: در لحظه بحران همه باید در اختیار استاندار باشند و قاعده آن هم همین است. من گمان نمیکنم مسأله بحران موضوعی باشد که تنها به شخص استاندار برگردد. همه از مردم عادی و شهروندان غیردولتی، غیرنظامی و غیرحاکمیتی تا مسئولان و شهروندانی که مسئولیتهای دولتی و حاکمیتی دارند، همه باید دست به دست هم بدهند، کنار استاندار بایستند، نیروهای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی کمک کنند تا بحرانهای احتمالی را با میزان و درصدهای متفاوتی که دارد مدیریت کرده، آن را خنثی، کنترل و مهار کنند تا از آن به سلامت بگذرند. این موارد جزو چیزهای بدیهی است و استاندار باید به حقوق و تواناییهای خودش هم باور داشته باشد تا زمانی که چنین اتفاقی افتاد، بتواند آن را مدیریت کند.