کواکبیان با در نظر گرفتن همه فاکتورهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی موجود در کشور و رویکرد انتقادی نسبت به عملکردهای حاکمیت، همچنان مصر به ادامه کنشگری حزبی و رسانهای جدیست.
دیدارنیوز ـ حامد شجاعی: در میان انبوه چهرههای متعلق به جناح چپ حاکمیت در دهه شصت و نیمه نخست دهه هفتاد که روزگاری با عنوان کلی نیروهای خط امامی شناخته میشدند و پس از انتخابات دوم خرداد سال هفتاد و شش با عنوان اصلاحطلبان در معرض مسئولیتهای اجرایی و تقنینی قرار گرفتند، کسانی هم بودند که فرصت نشستن در ویترین جناح اصلاحطلب در سالهای طلایی و پردبدبه این جناح را نیافتند و تنها زمانی امکان عرضه خود به دنبالکنندگان تحولات سیاسی ایران را پیدا کردند که خورشید اقبال افکار عمومی به اصلاحطلبان شناختهشده در حال غروب بود و مدارای حاکمیت با این جناح نیز رو به زوال داشت.
در پی بیاقبالی و تحریم غیررسمی ولی همزمان دومین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا از سوی ملت و حاکمیت، که منجر به شکست سنگین اصلاحطلبان در یکی از آزادترین انتخاباتها در طراز جمهوری اسلامی و برکشیده شدن پدیده محمود احمدینژاد و همراهان و حامیانش در فضای سیاسی کشور شد، لایهای دیگر از نیروهای اصلاحطلب فرصت نقشآفرینی و عرض اندام در عرصه فعالیتهای سیاسی و رسانهای را پیدا کردند؛ حال آنکه تا آن زمان پشت سد سکندر نام و اراده ژنرالهای جناح اصلاحطلب به انتظار ماندند.
قسمت اول این گفتگو را اینجا ببینید
احزابی نظیر همبستگی و مردمسالاری که در فضای ایجادشده پس از پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد فعالیتشان را آغاز کرده بودند در ماهها و ایام پایانی دولت وی، بیش از پیش امکان ظهور و بروز سیاسی پیدا کردند و چهرههایی نظیر مصطفی کواکبیان در شکاف عمیق ایجاد شده در ویترین جریانات اصلاحطلب که یک سوی آن چهرههای همیشه در صحنهای مانند علیرضا محجوب و سهیلا جلودارزاده و در سوی دیگرش چهرههای مغضوبی همچون بهزاد نبوی و محمدرضا خاتمی بودند خود را مکانیابی کردند و اقدام به ارائه تصویری خاص از اصلاحطلبی نمودند که از قضا بیشتر مطلوب نظر همان طیف همیشه در صحنه بود و از سوی طیف مغضوب مورد استقبال چندانی قرار نگرفت.
حاصل این فعل و انفعال سیاسی تایید صلاحیت مصطفی کواکبیان و افراد همسوی با او در چندین دوره انتخابات مجلس در عصر عسرت سیاسی ناشی از ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و بعدها حسن روحانی بود تا حاکمیت قادر به طرح این ادعا باشد که فضای سیاسی و انتخاباتی کشور کاملا رقابتیست. اما از سوی دیگر مصطفی کواکبیان در چند دوره انتخابات ریاست جمهوری از سال ۸۴ به بعد رد صلاحیت شده تا ثابت شود حتی همین طیف از اصلاحطلبان هم گرفتار سقفی هستند که به ایشان به واسطه انتساب به یک تفکر و جریان سیاسی خاص، اجازه پرواز بیش از حد مورد نظر را نخواهد داد.
در تنگنای شانزدهم میزبان یکی از معدود فارغالتحصیلان شاخص دانشگاه امام صادق بودم که بر خلاف اکثریت هم دانشگاهیان سابقش به جناح اصولگرای حاکمیت تعلق خاطر ندارد و در ضمن از سوی بخش بزرگی از اصلاحطلبان هم به عنوان اصلاحطلب کلاسیک مورد تایید و حمایت قرار نمیگیرد.
علیرغم اینها به نظر میرسد کواکبیان با در نظر گرفتن همه فاکتورهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی موجود در کشور و رویکرد انتقادی نسبت به عملکردهای حاکمیت همچنان مصر به ادامه کنشگری حزبی و رسانهای جدیست.
گفتگو با مصطفی کواکبیان در تنگنای شانزدهم در دو قسمت تقدیم شما میشود.