پس از افزایش بودجه صداوسیمای جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۲ که انتقادهایی را در پی داشته، مهدی پازوکی، اقتصاددان گفت: هیچ جای دنیا سازمانی چون صداوسیما تا این حد عریض و طویل نیست که بخواهد اینقدر بودجه به آن تعلق بگیرد. صداوسیمای ما روزنامه دارد، شرکتهای مختلف و حتی زمین و ساختمانهایی دارد که کارکردشان مشخص نیست. کجای دنیا یک تلویزیون برای خودش روزنامه منتشر میکند؟ اگر این سازمان نمیتواند بودجه خودش را تأمین کند چرا باید روزنامه داشته باشد؟ صداوسیما باید درباره این بودجه و نحوه هزینه کردنها و کمبودهایی که بر آن تأکید دارد و درآمدش شفافسازی کند، اگر هم کمبود بودجه دارد در وهله اول باید شرکتهایی که وجودشان ضرورتی ندارد را تعطیل کند.
دیدارنیوز: هر سال با مشخص شدن بودجه صداوسیما و افزایش همیشگی آن، درباره منطقی یا غیرمنطقی بودن آن بحثهای ضد و نقیضی صورت میگیرد که بیش از هر چیز نشان از مبهم بودن نحوه مصرف بودجه و درآمدزایی این سازمان است چراکه در صورت شفافسازی میتوان به جمعبندی دقیقی درباره لزوم یا عدم لزوم افزایش بودجه این سازمان رسید. امسال نیز افزایش بودجه صداوسیما انتقادات بسیاری را به همراه داشته است.
با بررسی جداول بودجه میتوان به این نتیجه رسید که بودجه صداوسیما در سال ۱۴۰۲ بیش از ۴۲ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته و بودجه این سازمان با رقم بیش از هفت هزار و ۵۳۱ میلیارد تومان بسته شده است؛ رقمی که باتوجه به انتقادهایی که همواره از عملکرد این سازمان در سالهای متعدد وجود داشته و کاهش میزان مخاطبان آن که میتواند نشانی از افت کیفی آثار این رسانه باشد، اینبار هم مورد نقد قرار گرفت. تاجاییکه موج این انتقادات واکنش سازمان را هم به همراه داشت و صداوسیما در بیانیهای انتقادها را به معاندین نسبت داد و آن را جیغ بنفش رسانههای دروغگو و دشمن دانست و افزایش بودجه این سازمان را با ارائه توضیحاتی تنها ۱۵ درصد اعلام کرد. این درحالی است که هنوز رسانهها و نیز کارشناسان اقتصادی اعتقاد دارند که رقم افزایش بودجه روی ۴۲ درصد بسته شده است.
بودجه تورمی، مشکلآفرین است اما...
بدون شک صداوسیما به عنوان یک سازمان فرهنگی که تولیدات گستردهای در حوزه آثار نمایشی دارد نیازمند بودجه عظیمی است، اما همواره محل تأمین بودجه، میزان آن و کارآمد بودن این سازمان نسبت به بودجهای که دریافت میکند، واکنشها به بودجه رسانهی ملی را موجب شده است و درمیان کارشناسان مختلف با دیدگاههای متفاوت، برخی نیز رقم ۴۲ درصدی افزایش بودجه برای رسانه ملی را منطقی و قابل دفاع میدانند. این کارشناسان معتقدند متناسب با افزایش بودجه کشور باید بودجه این سازمان نیز افزایش پیدا کند.
علی سعدوندی (متخصص بین المللی بانکداری، سرمایه گذاری، مدیریت ریسک و تحلیل سیاستگذاری اقتصاد کلان) در همینباره به ایلنا گفت: کل بودجه کشور ۴۰ درصد افزایش داشته و اساساً این افزایش ۴۰ درصدی اشکال دارد و برای بررسی باید از همینجا یعنی افزایش ۴۰ بودجه، موضوع را مورد بررسی و انتقاد قرار دهیم، اما باید قبول هم داشته باشیم که وقتی ۴۰ درصد افزایش بودجه داریم، طبیعتاً صداوسیما هم باید به همین میزان افزایش بودجه داشته باشد.
وی افزود: اما اگر من بخواهم بودجه را تعیین کنم یا به دوستان در مجلس که اصلاً از کسی مشورت نمیگیرند مشاوره بدهم، بودجه خیلی از نهادها را کاهش میدهم چراکه برای کنترل تورم باید ما این مسیر را طی کنیم و افزایش حقوق هم نداشته باشیم، اما وقتی ۴۰ درصد بودجه کشور افزایش پیدا میکند و حقوق کارمند در این میان تنها ۲۰ درصد افزایش دارد، مشخص است که قدرت خرید افراد برای سال آینده ۲۰ درصد کاهش پیدا میکند و اشکال کار در همین مسئله است چراکه ما به سمت کنترل تورم نرفتهایم، با این بودجه دولت تصمیم گرفته که برای سال آینده تورم ۴۰ درصدی ایجاد کند که اگر این تصمیم را نگرفته بود تورم رو به کاهش بود درنهایت تصمیم افزایش ۴۰ درصدی بودجه صداوسیما معادل تورم و منطقیست، اما افزایش ۲۰ درصدی حقوق کارمندان غیرمنطقی.
صداوسیما شرکتهای اضافیاش را تعطیل کند؛ درآمدها و هزینهها باید شفافسازی شوند
با این وجود؛ مهدی پازوکی (اقتصاددان) با نقد صریح حجم بودجه صداوسیما، آن را به عملکرد سازمان ارتباط داده و گفت: افزایش ۴۲ یا حتی ۳۲ درصدی بودجه صداوسیما کاری نابخردانه و غیرعلمی است، هیچ جای دنیا سازمانی چون صداوسیما تا این حد عریض و طویل نیست که بخواهد اینقدر بودجه به آن تعلق بگیرد. صداوسیمای ما روزنامه دارد، شرکتهای مخلتف و حتی زمین و ساختمانهایی دارد که کارکردشان مشخص نیست. کجای دنیا یک تلویزیون برای خودش روزنامه منتشر میکند؟ اگر این سازمان نمیتواند بودجه خودش را تأمین کند چرا باید روزنامه داشته باشد؟
پازوکی تصریح کرد: مسئولان باید پاسخ بدهند که با چه منطقی حقوق کارکنان دولت ۲۰ درصد افزایش دارد، اما بودجه صداوسیما ۴۲ درصد؟ بودجهای که امسال برای کشور تعیین شده نه استراتژی دارد، نه بودجهای برای توسعه است بلکه اثرات تورمی آن از هماکنون مشخص است که به تودههای مردم آسیب خواهد زد و یکی از عوامل آن متأسفانه همین تخصیصهای بدون منطق است که تنها مربوط به صداوسیما هم نمیشود، نهادهای فرهنگی مثل دبیرخانه ستاد انقلاب فرهنگی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، مرکز آموزشی جامعة المصطفی العالمیه و حتی نهادهایی مثل کمیته امداد بودجههایی دریافت میکنند که تناسبی با آنچه که برای کارکنان دولت تعیین شده، ندارند و بودجهشان افزایش بیشتری دارد درحالیکه رشد بودجه این نهادها باید صفر باشد و در بیشترین حالت میتوانند برابر با افزایش حقوق کارکنان دولت افزایش بودجه داشته باشند.
وی در ادامه افزود: به عنوان مثال دبیرخانه ستاد انقلاب فرهنگی که میتوان آن را با ۲۰ نفر اداره کرد چرا باید به اندازه یک وزارتخانه باشد؟ افزایش بودجه این نهاد در حالی صورت میگیرد که اصلاً یک دبیرخانه نمیتواند کاری استراتژیک و عمیق در حوزه فرهنگ داشته باشد. بودجه صداوسیما هم نباید افزایش داشته باشد، این سازمان خودش درآمد دارد، صداوسیما را به یک مدیر مستقل بسپارند و مدیر را هم موظف کنند که نیمی از ساعات شبانهروز را به پخش برنامهها و اخبار مرتبط با سیاستهای کشور اختصاص دهد، قطعا اداره خصوصی صداوسیما بسیار قدرتمندتر خواهد بود و اصلاً بودجهای هم از دولت نخواهد گرفت. نمونه موفق این مثال، شبکه «الجزیره» است که با کارکنان بسیار کمتر از صداوسیما در همه جای دنیا دارای اعتبار و خبرنگار است و حتی برنامه میسازد.
این اقتصاددان تأکید کرد: حداقل صداوسیما باید درباره این بودجه و نحوه هزینه کردنها و کمبودهایی که بر آن تأکید دارد و درآمدش شفافسازی کند، اگر هم کمبود بودجه دارد در وهله اول باید شرکتهایی که وجودشان ضرورتی ندارد را تعطیل کند. چه لزومی دارد که صداوسیما در زیباکنار مجموعه آموزشی و رفاهی داشته باشد؟ اگر بودجهاش کافی نیست همین مجموعه را که قطعاً ساختمان و زمینش ارزش بالایی دارد، بفروشد و مشکل کسری بودجهاش را حل کند نه اینکه از بیتالمال برای مشکلات بودجه خود هزینه کند. صداوسیما در تهران و چندین شهر مهمانسرا دارد، کجای دنیا تلویزیونها مهمانسرا دارند و اصلاً مهمانسرا برای این سازمان چه کارکردی دارد؟ مسئولان کمی تحقیق و پژوهش کنند و ببینند که آیا تلویزیونهای بزرگ دنیا مهمانسرا دارند؟
وی افزود: نباید مبالغ تلویزیونهایی مثل «BBC» را با تلویزیون مقایسه کنیم. ما در هنگام مقایسه باید قیمت انرژی و دیگر موارد را در دو کشور در نظر بگیریم و به نتیجه درست برسیم. در کشور ما میتوان مسافتی طولانی را با تاکسی طی کرد و یک دلار هزینه داد، اما در انگلیس به عنوان مثال حداقل هزینه تاکسی ۲۰ پوند است. حساب بودجه باید بر اساس قدرت خرید باشد و اگر بر این اساس حساب کنیم صداوسیما بودجهاش از تلویزیون «BBC» هم بیشتر است، اما کارکرد و تأثیرگذاری و میزان مخاطبش اصلاً قابل قیاس نیست.
پازوکی تصریح کرد: تلویزیون حتی میتواند تعداد شبکههایش را کاهش دهد و به جای توسعه کمیت به افزایش کیفیت توجه داشته باشد. به عنوان یک شهروند از مسئولان کشور سوال دارم که چرا حقوق کارکنان دولت حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد باید کمتر از میزان افزایش بودجه صداوسیما باشد؟ پاسخی منطقی برای این پرسش وجود ندارد و این نوعی بیعدالتی است. گسترش دادن بی مورد ساختار صداوسیما و اضافه شدن ساختمانهای این سازمان منطقی نیست، نه تنها باید این روند متوقف شود که باید بسیاری از این ساختمانها فروخته شوند که در این صورت بودجه عظیمی به صداوسیما میرسد و میتواند مشکل کمبود بودجه را حل کند تا دیگر نیازی به بودجه کشور نداشته باشد.
وی افزود: ما این همه روزنامه و خبرگزاری داریم، دیگر چه نیاز و اصراری به این هست که صداوسیما هم همینها را داشته باشد؟ متأسفانه این رویه تنها مربوط به صداوسیما نمیشود، برخی نهادها مثل وزارت ورزش هم چنین رویهای دارند درحالیکه هیچ احتیاجی نیست که وزارت ورزش خبرگزاری داشته باشد یا اگر مجلس شورای اسلامی روابطعمومی دارد دیگر وجود خبرگزاری چه لزومی دارد؟ جهاد دانشگاهی، سازمان تبلیغات اسلامی و بسیاری از نهادها و سازمانها یک یا دو خبرگزاری دارند درحالیکه اصلاً لزومی به وجود اینها نیست و نه تنها نباید از بودجه دولت استفاده کنند بلکه اگر درآمدی دارند باید به دولت مالیات بدهند. در همه جای دنیا وظیفه دولت آموزش عمومی، بهداشت عمومی، حفظ محیط زیست و... است و صرف بودجه در این زمینهها در حیطه هیچ یک از وظایف دولت قرار نمیگیرد.
پازوکی در پایان تأکید کرد: صداوسیما به هیچوجه در اهداف آموزش عمومی دولت قرار نمیگیرد و در شرایط حاضر به خصوص زمانیکه اکثر منتقدان و کارشناسان بر این عقیدهاند که عملکرد این رسانه ضعیف است، کارکرد آن منفی خواهد بود.
تلویزیون باید در کسب درآمدهای بازرگانی آزاد باشد؛ همین بودجه کم هم هست
در همین مورد با مهدی فرجی (مدیر سابق شبکه یک سیما و تهیهکنندهی تلویزیون) هم گفتگو کردیم. او در مقام دفاع از افزایش بودجه صداوسیما گفت: اتفاقا بودجه تعیین شده برای تولید آثار باکیفیت در صداوسیما کافی نیست. ما از یک طرف معتقدیم که تورم ۴۰ درصدی داریم و از طرفی نهایتاً ۴۰ درصد افزایش بودجه داریم. این به معنای افزایش بودجه نیست بلکه با درنظر گرفتن میزان تورم در واقع بودجه صداوسیما ثابت باقی مانده است.
فرجی خاطرنشان کرد: برای اینکه درک درستتری از شرایط داشته باشیم باید نگاهی به ارقام تولید سریالهای شبکه نمایش خانگی داشته باشیم که تفاوت فاحشی با بودجههای تلویزیون دارند. ما اگر میخواهیم تلویزیونی داشته باشیم که تولیدات باکیفیت داشته باشد، باید نگاهی واقعبینانه به بودجه تلویزیون داشته باشیم و کسب درآمدهای بازرگانی را آزاد بگذاریم و اجازه دهیم که تلویزیون با بودجهای منطقی در تولیدات خود به پیشرفت برسد.
وی افزود: قیمت غذا، حمل و نقل، دستمزد افراد، کالاها و خدمات در کشور را با سالهای قبل مقایسه کنیم و ببینیم که چه افزایشی داشتهاند. اگر قرار است ما در تولیداتمان دچار افت نشویم باید حداقل همانقدر که هزینههای تولید افزایش پیدا کرده، بودجه نیز افزایش داشته باشد. در حال حاضر در شبکه نمایش خانگی دستمزد بازیگران چندین برابر سریالهای تلویزیونی است و به اعتقاد من با ادامه این روند و کمبود بودجه، تلویزیون نمیتواند در جذب بهترینها موفق عمل کند.
این تهیهکننده در ادامه تأکید کرد: قطعاً در افزایش سطح کیفی آثار نمایشی عواملی، چون طرح، عوامل تولید، سناریو و... تأثیرگذار هستند و من به شدت به آن معتقد هستم، اما این باعث نمیشود که در اجرا هزینههای واقعی را نادیده بگیریم، بلکه بودجه مناسب نیز در دستیابی به کیفیت مطلوب بسیار تعیینکننده است.
فرجی درباره مطرح شدن نام صداوسیما به عنوان بزرگترین نهاد فرهنگی زیانده گفت: کاملاً مشخص است که این یک موضوع انحرافی است، اگر ما میخواهیم در ارزیابی تلویزیون دقیق عمل کنیم باید بتوانیم به طور کاملاً واقعی و دقیق یک ارزیابی از مخاطبان و افکار عمومی داشته باشیم و ببینیم که تلویزیون چه میزان در جذب نظر مخاطبان موفق بوده است. در واقع معیار موفقیت تلویزیون در این مورد است و مطرح کردن موضوعاتی اینچنین بدون داشتن آماری دقیق ما را به نتیجهگیری غلطی میرساند. بسیاری از آمارهایی که مطرح میشوند واقعی نیستند و گذشته از این مسئله نباید تلویزیون را مثل یک بنگاه اقتصادی دانست و عملکرد آن را بر این اساس مورد ارزیابی قرار داد.
مدیر سابق شبکه یک سیما درباره درآمد تلویزیون از پخش آگهیهای بازرگانی گفت: زمانی که بودجه تلویزیون تعیین میشود در واقع مأموریتی نیز برای این سازمان تعیین میشود به طوریکه صداوسیما موظف میشود بخشی از این بودجه را با درآمدزایی از طریق آگهیهای بازرگانی برگرداند. به عنوان مثال اگر بودجه صداوسیما ۱۰هزار میلیارد تومان تعیین میشود، بخشی از این بودجه یا حتی نیمی از آن را صداوسیما باید از طریق آگهیهای بازرگانی تأمین کند.
فرجی در پایان درباره وضعیت تلویزیون در سال آینده گفت: اگر بخواهم دقیقاً سریالی که امسال ساختهام را برای سال آینده بسازم حداقل با ۶۰ یا ۵۰ درصد افزایش بودجه مواجه هستم و با همین مثال ساده میتوان فهمید که افزایش ۴۲ درصدی بودجه صداوسیما کافی یا ناکافی است. قطعاً در این زمینه سال آینده صداوسیما با چالشهایی مواجه خواهد شد.