با شکست سنگینی که پرسپولیس مقابل تیم پرستاره و آماده الهلال پذیرفت، روح و روان هواداران فوتبال آسیب دید اما آیا این شکست را باید تنها به پرسپولیس نسبت داد؟
دیدارنیوز ـ آرش راهبر: دیشب در ورزشگاه فیصل بن فهد ریاض نه تنها پرسپولیس که همه فوتبال ایران تحقیر شد. بیچاره و مظلوم بازیکنان پرسپولیس که حالا به نماد شکست و سرخوردگی بدل شدهاند با اینکه ۵ سال قهرمان فوتبال ایران و دو سال نایب قهرمان آسیا بودهاند. آیا باید آنها را مقصر این شکست دردناک دانست و آنها را به توپ بست؟
با یک نگاه منصفانه و واقعبینانه میتوان گفت که در ماجرای شکست پرسپولیس در ریاض قطعا بازیکنان کمترین تقصیر را دارند و حتی باید آنها را تکریم کرد. مقصران این فاجعه را باید در جاهای دیگری جستوجو کرد. شاید اولین جا مدیریت باشگاه پرسپولیس باشد که نتوانست شاکله اصلی تیم قهرمان و موفق را حفظ کند و در مقابل پیشنهادات خارجی بازیکنان مهم تیم مثل نوراللهی و کنعانیزادگان و یا حتی مغانلو برگی برای رو کردن نداشت.
اما از مدیریت باشگاهی با هواداران میلیونی که هر سال دچار تغییرات شده تا چه حد میتوان انتظار داشت. وقتی مدیران باشگاه در نخستین تجربه مدیریتی خود و البته به سفارش وزارت ورزش در راس هرم دو باشگاه بزرگ فوتبال ایران قرار میگیرند انتظار توسعه، موفقیت و رو به جلو رفتن کوتهفکرانه است! وقتی پنجره نقل و انتقال باشگاه به دلیل بدهی انباشته و شاهکارهای مدیریتی نفران قبلی بسته میشود و هیچ راه حلی هم وجود ندارد، از مدیران کوتاهقد و مستاصل هم نباید انتظار داشت.
وقتی باشگاه پرسپولیس به دلایل مسائل سیاسی و بینالمللی حتی توان برداشت پولهای خودش را از حساب فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا ندارد و در بالادست مملکت نیز کسی نمیتواند با هر شیوهای که ممکن است این مشکل را حل کند، چرا باید منتظر به ثمر رسیدن ایدههای پیشبرنده از جمله خرید بازیکن یا ساختن یک زمین تمرین و ورزشگاه باشیم؟
اما وزارت ورزش و جوانان هم در این رهگذر بیتقصیر نیست، مالک بدون مسئولیت دو باشگاه بزرگ و مردمی فوتبال ایران تا کی باید به این مدیریت شتر گاو پلنگ ادامه بدهد و مانع از تمرکز و تصمیمگیریهای درست در پرسپولیس و استقلال شود. آیا روزی فرا خواهد رسید که دولت و حکومت دست از سر نهادهای مردمی و خصوصی بردارند و اجازه مدیریت مردم بر امور خود را بدهند؟ شوربختانه حتی اگر وزارت ورزش هم همین امروز بخواهد استقلال و پرسپولیس را خصوصی کند بیم آن میرود که این دو تیم به طور کامل از صحنه روزگار محو شوند. آب از سرچشمه گلآلود است.
فوتبال در دنیای امروز نماد و سمبل ارتباط کشورهاست و امسال حدود ۴۰ بازیکن برتر فوتبال ایران در لیگهای خارجی حضور دارند که یک رکورد تازه و غرورانگیز است، اما با رفتن بهترینهای فوتبال ایران به دیگر کشورها، مشخص شد که سرمایه موجود و نفرات جدید فاصله معنیداری با لژیونرها دارند. در دنیا برای این معضل هم راه مشخصی وجود دارد و آن هم استفاده از بازیکنان خارجی است. در واقع این داد و ستد در بازار جهانی فوتبال است که عواید ملموس و قابل اتکایی را برای فوتبال هر کشوری به وجود میآورد. اما این روند بده و بستان در ایران فعلا یکطرفه است و از ورود بازیکنان خوب خبری نیست. الهلال دیشب با استفاده بازیکنان خارجی خود توانست نمایش فوقالعاده و تمیزی ارائه کند و پرسپولیس را به صورت کاملا فوتبالی شکست دهد. اما گزارشگر محترم سیما، حریف را به کنایه «تیم چندملیتی» مینامد انگار که بازیکنان منچستر سیتی و بارسلونا همگی از محلههای شهرشان آمدهاند!
در فوتبال جهان درهای کشورها به روی هم باز است، اما در کشور ما همه تلاشها برای بستن ورودیها و خروجیهاست و از الفاظی مثل «مربی ایرانی» و «بازیکن ایرانی» سوء استفاده میشود و برخی آن را مصادره به مطلوب میکنند در حالی که هیچگاه حمایتی از نیروهای داخلی هم نکرده و نمیکنند. همانهایی که به کشتیگیر قهرمان جهان مملکت، کارت هدیه پوچ یا مسدود میدهند و جلوی دوربینها ژست میگیرند!
اما هواداران پرسپولیس و به طور کلی فوتبال نیز در این ماجرا کم تقصیر ندارند! آخر چرا همه امید و آرزوهای ما باید در موفقیت و پیروزی استقلال و پرسپولیس خلاصه شود که حالا با یک شکست در میدان فوتبال باید اینچنین خراب و پژمرده بشویم. فوتبال عرصه برد و باختهاست و صفر یا صد مطلق نیست. با این حال ما عادت کردهایم که فوتبال و تیمهای محبوبمان را نه زندگی که حتی چیزی فراتر از زندگی ببینیم.
البته که فوتبال، شاخص و سنجه قضاوت در مورد ممالک است و حالا هم مشابه شکست پرسپولیس را در همه عرصههای کشورمان میبینیم. تازه اگر منصف باشیم باید از اینکه فوتبال ایران را بر صدر فوتبال آسیا میبینیم باید اول حسابی تعجب کنیم و بعد هم به استعدادهای کشور در این حوزه ببالیم که حداقل در این یک مورد ما را بر صدر قاره قرار دادهاند. ما در چه عرصه دیگری در آسیا رتبه اول را داریم؟
در واقعیت دیدیم که پرسپولیس دیشب، خود «ما» بود آنچنانکه ما همه پرسپولیس بودیم و هستیم؛ ضعیف، خسته، بیبرنامه، مستاصل و شکستخورده. با این آوار تحقیر چه کنیم؟