"صنم وکیل" پژوهشگر اندیشکده بریتانیایی "چتم هاوس" در مقاله ای تحلیلی راهکاری عملگرایانه برای تعامل با ایران محافظه کارتر در دوره رئیسی به دولت های غربی ارائه داده است.
دیدارنیوز - صنم وکیل" پژوهشگر ارشد برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در مقالهای تحلیلی در اندیشکده "چتم هاوس" درباره پیروزی رئیسی و پیامدهای آن مینویسد:"انتخاب رئیسی محافظه کار به عنوان رئیس جمهوری ایران یک واقعیت تلخ را برای جامعه جهانی مشخص ساخته است: ایران در آینده نزدیک در انتظار اصلاحات دگرگون ساز و تحول آفرین نخواهد بود.
پس از برگزاری مراسم تحلیف رئیسی در تاریخ ۵ آگوست ۲۰۲۱ میلادی، کنترل محافظه کاران بر نهاد انتخابی ایران علاوه بر نهادهای غیر منتخب آن کشور تثبیت خواهد شد. رئیسی نزدیک به مقام عالی رهبری است. او در فهرست تحریمهای امریکا قرار دارد و معتقد است که از امنیت و ثبات نظام سیاسی ایران دفاع میکند. این عوامل موانعی را بر سر راه سیاستگذاران غربی قرار میدهند که در حال مذاکرات هستهای با ایران در ماههای گذشته بوده اند چرا که آنان خواستار احیای برجام و سپس بحثهای گستردهتر با تهران بر سر مسائل دیگر بوده اند.
این در حالی است که رئیسی اعلام کرده خواستار مذاکره بر سر مسائل موشکی و منطقهای ایران نیست. پیروزی او باعث تشدید حمایت ایران از شبه نظامیان در لبنان، سوریه، عراق و یمن میشود که جامعه بین المللی و منطقهای را نگران ساخته است. در برابر چنین شرایطی جامعه بین الملل باید واقع بین باشد و ببیند از رئیسی و نظام سیاسی محافظه کار امروز ایران چه انتظاری میتواند داشته باشد و چه انتظاری را نمیتواند داشته باشد.
پروژه اصلاح طلبی در ایران به بن بست رسیده است. کارنامه هشت ساله ریاست جمهوری روحانی باعث ایجاد بی تفاوتی سیاسی در میان ایرانیان شده است. سرخوشی پس از امضای برجام در سال ۲۰۱۵ میلادی با ناامیدی فعلی در میان ایرانیان جایگزین شده است. ایرانیان با تحریمهای شدید دوره ترامپ مواجه بودند تحریمهایی که مانع تقویت اقتصاد ایران و تحقق وعدههای روحانی شد.
هم چنین، روحانی به حقوق زنان و بهبود محیط زیست نیز نپرداخت. دولت او با اعتراضات ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ میلادی با شدت برخورد کرد. سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی در ژانویه ۲۰۲۰ میلادی نیز شکاف میان دولت و جامعه را افزایش داد. علاوه بر این، ایران بیشترین تعداد مرگ و میر در منطقه به دلیل شیوع کرونا را متحمل شده است.
در واکنش به چینن شرایطی ایرانیان با بی اعتنایی به صندوقهای رای به اصلاح طلبان پشت کردند. با ۴۸ درصد مشارکت ایران شاهد کمترین میزان مشارکت رای دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری جاری در تاریخ ۴۲ ساله جمهوری اسلامی ایران بود.
اصلاح طلبان اکنون باید چشم انداز جسورانهتر و موثرتری را برای جامعه ایران ترسیم کنند و یا در غیر این صورت خطر بی اعتنایی دائمی مردم نسبت به خود را بپذیرند. بازسازی شکاف ایجاد شده میان آنان با جامعه چالشی است که برای پر کردن آن نیاز به گذر زمان وجود دارد.
فشار تحریمها سیاست ایران را به سوی جریان راست سوق داده است. سیاستگذاران ایرانی به جای اشاره به نقاط ضعف اقتصادی و سیاسی ایران تحریمهای امریکا را اثبات این مدعا دانستند که غرب درصدد تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران است.
این تصور انگیزهای را برای محافظه کاران به منظور اعمال کنترل بر همه امور در داخل فراهم کرده است. پس از جان سالم به در بردن از فشارهای امریکا، محافظه کاران ایران جسورتر شدند. این تغییر جهت محافظه کارانه نباید گفتگوی سیاستگذاران غربی با تهران را متوقف سازد.
بستن درهای تعامل تنها باعث افزایش تنش فیمابین میشود. علیرغم تحریمها رئیسی چارهای جز در اولویت قرار دادن اقتصاد ندارد. کمک رسانی اقتصادی به شهروندان عادی ایرانی که سالها درد اقتصادی را تحمل کرده اند سریعترین راه برای دولت رئیسی است تا پس از مشارکت پایین رای دهندگان پیوندهای داخلی قوی تری را ایجاد کند.
این امر میتواند با کسب اطمینان از لغو تحریمها از طریق احیای برجام، صادرات نفت ایران و دسترسی آن کشور به سرمایههای مسدود شده خارجی تحقق یابد. این امر میتواند کارت برنده اقتصادی آسانی برای رئیسی ایجاد کند، نرخ تورم را کاهش دهد، سرمایه را به اقتصاد تزریق کرده و نرخ بیکاری را کاهش دهد".
این پژوهشگر ایرانی در ادامه میافزاید:"در نتیجه، رئیسی حامی ازسرگیری مذاکرات برجام خواهد بود، اما به دنبال کسب امتیازات بیشتر از واشنگتن است. تحریمها تنها دلیل مشکلات اقتصادی ایران نیستند. فساد و شکست سیاستگذاری اقتصاد کلان ایران دو چالش اصلی اقتصادی داخلی آن کشور هستند که نیازمند برنامه ریزی بلند مدت و استراتژی گستردهتر حل مسائل با مشارکت جامعه بین المللی هستند.
دولت رئیسی به احتمال زیاد علاقهای به مذاکره با امریکا درباره مسائل منطقهای نخواهد داشت. در عوض، تهران مذاکرات دو جانبه را در حال حاضر با عربستان سعودی ادامه میدهد و میتواند در طول زمان دامنه آن را گسترش داده و سایر بازیگران منطقهای را نیز درگیر گفتگو سازد.
ریاض خواستار همکاری با ایران برای پایان دادن به جنگ در یمن است که با پذیرش آتش بس از سوی انصارالله و بازگشت به میز مذاکره حاصل میشود. آن چه آزمایش نشده این است که آیا تهران میتواند اراده خود را بر انصارالله تحمیل کند و این موضوع چه دستاوردهایی برای ایران خواهد داشت؟ بعید به نظر میرسد که دولت رئیسی حمایت خود را از گروههای نیابتی در منطقه کاهش دهد. استراتژی دفاعی و امنیتی او مبتنی بر دور کردن تهدیدهای احتمالی از مرزهای با استفاده از نیروهای نیابتی، چون حماس، حزب الله، انصارالله و بازیگران شیعه در عراق است.
این گروهها چالشی برای سیاستگذاران غربی باقی خواهند ماند. به جای انتظار برای وقوع بحرانی دیگر، سیاستگذاران غربی بهتر است استراتژی خود را مبتنی بر کاهش دامنه جنگ در یمن و سوریه قرار دهند تا راه برای بحثهای امنیتی منطقهای باز شود.
در مورد افغانستان، پس از خروج امریکا از آن کشور تهران چارهای ندارد که برای حفظ منافع و امنیت مرزهای خود رویکردی عملگرایانه اتخاذ کند. هم چنین، غرب باید از موضوع حقوق بشر در رسانهها و مجامع مختلف به عنوان اهرمی برای اعمال فشار بر دولت ایران استفاده کند.
علاوه بر فشار بر ایران اتخاذ یک رویکرد منسجم و انتقادی در مورد نقض حقوق بشر در سطح خاورمیانه و کل کشورهای این منطقه مورد نیاز است تا باعث ارتقای سطح آگاهی جمعی در مورد لزوم رعایت حقوق بشر شود".