افغانستان در میان ۱۵ کشور همسایه ایران، سومین مرز خاکی طویل را دارد و این یعنی تبادل اقتصادی بیشتر. اما مبادلات اقتصادی ایران و افغانستان با قدرت گرفتن مجدد طالبان با چالشهایی مواجه شده است.
دیدارنیوز ـ سرویس اقتصادی: شاید بعد از چین که نامش زیر بیشتر کالاهای خریداری شده توسط ایرانیان درج شده است، افغانستان دومین کشوری است که تأثیر آن بر اقتصاد کشور ما به واسطه حضور گسترده نیروی کار ارزان قیمت از میان شهروندان این کشور در صنعت ایران، برای شهروندان ایرانی ملموس است. جنگ و حضور گروههای تروریستی طالبان، القاعده و داعش در این کشور و ایجاد ناامنی گسترده در آن برای سالها موجب شده بود تا پناهندگان افغانستانی به ایران پناه بیاورند و در قبال امنیتی حداقلی، به عنوان ارزانترین کارگران موجود برای پیشبرد صنایع و خدمات در کشور ما نقش آفرینی کنند. طی سالهای اخیر با شکلگیری ثبات سیاسی و امنیتی نسبی در کشور افغانستان از یک سو و بیثباتی گسترده اقتصادی در ایران از سوی دیگر، بسیاری از نیروهای کار افغانستانی به کشورشان بازگشته بودند تا به افعانی پول درآورند چرا که ارزش پول ملی افغانستان از پول ملی ایران بیشتر است و افغانی واحدی است که برابر با چیزی بیش از پانصد ریال ایران است.
حالا بار دیگر آفت طالبان به افعانستان افتاده است و گفته میشود حالا طالبان ۸۵ درصد از خاک افغانستان را به تصرف در آورده است و ناامنی و بیثباتی باز هم به افغانستان بازگشته است.
ایران طولانیترین مرز خشکی را بعد از عراق و ترکمنستان، با کشور افغانستان دارد و حالا از سه گذرگاه مرزی میرجاوه، ریمدان و پسابندر که محور مبادلاتی بین ایران و افغانستان بوده است، دو گذرگاه به دست طالبان افتاده است. فارغ از تأثیرات تبعاتی که این ناامنی در مرزهای شرقی بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت و تنها در یک فقره، هجوم مهاجران افغانستانی به ایران میتواند بر روی شاخصهای اقتصادی ایران تأثیرگذار باشد.
نمایندههای طالبان پیش از تسخیر مجدد افغانستان به ایران آمدند و با مقامات کشورمان دیدار کردند و واکنش رسانهها و چهرههای اصولگرا و سعی در تمیز قائل شدن بین این گروه با گروههایی مانند القاعده و داعش و نیز تبلیغ گسترده این موضوع که این طالبان، طالبان سابق نیست و رویکردش تغییر کرده است و حتی بیان این که اگر شیعیان افغانستان به دست طالبان کشته میشوند تقصیر خودشان است نه طالبان، نشان میدهد جمهوری اسلامی به فکر پیشبرد اهداف منطقهای خود با وجود قدرت گرفت طالبان بوده است، اهدافی که حتماً بخشی از آن اقتصادی است.
تا پیش از این پنجاه درصد از حجم واردات کشور افغانستان توسط کشور ایران تأمین میشد و افغانستان سهمی هشت درصدی از صادرات ایران را به خود اختصاص داده بود، صادراتی که در رأس آن فرش، چرم، کفش و مواد غذایی و البته نفت و محصولاتی نفتی را شامل میشده است. این صادرات ۸ درصدی در سال گذشته رقمی بالغ بر سه میلیارد دلار را شامل میشد و بنا بود تا پایان سال ۱۴۰۰ به پنج میلیارد دلار برسد.
اما مهمتر از این هشت درصد صادرات رسمی، بحث اهمیت کشور افغانستان در دور زدن تحریمها مطرح است. بسیاری از کالاهای اساسی صادراتی ایران که در رأس آن فرش قرار دارد، از طریق افغانستان به آمریکا و سایر کشورهای غربی صادر میشد و نیز افغانستان یکی از محورهای دور زدن تحریمهای نفتی بود.
حالا امکان اقتصادی افغانستان برای ایران دچار تزلزل شده است. بسیاری از تجار دست نگه داشتهاند تا تکلیف ثبات و امنیت در افغانستان مشخص شود و بسیاری از مشتریهای افغانستانی طالب کالاهای ایرانی، رسیک معامله اقتصادی را بالا میبینند و تبادل را متوقف کردهاند و از سوی دیگر، تسخیر مرزهای مبادلاتی به دست طالبان نیز موجب شده است امکان تبادل اقتصادی بسیار سخت باشد.
حسین سلیمی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و افغانستان گفتوگویی در رابطه با چالش اقتصادی ایران با توجه به قدرت گرفتن مجدد طالبان داشته است. او در این باره میگوید: «علاوه بر صادرات مستقیم فرآوردههای نفتی به افغانستان، ترانزیت ما از طریق این کشور هم متوقف شده است. باید چند روزی صبر کنیم و ببینیم چه اتفاق جدیدی در افغانستان رخ میدهد.»
رئیس اتاق بازرگانی ایران و افغانستان ادامه میدهد: «به هرحال اگر قرار باشد این روند ادامهدار شود، صادرات ما هم به مشکل میخورد. اگر مرزها ناامن یا بسته شوند، صادرات ما به مشکلاتی برمیخورد. باید منتظر اخبار موثق ماند تا فهمید این شرایط مقطعی است یا نه.»
البته او تصریح میکند: «باید دید این گروه طالبان که در حال حاضر ۸۰ درصد افغانستان را به دست آوردهاند همان گروهی هستند که با جمهوری اسلامی ایران سازگارند یا نه! بالاخره این افراد به ایران آمدهاند و با آقای ظریف هم دیدار کردهاند؛ ما در جریان جزییات این دیدارها نیستیم و باید منتظر بمانیم و، اما بدیهی است که اگر اتفاقی جدیدی رخ دهد، صادرات ما را هم تحت شعاع قرار میگیرد.»
سلیمی درباره وضعیت صادرات مستقیم فرآوردههای نفتی ایران به افغانستان میگوید: «خریداران افغانستانی ما که ممکن است از طالبان نباشند حاضر نیستند ریسک خرید در این موقعیت را به جان بخرند و ترجیح میدهند فعلا منتظر بمانند.»
سلیمی بار دیگر بر عنصر امنیت در تبادلات نفتی اشاره میکند و میگوید: «با توجه به وضعیت پیش آمده در افغانستان، ترانزیت ما از طریق این کشور هم متوقف میشود، چون وقتی امنیت نباشد، چگونه نفتمان را از این کانال به دست مشتریان برسانیم؟»
او خاطرنشان میکند که برای اقتصاد ایران، پاکستان نخواهد توانست جایگزین افغانستان شود: «البته ما از طریق مرزهای پاکستان هم امکان جابهجایی داریم، اما جابهجایی از مبدا افغانستان با قطار انجام میشد که این سادهتر بود.»
به نظر میرسد مناقشه در افغانستان آن چیزی نیست که به زودی حل و فصل شده و یا طالبان از گردونه رقابت سیاسی کنار برود و یا بتواند تشکیل حکومت دهد و توسط سایر کشورها به طور رسمی شناسایی شود.
اگر در بلند مدت امکان تثبیت قدرت طالبان در افغانستان وجود داشت، آن زمان میشد نسبت به برقراری مبادلات پایدار بین ایران و افغانستان امیدوار بود، کما اینکه از همین حالا سخنگوی طالبان ابراز امیدواری کرده است تا این گروه بتواند با چین (به عنوان یکی از دو قدرت برتر اقتصادی دنیا) مبادله داشته باشد. بودجه طالبان، همین حالا و در حالی که تنها شصت هزار عضو دارد به چیزی حدود یک سوم بودجه کل کشور افغانستان میرسد و از همین رو میتوان امید داشت در صورتی که کشور افغانستان به ثبات برسد (چه با طالبان و چه با حضور یک دولت ملی) مجددا ثبات مبادلاتی و اقتصادی بین ایران و این کشور شکل بگیرد. اما آنچه که عیان است، تا رسیدن به ثبات در افغانستان راهی بس طولانی و صعب العبور پیش رو است.
تا آن زمان، اما اگرچه ممکن است حضور طالبان باعث ایجاد فرصتهایی برای ایران شود و برای مثال، پدر معنوی طالبان، یعنی پاکستان ظرفیتهای اقتصادی جدیدی با ایران تعریف کند، اما آسیبهای اقتصادی و امنیتی این حضور برای ایران بیشتر از منابع آن است. در یکی از دم دستیترین آسیبها، باید منتظر باز شدن مجاری جدیدی برای قاچاق تریاک و مواد مخدر به ایران باشیم چرا که یکی از اصلیترین منابع درآمدی طالبان قاچاق مواد مخدر است.