در شرایطی که همبستگی رو به کاهش است، خارجیها به داخل چشم طمع دوخته و بر نارضایتیها سوار میشوند و ناکارآمدی را تشدید میکنند. فساد، بوروکراسی ناکارآمد که از معیارهای بوروکراسی بسیار فاصله گرفته است، رانت نفت، حجیم بودن دولت، نهادهای موازی، تداخل وظایف قوا، نقص در استقلال قضایی هم از دیگر مسائل مبتلابه دولت است، که پیشتر دربارهشان گفته و نوشتهام. در مجموع دولت در ایران ضعیف است.
امریکا نخست اعلام کرد که میخواهیم صادرات نفت ایران را به صفر برسانیم؛ اما اخبار جدیدی به گوش میرسد که خزانهداری امریکا اعلام کرده که به مشتریان نفت ایران برای مدتی مجوز خرید میدهیم، چراکه تحلیل کردهاند و میدانند حذف نفت ایران به لحاظ افزایش تقاضا و کاهش عرضه امکان ندارد. قیمتها در نتیجه عدم توازن عرضه و تقاضا به حدی بالا میرود که برای امریکا هم مناسب نیست.
اگر برگردیم به دوره تغییر پوشش در دوره پهلوی اول در زمانی که به زور مردم را مجبوربه تغییر پوشش کردند، طبیعتا در همان مقطع در ایران تغییر پوشش شروع شد که این البته سیاستی بود که در دوران پهلوی اول اتخاذ شده بود در بسیار از نقاط مختلف کشور موفق شد. تا حدی که الان قسمت عمدهای از مردم کشور ما نمیدانند که لباس اصلی خودشان و لباس محلیشان چگونه است، مگر اینکه به تصاویری که از دوره قاجار به جا مانده استناد کنند که آن هم همه اقشار جامعه را در برنمیگیرد.
در قم یک ظاهری است و یک باطنی. در ظاهر چنین است که یک عدهای میخواهند تمام امورات حوزه را در جهت اهداف سیاسی یک جریان سیاسی در دست بگیرند؛ این جریان سیاسی را هم همه میشناسند که یک روحیه افراطیگری دارند و میخواهند با همین روحیه امورات حوزه علمیه قم را بچرخانند. این حرکتها هم ادامه این جریانات است، اما باطن حوزه این نیست. برخی از علما و بزرگان مثل آقای یزدی هم گاهی همسویی با آن جریان و دلواپسان دیده میشود. در واقع باطن حوزه علمیه قم چنین نیست، داستان مفصلی دارد که باید در فرصت مناسبتری به آن پرداخته شود.
بنده سخنگوی کسی نیستم و نمیتوانم از طرف کسی اظهارنظر کنم. با این وجود این سوال وجود دارد که آیا در وزارت راه و شهرسازی هیچمدیری وجود ندارد که سابقه کار در این وزارتخانه را داشته باشد که مجبور میشوند یک استاندار را بهعنوان وزیر معرفی کنند که تاکنون حتی یک روز هم در وزارت راه و شهرسازی فعالیت نداشته است؟ این وضعیت نشان میدهد که برخی از مدیران یا شرایط کشور را درک نمیکنند یا حاضر نیستند ضرورت تغییر مدیران را بپذیرند. متاسفانه در کشور ما انتخاب بهصورت فصلی دنبال میشود؛ یعنی تنها در یک فصل به خصوص مردم به پای صندوقهای رأی میآیند و پس از مدتی همه چیز مانند روز اول میشود.
محمدرضا خاتمی میگوید: خیلی مصر بودیم که با استفاده از ظرفیت قانونی مجلس بحث نظارت استصوابی را به رفراندوم بگذاریم، ولی با گرفتاریها و دعواهایی که به وجود آوردند مجلس پس از رد لوایح دوقلو امکان اینکه چنین رفراندومی را تصویب کند، پیدا نکرد.
قابوس بن سعید، پادشاه عمان پس از مدتها که از انظار عمومی غایب بود، روز دوشنبه در کاخ البرکه در شهر مسقط میزبان محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین بود.
مصطفی شریف معتقد است اگر بازتوزیع درآمدهای ملی به نفع تولید و سرمایهگذاری مولد صورت بگیرد و مبارزه با رانت و فساد هم جدی پیگیری شود، ضعفها و کمبودهای اقتصادی و اجتماعی قابل درمان است.
من معتقدم با تغییر افراد اتفاقی نمیافتد و باید روشها تغییر کند. این روش استقراض از جیب فقرا روش شکست خوردهای است. رویکرد اقتصادی باید با نگاه کمک به قاعده جامعه باشد تا ارتباط بین دولت و جامعه برقرار شود. نمیشود که هر روز دست در جیب فقرا کرد و گفت: بیایید از من حمایت کنید. اینجا سیاستهای اقتصاد به نقطهای مشترک میرسد یعنی اینکه روشهای گول زدن مردم باید کنار گذاشته شود. اینکه اشخاص را به عنوان تیم اقتصادی دولت تغییر دهند گول زدن مردم است.
فراز و نشیب بسیار داشتهایم؛ قرار نیست انکار کنیم. اینکه یک جاهای فرود داشته ایم و یک جاهایی از آن آرمانها فاصله داریم، یعنی نمیتوانیم بگوییم به همه اهدافی که داشته ایم دست یافته ایم و به همه جهتگیریهایی که داشته ایم توانستیم برسیم ولی تحولات عظیمی در جامعه ما اتفاق افتاده است.