دیدارنیوز ـ
سرویس سیاسی: هر روز که به کارزار انتخاباتی بهار ۱۴۰۰ نزدیک و نزدیکتر میشویم از درون هر دو جناح سیاسی بزرگ کشور چهرههایی توجهات بیشتری را به خود جلب میکنند. رییسی، جلیلی، قالیباف، جهانگیری، احمدینژاد، عارف، محسن هاشمی و محمدجواد ظریف از جمله شخصیتهایی هستند که چه حضور یابند و چه در مقطعی از حضور بازمانند یا منصرف شوند، تا اینجای کار محور بحثها و گمانههای عرصه رسانهای و سیاسی کشور هستند.
در این میان، اما نباید از احتمال حضور محمدجواد ظریف دیپلمات کارکشته، مسلط و با سابقه و همچنین وزیر امور خارجه کنونی ایران غافل شد، چهرهای که در این مقطع از تاریخ ایران به دلایل مختلف و از جمله وابستگی و ارتباط تنگاتنگی که شرایط کنونی ایران با روابط خارجی دارد، میتواند صاحب و منشا اثر باشد. خود او گفته من یک دیپلمات هستم و ترجیح میدهم در حرفه، تخصص و حوزه تجربه خود کار کنم، اما کیست که نداند در ایران کسی یافت مینشود که گوشه چشمی به جایگاه ریاست جمهوری و ساختمان خیابان پاستور نداشته باشد.
پیشینه آقای دیپلمات
محمدجواد ظریف متولد تهران است. او دانشآموخته کارشناسی ارشد روابط بینالملل از دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو، همچنین کارشناسی ارشد مطالعات بینالملل و دکترای حقوق و روابط بینالملل از دانشگاه دنور است. ظریف فعالیت شغلی خود را از سال ۱۳۵۷ در کنسولگری ایران در سانفرانسیسکو آغاز کرد. او از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۱ برای مدت ۱۰ سال، معاونت حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه را بر عهده داشت و برای مدت ۵ سال، در فاصله سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ به عنوان سفیر ایران در سازمان ملل متحد فعالیت میکرد. ظریف وزیر امور خارجه دولتهای یازدهم و دوازدهم است.
وزیر خارجه برجام: از کامیابی تا مشقت
محمد جواد ظریف البته همواره دیپلماتی بسیار موثر در سطح اول سیاست خارجی جمهوری اسلامی بوده است. به عنوان مثال از مهارت و نقش مثال زدنی او در زمان حمله آمریکا به افغانستان بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر بسیار گفته و شنیده میشود. با این حال افکار عمومی کشور ظریف را بعد از سال ۱۳۹۲ و به عنوان مسئول پرونده هستهای ایران شناخت. مذاکرات نفسگیر و طولانیای که نزدیک به دو سال به طول انجامید و در نهایت به انعقاد برجام منجر شد. موفقیت در انعقاد برجام نام جواد ظریف را به شدت بر سر زبانها انداخت و او احتمالا از هر دیپلماتی در تاریخ ایران محبوبتر شد.
از همان زمان و به دنبال شهرت و محبوبیت بسیار گسترده جواد ظریف نام او به عنوان یکی از نامزدهای سمت ریاست جمهوری بعد از حسن روحانی مطرح بود. احتمالی که واکنش بسیار تند اصولگرایان رادیکال را بر میانگیخت. حتی عدهای یکی از دلایل حملات بسیار تند این طیف سیاسی به ظریف را همین احتمال نامزدی او در انتخابات ۱۴۰۰ میدانستند.
با این حال برجام خوش درخشید اما دولت مستعجل بود. با خروج آمریکا از برجام اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور ناگهان در هم ریخت و کل پروژه میانهروی با بن بستی سنگین مواجه شد. بدیهی است که در این فضا ستاره اقبال ظریف هم افول کرد و او بخش مهمی از محبوبیت خود را در افکار عمومی از دست داد.
ظریف و ۱۴۰۰: دیپلماتی که سیاستمدار نیست
در شرایط عادی و حضور چهرههای قدر سیاست داخلی، شاید دیپلماتی مثل ظریف در عرصه رقابتهای انتخاباتی آنچنان جای بازی نداشت. حتی اگر دولت دونالد ترامپ هم در امریکا ادامه داشت احتمالا ظریف باید در پاییز ۱۴۰۰ دیپلماتی بازنشسته میشد. اما به
محمدجواد ظریف به عنوان دیپلماتی قدیمی و فن سالار تکلیفش هنوز با هیچ جناح سیاسی داخلی روشن نیست
قدرت رسیدن بایدن و احتمال احیای برجام شرایط را دگرگون کرده است. در شرایطی که همه راهها نه به رم که به مذاکرات با واشنگیتن ختم میشود، عدهای بر این نظرند که باید دست به دامان ظریف شد، ظریفی که لبخندهای معروفش تقریبا بی اثر شده است، ولی هنوز یکی از متبحرترین دیپلماتهای ایران و شاید جهان باشد.
اما ظریف راه بسیار دشواری برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری در پیش دارد. مشکلاتی که ظریف پیش روی خود دارد، تنها جبهه پایداری و امثال سعید جلیلی و جریان دولت بهار و ... نیست، محمدجواد ظریف به عنوان دیپلماتی قدیمی و فن سالار تکلیفش هنوز با هیچ جناح سیاسی داخلی روشن نیست. طی بیش از ۷ سال گذشته اصلاحطلبان از سیاستها و اقدامات دیپلماتیک او حمایت کردهاند، ولی این به آن معنا نیست که این جریان سیاسی او را به عنوان یک اصلاح طلب مورد شناسایی قرار دهند. اصلاحطلبان بعد از بازماندن از مجلس یازدهم شعار و سخنشان اغلب این بوده که فقط از یک نامزد کاملا اصلاحطلب حمایت میکنند و ظریف همیشه تلاش کرده در خط کشیهای داخلی خود را فردی مستقل و دیپلماتی فراجناحی معرفی کند. به هر حال او وزیر خارجه دولتی است که خروجی حمایت اصلاحطلبان در سالهای ۹۲ و ۹۶ است، محاسنش با ظاهر اصلاحطلبی نسبت دارد و لبخندهای معروفش حداقل در دورههایی برای بدنه اجتماعی و سیاسی اصلاحطلبان جذاب بود.
ظریف در همه دولتهای جمهوری اسلامی خدمت کرده و با همه روسای جمهور سابق کارکرده است، زبان دنیا را خوب میفهمد، روابط خوبی با مقام معظم رهبری دارد و رهبری همیشه از او به نیکی یاد کرده است و از جهت تایید صلاحیت توسط شورای نگهبان تقریبا نگرانی ندارد، اما اینکه اولا خودش تا چه حد رغبتی به ورود در کارزار سخت و متفاوت ۱۴۰۰ داشته باشد، یک سوی ماجرا است و مسائل و توافقات پشت پرده (احتمالا با اصلاحطلبان) و اینکه تا چه میزان به نتیجه میرسد وجه دیگر قصه ظریف است. به هر حال ظریف را باید یکی از گزینههای بالقوه ریاست جمهوری دانست و میتوان تصور کرد در شرایطی که اصلاحطلبان گزینه محکمی در میدان رقابت نداشته باشند، ظریف تبدیل به آلترناتیو آنها شود.
ظریف بارها علاقه و تمایل خود به شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را انکار کرده است. بسیاری معتقدند که او از فضای تند و سخت سیاست داخلی بیخبر است و احتمالا تاب حملات سنگین محافظهکاران را نخواهد داشت. از چنین منظری احمد زید آبادی او را به طعنه «سوسول» دانسته است. با این حال در کارنامه کاری ظریف یک نقطه مهم از یک حرکت سیاسی جسورانه وجود دارد. زمانی که
ظریف بارها علاقه و تمایل خود به شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را انکار کرده است. بسیاری معتقدند که او از فضای تند و سخت سیاست داخلی بیخبر است و احتمالا تاب حملات سنگین محافظهکاران را نخواهد داشت.
بشار اسد رییس جمهوری سوریه بدون اطلاع و هماهنگی او وارد ایران شد و با مقام معظم رهبری و رییس جمهوری دیدار کرد، ظریف از سمت خود استعفا کرد. گرچه روحانی با استعفای او موافقت نکرد و نظام هم به نوعی از دل او درآورد و او تا امروز به کار خود ادامه داده است، اما اقدام به استعفای ظریف در آن مقطع اولا؛ تا حدودی توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد و فلش محبوبیت او تا حدودی رو به بالا حرکت کرد. دوما؛ چهرهای محکمتر و مصممتر از ظریف را منعکس کرد.
در محافل سیاسی تهران هر روز شنیدههای تازهای در مورد جدی شدن احتمال نامزدی ظریف مطرح میشود. از جمله این که او نظر مساعد مقامات بالای نظام را در این مورد جلب کرده است و حتی برخی سفر او به روسیه و ملاقاتش با پوتین را هم انتخاباتی ارزیابی میکنند. تایید صحت این شنیدهها و شایعات اما به سادگی میسر نیست. با این حال او در مصاحبه با تلویزیون طلوع افغانستان هر گونه احتمال نامزدی خود را باز هم تکذیب کرد.
ظریف بازیگر پروژه میانهروی
حضور یا اثرگذاری او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ هم در گرو این است که این پروژه همچنان زنده و محور ائتلاف و مرزبندیهای سیاسی باشد. این پروژه از همراهی اصلاحطلبان و راست میانه
اما کدام نامزد انتخاباتی هست که ظریف سمت وزارت خارجه او را بر عهده بگیرد. پاسخ به این سوال دشوار است اما شاید علی لاریجانی!
بر سر تنشزدایی از سیاست خارجی کشور شکل گرفت. این همراهی با هدایت اکبر هاشمی رفسنجانی شکل گرفت و البته که با خروج ترامپ از برجام ویران شد. روابط اعتدالگرایان و راست میانه با اصلاحطلبان در شرایط فعلی در سردترین حالت خود است و اصلاحطلبان بعد از عملکرد دولت روحانی مدتهاست که دم از نامزدی تماما اصلاحطلب در ۱۴۰۰ میزنند.
با این حال در میان اصلاحطلبان گروهی تنها امید پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری را احیا مقوله تنش زدایی در سیاست خارجی به عنوان یک محور راهبردی و حتی ائتلاف مجدد با راست میانه میدانند. در صورتی که این دیدگاه در میان اصلاحطلبان به رغبت یا جبر دست بالا را بیابد، آن گاه آقای دیپلمات نقش محوری در آن خواهد داشت. چه به عنوان نامزد و چه آن گونه که خود علاقه دارد، وزیر خارجه نامزد احتمالی. وزیر خارجه رئیس جمهور ساز. اما کدام نامزد انتخاباتی هست که ظریف سمت وزارت خارجه او را بر عهده بگیرد. پاسخ به این سوال دشوار است اما شاید علی لاریجانی! در هر حال، اما فصل بعدی سریال آقای دیپلمات در راه است!