دیدارنیوز - این مراسم بزرگداشت مجازی، به همت انجمن اندیشه و قلم چهارشنبه ـ ۱۹ آذر ماه ـ با عنوان «جان عشاق» برگزار شد.
در ابتدای این مراسم شاهین فرهت ـ آهنگساز و موسیقیدان ـ که بیشتر در حوزه موسیقی سمفونیک کار کرده است، به ارائه نظرات خود درباره محمدرضا شجریان پرداخت.
او با بررسی عملکرد این خواننده از دو منظر تکنیکی و موزیکالیته، خاطرنشان کرد که محمدرضا شجریان به لحاظ تکنیکی یکی از بزرگترین و تواناترین خوانندگانی است که موسیقی آوازی ایرانی می شناسیم.
فرهت سپس توضیح داد: بخشی از این تکنیک چه در نوازندگی و چه در خوانندگی از طریق تمرین و ممارست به دست می آید و مقدار زیادی از آن هم مادرزادی است. در حقیقت تکنیک محمدرضا شجریان برآمده از نبوغی است که با ممارست به پختگی رسیده است.
این موسیقیدان سپس درباره بررسی ابعاد هنری صدای محمدرضا شجریان به لحاظ موزیکالیته، یادآور شد که این بررسی، در دو حوزه تکنیک و تمبر صدایی اتفاق می افتد. «خواننده باید تکنیک داشته باشد تا بتواند احساس موزیکال خود را بیان کند. علاوه بر آن تمبر صدایی و سونوریته آن هم باید دلنشین باشد که محمدرضا شجریان تا حدودی این خصلت را دارا نبود؛ یعنی تمبر صدایی او در مقایسه با بنان، حسین قوامی، محمودی خوانساری و ... آن لطافت را نداشت.»
فرهت در عین حال بر این باور است که اشراف محمدرضا شجریان به ردیف موسیقی و احاطه او به این بخش، ضعف در حوزه تمبر صدایی را جبران می کرد.
این آهنگساز گفت: «شجریان اهل مطالعه بود و احاطه اش به ردیف موسیقی خوب بود. او به موسیقی ایرانی و گوشه های بسیار کوچک موسیقی وارد بود؛ بنابراین به دانش موسیقایی ایرانی احاطه داشت.»
فرهت درباره تصنیف خوانی محمدرضا شجریان تاکید کرد، «مرحوم شجریان تصنیف خوان نبود. خواندن تصنیف کار ایشان نبود. البته بجز این اواخر، زیاد هم کار تصنیف ارایه نکرد.»
او به همکاری شجریان با مجموعه «گلها» اشاره کرد و یادآور شد: ایشان در برگ سبز شماره ۲۱۶ همکاری اش را با گلها آغاز کرد و در ادامه آوازهایش در این مجموعه بسیار عالی است.
فرهت در بخشی از صحبتهایش به نقش محمدرضا شجریان در تثبیت موسیقی ایرانی اشاره و تاکید کرد: شجریان در ارائه آواز ایرانی در مقایسه با بزرگان پیش از خود چیزی کم نداشت.
در این مراسم اصغر دادبه، از چهرههای عرصهٔ ادبیات، عرفان و فلسفهٔ اسلامی هم به ارائه نظرات خود با موضوع «شجریان و هویت فرهنگ مردم ایران» پرداخت.
دادبه در بخشی از صحبتهایش سخن از رابطه توأمان شعر و موسیقی به میان آورد و تاکید کرد که محمدرضا شجریان به خوبی می دانست کدام شعر را در کدام دستگاه بخواند که تاثیرگذار باشد.
«غیر از مساله التذاذ که حاصل هنر است و این لذت فقط یک لذت آنی نیست بلکه نتایج آن عاطفی است و حتی فراتر از عاطفی، می توان به نقش تربیتی و آموزشی هنر اشاره کرد. افلاطون می گوید، مهمترین راه تربیت این است که با شعر و موسیقی انجام شود و در این مسیر زمینه ساز فهم و شعور می شود. بنابراین خواننده ای که در این مسیر گام بگذارد، بسیار در تربیت موثر است.»
دادبه در ادامه حرفهای بالا تاکید می کند: «بسیاری از مردم ما با شعر و ادبیات بیگانه بودند و به واسطه آوازهای محمدرضا شجریان شعر یاد گرفتند و به طور طبیعی تربیت ذهنی شدند.»
این چهره ماندگار ادبیات عرفانی همچنین یادآور شد: محمدرضا شجریان ۵۰ سال کار موسیقی انجام داد و شعر سنتی و نو را به آواز خواند. این مساله برآیند و سنتز ویژه ای را به بار آورد.
به اعتقاد او شجریان به دلیل هوشمندی که داشت ارتباطش را با مردم قطع نکرد و خواننده گروه خاصی نشد. در حقیقت جوانان با ارتباط برقرار کردن با اثرش، به شعر اصیل ایرانی روی آوردند. کنسرت هایی که محمدرضا شجریان در جهان برگزار کرد، باعث شد که بسیاری از مردم جهان موسیقی ایران و در نتیجه شعر و ادبیات فارسی را بشناسند.
در این مراسم بیژن کامکار که در تهران حضور ندارد و ویدئویی را به برنامه فرستاده بود، متنی را با عنوان «شجریان مثل هیچکس نیست» خواند.
این خواننده و نوازنده که با محمدرضا شجریان در آثاری چون مجموعه آلبوم «چاووش» همکاری داشته است، از شجریان به عنوان «ابر مرد آواز ایران» یاد کرد.
اشراف کامل به حفظ ارزش های اصیل و دقت در انتخاب و تلفیق شعر و موسیقی و به کارگیری تمامی تحریرهای آواز ایرانی با بهره گیری از ادوات موسیقی، از ویژگی های محمدرضا شجریان در متن بیژن کامکار برشمرده شد.
این هنرمند تاکید کرد که هنر محمدرضا شجریان در موسیقی و آواز، منبع الهام و استفاده آیندگان قرار خواهد گرفت.
بیژن کامکار گفت: «محمدرضا شجریان هیچگاه مدعی نشد که سبکی را آورده است بلکه از همه سبکها و تکنیک های خواننده قدیمی به عنوان ردیف استفاده می کرد.»
«محمدرضا شجریان موسیقی ایرانی را که بسط نشسته مجالس بود، به روی صحنه آورد. و در این مسیر به فکر سازهایی افتاد که با صدای بم و آلتو، مناسب صحنه باشند. البته سالها طول می کشد که این سازها راه کمال را طی کنند.»
حسام الدین سراج ـ خواننده و از شاگردان محمدرضا شجریان ـ دیگر سخنران این مراسم بود که ویدئویی ضبطی را فرستاده بود.
او با یادآوری اینکه ۶۰ روز از درگذشت محمدرضا شجریان میگذرد، خاطرنشان کرد که امروز اگر آوازهای او را گوش می دهیم، تاثیری چندبرابر، عمیق تر و دلنشین تر دارد.
به اعتقاد سراج، محمدرضا شجریان «نابغه آواز ایران» بود و به عنوان شاهد این ادعای خود، به مُدولاسیون یا مرکب خوانی های این هنرمند در ردیف آواز ایرانی اشاره کرد.
او گفت: استاد شجریان کار خودش را در دو بخش به نمایش گذاشت؛ اجرای موسیقی و آواز و تصنیف ایرانی به نحو احسن و مبارزه برای احیا و اشاعه موسیقی و فرهنگ ایرانی.
انتخاب شعر مناسب، تسلط بر ردیف موسیقی ایرانی، طراحی مناسب شعر و ملودی و ... از ویژگی های محمدرضا شجریان در کلام حسام الدین سراج برشمرده شد.
سراج در پایان تاکید کرد: «سالها باید روزگار بگذرد تا پدیده ای مانند استاد شجریان پدید بیاید.»
همچنین حمیدرضا نوربخش، خواننده و از شاگردان محمدرضا شجریان در صحبت های خود درباره این استاد آواز ایرانی، به آثاری اشاره کرد که هنوز به صورت رسمی از وی منتشر نشده است و ابراز امیدواری کرد که این آثار با کیفیت مناسب در اختیار علاقمندان قرار گیرد.
به گفته وی این آثار بالغ بر ۴۰۰ ـ ۵۰۰ ساعت است.
نوربخش در بخش دیگری از صحبت هایش با اشاره به اهمیت آوازهای محمدرضا شجریان، توضیح داد: وقتی قطعه یا تصنیفی خوانده می شود، نمره بیشتر به آهنگساز تلعق می گیرد؛ هر چند خواننده هم نقش مهمی دارد. اما آنچه ۱۰۰ درصد تولید خواننده است، آوازهای اوست. آواز کاری است که مستقیم روی شعر انجام می گیرد و غالبا بداهه است. در چنین شرایطی خواننده شعری را انتخاب و در لحظه به صورت بداهه اجرا می کند. در برخی آثار این آواز به شکلی ارائه شده که گویا با شاعر نوعی همذات پنداری شکل می گیرد و موسیقی کلام کشف می شود.
او سپس به اثر بیداد از محمدرضا شجریان اشاره کرد و گفت که اینجاست که کشف از نظر موسیقایی اتفاق افتاده است و قطعا خود اشان هم در حال ویژه و خاصی بوده اند که این کشف اتفاق افتاده است.
بخش دیگری از صحبت های نوربخش به جایگاه شعر فارسی در آثار محمدرضا شجریان گذشت و یادآوری این نکته «شاید هیچ خواننده ای به اندازه او در معرفی شعر فارسی ـ از گذشته تا حال ـ نقش نداشته است.»
وحید تاج آخرین هنرمندی بود که درباره ویژگی های هنری و شخصیتی محمدرضا شجریان صحبت کرد. او از نسل آخر شاگردان استاد است که ابتدا خاطراتی را از کارگاه های او یادآور شد.
«سال ۸۴ فراخوانی را در روزنامه دیدم با تیتری کوچک درباره کارگاه های استاد شجریان. حدود ۳۰۰۰ نفر از خواننده های جوان در این برنامه شرکت کردند که کم کم حذف شدند و در نهایت تعداد به ۴۰۰ نفر رسید. خود استاد در ۱۶ جلسه ۶ ـ ۷ ساعته تست گرفتند که این جلسات فارغ از کلاس های بعدی بسیار تاثیرگذار بود. کلاس های کارگاهی که شروع شد ایشان با حوصله بی نظیری مقوله آموزش را با تک تک بچه ها کار می کردند. یادم می آید کلاس های ما عصر بود و گاه ۶ ساعت به طول می انجامید. تا انتهای کلاس با انرژی بی نظیری صدای بچه ها را می شنیدند و به سوالات پاسخ می دادند. در تصویرهای یادگاری پایانی کلاس همیشه لبخند به لب داشتند و می توان گفت ارتباط بی نظیری با مردم و هنرجوها داشتند. برای من ایشان فقط استاد آواز نبودند بلکه معلم اخلاق هم بودند.»
وحید تاج درباره استفاده محمدرضا شجریان از سنت آوازی ایران، چنین اظهار کرد، «استاد شجریان از نوازندگان و خواننده های قبل تر خود بسیار آموخته بودند. از ساز جلیل شهناز، حسن کسایی و احمد عبادی در آوازشان بهره بوده بودند. بسیاری از حرکت های آوازی ایشان زمانی که ملودی را بر شعر سوار می کردند، الهام گرفته از نوازندگان بود. و این اتفاق در زمانی زخ می داد که فضای مجازی نبود و به سختی می توانستند یک کاست نوار یا صفحه را پیدا کنند.»
او با اشاره به تاثیرپذیری محمدرضا شجریان از سید حسین طاهرزاده و غلامحسین بنان، خاطرنشان کرد که طاهرزاده از خوانندگانی بود که تبحر هم اندازه ای به شعر و موسیقی داشت و این دو را در کفه ترازو مساوی می دید.
وحید تاج در پایان در پاسخ به پرسشی درباره نقش نوازندگانی که با محمدرضا شجریان همکاری کردند و چهره هایی چون مشکاتیان، لطفی و علیزاده در بیشتر شناسانده شدن هنر وی، گفت که «همراهی این بزرگان و بزرگانی نظیر آنها صد درصد در ارائه یک اثر ماندگار و جاندار اثرگذار بوده است.»
در یادمان محمدرضا شجریان همچنین ابوالقاسم حسینجانی (ژرفا) درباره «نسبت شجریان با موسیقی عرفانی ایرانی»، تقی آزاد ارمکی درباره «شجریان و فرهنگ ایرانی» و سید سلمان صفوی صحبت کردند؛ تا بحثها فقط محدود به حوزه موسیقی نباش