دیدارنیوز ـ جلال تسلیمی: بیزینس حتی از سیاست هم که پدر و مادر نمی‌شناسد، خشن‌تر است و در هیچ شرایطی تعطیلی‌بردار نیست. غیر از آن محدودیت هم نمی‌شناسد. رک و ساده و راحت و هم سر اصل مطلب می‌روند آن هم بدون شناخت قبله. این روزها، اجاره ویلایی حوالی تهران برای استراحت یک یا چند روزه یا حتی برگذاری بی دردسر جشن و مهمانی بسته به آن است که برنامه «سایکو» یا همان «قرص زنی» داشته باشید یا اگر جواب بله است قیمت تا ۱۰ میلیون تومان هم می‌رسد.
ویلایی در رودهن با هزار متر زیربنا و استخر سرپوشیده و ویوی ۳۶۰ درجه، قیمت یک شب را ۳ میلیون تومان اعلام می‌کند. البته این قیمت وسط هفته است و برای آخر هفته قیمت به ۵ میلیون تومان می‌رسد. احتمال این که در این روزها اجازه برگزاری جشن و مهمانی را بدهند، کم است، اما نه تنها هیچ مشکلی ندارند، بلکه سوال اول خانم الف در مورد جمعیت است. ۳۰ تا ۵۰ نفر را با تردید می‌گویم و نگرانم بگوید: «نه، اصلا.»، اما در عوض سوال می‌کند «سایکو» هم دارید؟ قرص‌خوری؟ جواب بله است. حساب و کتابی می‌کند و می‌گوید: «۱۰ میلیون تومان برای یک شب آن هم آخر هفته. همین جمعیت در وسط هفته قیمتش ۷ میلیون تومان است.» این تنها هزینه ویلاست بدون هیچ خدمات دیگری. این تفاوت قیمت هم به دلیل جمعیت است (جمعیت بالاتر از ۵ نفر، به ازای هر نفر ۱۰۰ هزار تومان به قیمت پایه اضافه می‌شود. البته این قیمت‌هایی است که به دلیل کرونا شکسته شده است و حتی حاضر به برگزاری مراسم عروسی و نامزدی نیز هستند) و هم به دلیل حفظ امنیت. خانم الف می‌گوید: «به هر حال قرص‌خوری دارید، ما امنیت کامل شما را تضمین می‌کنیم.» برای محدودیت‌های عبور و مرور هم تضمین می‌کند و می‌گوید: «مهمونی را ۹ شروع کنید و بعد از ۴ صبح هم تمام.»، اما باید درصدی احتمال داد که همسایه‌ها به پلیس زنگ بزنند یا پلیس نسبت به این مجلس در این موقعیت واکنش نشان دهد، غیر از آن موضوع قرص هم وجود دارد. اما خانم الف از هر جهت تضمین می‌دهد که هیچ کس در آن منطقه کوهستانی مزاحم نخواهد شد.
ویلای دوم نیز در محدوده رودهن است. آقای جوان صدایی میان خستگی و نئشگی دارد و سرخوش حرف می‌زند. ویلای ۵۰۰ متری در یافت اباد است و شعارش این است «داخل تهران بمانید و از سکوت و ارامش لذت ببرید». می‌گویم ویلا را برای مهمانی ۳۰ نفره می‌خواهم. «سایکو است؟» این اولین سوالش بود. این سوال معادلات قیمت را بر هم می‌زند و قیمت را سه میلیون تومان اعلام می‌کند. دو برابر معمول. در جواب چرا؟ می‌خندد، همان قدر شل و بی‌خیال: «برای حفظ امنیتش. بعد هم وقتی مهمونی می‌گیری و شلوغ هم هست، خطراتش بیشتره. مثلا قرص بزنی یکی اون وسط بیافته، شما گردن می‌گیری؟ نمی‌گیری دیگه.» می‌پرسم: «یعنی شما گردن می‌گیری؟ هر چی بشه؟» می‌گوید: «بله، یعنی چاره‌ای ندارم.»، اما هنوز یک موضوع مانده است، پلیس، این قسمت را چطور رفع و رجوع می‌کند؟ می‌گوید: «شما برو خوش بگذرون. ما جلوی در هستیم. هیچ کس نمی‌آید مزاحم شما بشه.» می‌پرسم: «یعنی از قبل هماهنگی‌ها را انجام می‌دید؟ حتی الان؟ حتی برای قرص؟» باز هم می‌خندد. «همه چی حله. هماهنگ می‌کنیم کسی نیاید، اگر هم اومد، خودش بره. خوب شد؟»
