تیتر امروز

شوک تورمی بی‌سابقه بر سفره مردم ایران/ وزارت خارجه: به کدام میز مذاکره برگردیم؟/ هشدار رئیس‌جمهور کلمبیا به ترامپ: پلنگ را بیدار نکنید
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

شوک تورمی بی‌سابقه بر سفره مردم ایران/ وزارت خارجه: به کدام میز مذاکره برگردیم؟/ هشدار رئیس‌جمهور کلمبیا به ترامپ: پلنگ را بیدار نکنید

این صد و سی و هفتمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که امروز پنجشنبه ۱۳ آذرماه ۱۴۰۴ با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
عبدالرضا فرجی‌راد: رئیسی به روحانی گفت که اجازه دهید؛ ما توافق را امضا کنیم!/ تیم جلیلی در دوره رئیسی مانع توافق شد/ مذاکرات مستقیم مجازی فعلی بین عراقچی-ویتکاف را به مذاکرات کاملا محرمانه تبدیل کنیم/ نصفه بودجه مملکت صرف نهادهایی می‌شود که کارایی برای کشور ندارند
گفت و گوی دیدار در برنامه «ایرانشهر» با یک استاد ژئوپولیتیک

عبدالرضا فرجی‌راد: رئیسی به روحانی گفت که اجازه دهید؛ ما توافق را امضا کنیم!/ تیم جلیلی در دوره رئیسی مانع توافق شد/ مذاکرات مستقیم مجازی فعلی بین عراقچی-ویتکاف را به مذاکرات کاملا محرمانه تبدیل کنیم/ نصفه بودجه مملکت صرف نهادهایی می‌شود که کارایی برای کشور ندارند

دیدارنیوز در برنامه «ایرانشهر» به سراغ عبدالرضا فرجی‌راد، استاد ژئوپولیتیک و دیپلمات با سابقه وزارت امور خارجه رفته و مسائل مختلف مرتبط با منافع ملی ایران از مذاکره با آمریکا، وضعیت توان هسته‌ای...
محسن هاشمی: انتصاب‌های حاکمیتی از انتخاب شدگان مردم بیشترند/در جمهوری اسلامی به استقلال نمره بالای ۵۰ می‌دهم، اما به آزادی نه/نظام تصمیم گیری در کشور خدشه دار شده است/ افراطیون نمی‌گذارند، مشکلات کشور حل شود
گفت‌وگوی دیدار در برنامه «تیتر» با رئیس پیشین شورای شهر

محسن هاشمی: انتصاب‌های حاکمیتی از انتخاب شدگان مردم بیشترند/در جمهوری اسلامی به استقلال نمره بالای ۵۰ می‌دهم، اما به آزادی نه/نظام تصمیم گیری در کشور خدشه دار شده است/ افراطیون نمی‌گذارند، مشکلات کشور حل شود

پسر ارشد آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس پیشین شورای شهر، محسن هاشمی مهمان برنامه «تیتر» بود او معتقد است که علما با حجاب اجباری مخالفند ولی نگران واکنش افراطیون هستند، به همین خاطر سکوت کردند.

"تومان"؛ تلاقی یک خشم سرکوب شده و قدرتی افسار گسیخته

فیلم اخیر مرتضی فرشباف، فیلمساز مستقل و خلاف جریان سینمای بدنه ­ی ایران، احتمالا تنها "شاهکاری" است که می­ توان میان انبوه فیلم­‌های پر ادعای جشنواره فجر به تماشایش نشست. "تومان" روایت قدرتی است که به واسطه ثروت، آرام آرام به زندگی داوود (میرسعید مولویان) نفوذ می­ کند. مردی که به نظر می­ رسد استعداد عجیب و غریبی در پیش­ بینی مسابقات و شرط بندی بر سر نتایج دارد. ذهنی با ویژگی­‌های مهندسی شده که حدس­‌های دقیق و درستی را در مشت دارد و با تمرکز روی هر بازی، هربار یک پیش­گویی درست را رقم می­ زند. تومان" نه فیلمی خانوادگی و نه کالایی جهت سرگرم شدن، که نگاهی­ است فلسفی در مدیوم تصویر با اندیشه­‌هایی بدیع در قالب جنونی پایان­ ناپذیر که در کاراکتر‌های جوانِ فرشباف رسوخ کرده است. "تومان" اتفاقی خوب در جریان سینمای هنری ایران و البته افتخارآفرینی­‌های بین­ المللی است.

کد خبر: ۵۱۶۹۶
۱۴:۲۴ - ۲۲ بهمن ۱۳۹۸
دیدارنیوزـ ایمان رضایی: فیلم اخیر مرتضی فرشباف، فیلمساز مستقل و خلاف جریان سینمای بدنه ­ی ایران، احتمالا تنها "شاهکاری" است که می­ توان میان انبوه فیلم­‌های پر ادعای جشنواره فجر به تماشایش نشست. "تومان" ساخته فیلمسازی است که قبلا با "سوگ" به عنوان استعدادی نوین معرفی شد و سپس با "بهمن" میان طیف خاصی از منتقدان و مخاطبان سینمایی جا خوش کرد. حالا سومین ساخته فرشباف، جدی­ تری فیلم حاضر در جشنواره سی و هشتم و البته یکی از چالش­ برانگیز‌ترین آثار سال­‌های اخیر سینمای ایران است.

"تومان" روایت قدرتی است که به واسطه ثروت، آرام آرام به زندگی داوود (میرسعید مولویان) نفوذ می­ کند. مردی که به نظر می­ رسد استعداد عجیب و غریبی در پیش­ بینی مسابقات و شرط بندی بر سر نتایج دارد. ذهنی با ویژگی­‌های مهندسی شده که حدس­‌های دقیق و درستی را در مشت دارد و با تمرکز روی هر بازی، هربار یک پیش­گویی درست را رقم می­ زند. داوود، که با موتوری فرسوده میان خیابان­‌ها می­ چرخد و معشوقه­ اش را تنها در اماکنی خلوت و پنهانی می­ بیند، سودای ثروتمند شدن دارد و انگیزه­‌ای از سر خشمی که از فقر دارد پیدا می­ کند تا دست به کار‌های بزرگ بزند. او با کمک نزدیک­ترین رفیقش، عزیز (مجتبی پیرزاده) شروع به شرط بندی­‌های کوچک و معرکه­ گیری در محله می­ کند تا با اندک اندوخته­ هایش، برای اولین بار، برای معشوقه­ اش شالی خوش رنگ و لعاب بخرد.

این شرط بندی­‌های کوچک، رفته رفته جدی­‌تر و گسترده­‌تر می­ شوند. داوود تمام تمرکزش را روی این کار می­ گذارد تا به مرور از خرید یک شال، به خرید یک ماشین، سپس ساخت و ساز یک خانه، بعد جمع­ آوری یک تیم و در نهایت تشکیل یک امپراطوری می­ رسد. داوودی که در دقایق ابتدایی فیلم با شمایلی فقیرگونه، سوار بر موتور، خیابان­‌ها را عبور و مرور می­ کرد، حالا کت­‌های آنچنانی بر تن دارد و در قسمت «وی­ آی­ پی» مسابقه اسب دوانی را به تماشا می­ نشیند.
 

 
فرشباف کاراکترش را با الگو‌های روایتی آشنا در سینما و تلویزیون غرب، از فرش به عرش می­ رساند. داوود به عنوان شخصیتی خاکستری که ویژگی­‌های مثبت و منفی فراوانی در آن موج می­ زند و از او آنتاگونیستی جذاب و سمپاتیک می­ سازد، در طول فیلم، خود را به مثابه آینه­‌ای رو به مخاطب معرفی می­ کند تا تماشاگر فیلم نیز بخشی از خودش یا کمبودهایش را در او بیابد. داوود تبدیل به عنصری درونی در تک تک ما می­ شود. کسی که غرق در پلشتی­‌ها، آرزو‌های بزرگش را محقق می­ کند و البته حالا باید دید که تحمل به دوش کشیدن عظمت این آرزو‌ها را دارد یا نه؟

سکانس فوق­ العاده­‌ای در فیلم وجود دارد که اشاره هوشمندانه‌ای به درونی­‌ترین حالات داوود در اوج قدرت می­ کند. یکی از پیش­بینی­‌های حساس او در دقایق پایانی و با مبلغی هنگفت، در ملتهب­‌ترین جَوِ ممکن به بار می­ نشیند و اطرافیان او سرخوشانه به شادی می­ پردازند؛ داوود، اما تمام حواسش را به بازی ویدیویی که مشغول آن است داده. دوستانش دور او می­ چرخند و بُرد چندصد میلیونی او در شرط بندی را تبریک می­ گویند در حالی که داوود بی توجه به آن­ها، با ذوقی کودکانه، به بازی خود مشغول است. چنین لحظه­‌هایی که عمقی فلسفی در کاراکتر‌ها را بررسی می­ کنند، در فیلم بسیار است. مانند سکانس خراب کردن ماشین. پرایدی که داوود با اولین برد سنگینش (بیست میلیون تومان) خریده بود، پس از گذشت مدتی، تبدیل به اسباب بازی جهت تخلیه­‌ی خشم می­ شود. آنگاه که برد‌های بیست میلیونی جای خود را به موجودی­‌های میلیاردی در حساب داوود می­ دهند، سرگرمی جز شکستن و خورد کردن شیشه­‌های آن پراید به ظاهر بی مصرف نیز یافت نمی­ شود. وسیله­‌ای که یادآور دوران بیچارگی است. جامانده از روز‌های نه چندان دلچسب.

از تمهیدات به کار گرفته شده­‌ی درست و فکر شده­ در فیلمنامه نیز باید به خانه­‌ای که داوود می­ سازد اشاره کرد. خانه­‌ای ویلایی که تبدیل به همان کاخ آرزو‌های داوود می­ شود و دیالوگی که موتیف­ وار مانند پتک به سر می­ خورد: داوود می­ گوید که زیر سقف بلند نمی­ تواند بخوابد، سقف بلند آزارش می­ دهد. همین نکته کوچک و جزئی کافی است تا عمق درونیات داوود برای مخاطب روی دایره ریخته شود. کاراکتری که با آرزو‌ها و خواسته­ هایش تطابق ندارد. در جهانی که خودش برای خود ساخته دوام نمی­ آورد. قدرت، ثروت و اقتدار دیگر چندان به کارش نمی­ آیند. داوود حالا دنبال سازه­‌های کوچکی شبیه به تابوت است تا در آن­ها آرامش بگیرد. این ساختار مملو از نماد و استعاره در کنار داستان گویی دقیق و کارگردانی خیره کننده، "تومان" را به سطحی فراتر از آنچه که امروز در سینمای ایران می­ بینیم می­ رساند. فیلمی دیوانه­ وار و پر سر و صدا که حوصله­‌ی مخاطبش را به بازی می­ گیرد و دوربین نامتعارفش نیز در این امر یاری رسان است.

بدیهی­ است که "تومان" نه فیلمی خانوادگی و نه کالایی جهت سرگرم شدن، که نگاهی­ است فلسفی در مدیوم تصویر با اندیشه­‌هایی بدیع در قالب جنونی پایان­ ناپذیر که در کاراکتر‌های جوانِ فرشباف رسوخ کرده است. "تومان" اتفاقی خوب در جریان سینمای هنری ایران و البته افتخارآفرینی­‌های بین­ المللی است.
ارسال نظرات
امروز جمعه ۱۴ آذر
امروز جمعه ۱۴ آذر
امروز جمعه ۱۴ آذر
امروز جمعه ۱۴ آذر