نیروی انتظامی بابت اطلاع رسانی، بسیار کار خوبی میکند، اما بدانند که نیروی انتظامی و قوه قضاییه در مرحله آخر ورود به آسیبهای اجتماعی قرار دارند. مطمئن باشید که با گستردگی پدیدهها هر چقدر نیروی انتظامی امکاناتش را افزایش بدهد، باز هم قادر به کنترل اینگونه پدیدهها نیست. اینگونه پدیدهها بایستی در مبدأ و در مسیر که ربط به نهاد خانواده، اقتصاد، برنامهریزی و قانونگذاری دارد بررسی شود نه نیروی انتظامی و قوه قضاییه. ما اگر مشکلاتی امروز در جامعه داریم ارتباطش برمی گردد به برنامهریزان اجتماعی، قانون گذاران و مجریان قانون، یعنی یک چیزی نیست که برای امروز باشد.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: چند شب پیش در جوی آب خیابان سعدآباد تهران، دو کودک کار که کمتر از ۱۵ سال سن داشتند با پایپ، مواد مصرف میکردند. کمی جلوتر دو گونی بزرگ ضایعات در جوی قرار داشت. افرادی که در آن تاریکی شب و نبود چراغ از آن قسمت پیادهرو عبور میکردند برای چند ثانیه با تعجب و تاسف نگاه میکردند و رد میشدند.
چندی پیش «ایوب سلیمانی» جانشین ناجا اعلام کرد که سن اعتیاد در کشور به ۱۶ سال کاهش یافته است. همچنین وی تاکید کرد: «حضور ما در مدارس و دانشگاهها فعال است و تلاش میکنیم با رویکرد پیشگیرانه در کنار حوزه برخورد با کمک همه دستگاهها، نقشه دشمنان که همانا آلوده کردن جوانان ما است به نتایج خوبی برسیم».
اعلام این موضوع که سن اعتیاد، کاهش یافته و به نوجوانان رسیده است قطعاً زنگ خطری برای جامعه خواهد بود. اعتیاد آسیبهای جبران ناپذیری به یک جامعه میزند که تا سالها نمی توان این آسیبها را جبران کرد.
در این خصوص، دیدارنیوز با سیدحسن حسینی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران که سالها در حوزه اعتیاد و آسیبهای اجتماعی در ایران و فرانسه کار کرده، به گفتگو پرداخته است.
سید حسن حسینی در مورد پایین آمدن سن اعتیاد گفت: «من در دهه ۸۰ بر روی اعتیاد کار کردم و در اردوگاههای ترک اعتیاد، نوجوانان ۱۳ الی ۱۴ ساله هم دیدهام؛ بنابراین موضوع پایین آمدن سن در پدیدههایی مثل مصرف مواد مخدر و تن فروشی و ... امر جدیدی نیست. آن زمان که بر روی اعتیاد مطالعه داشتم در دبیرستانها و راهنماییها نیز دانشآموزان معتاد، حضور داشتند».
وی در ادامه بیان کرد: «این موضوع که ما چرا با افزایش تعداد معتادین مواجه هستیم مخصوصاً با معتادینی که مصرف مواد صنعتی دارند، جواب؛ مشخص است، در حقیقت آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. اگر در خیابانها قدم بزنید یک مناطقی به اصطلاح ما آلودگی بیشتری به لحاظ حضور بعضی پدیدههای آسیب شناختی مثل اعتیاد دارند. این مناطق در شهرهای بزرگ و کوچک، مشخص میکند که این پدیده، نه تنها محدود نشده بلکه گسترش بیشتری پیدا کرده است. آمار تعداد معتادها ۳ میلیون و نیم داده شده است. در حقیقت سعی می کنند با ارقامی که میدهند مشکل ذهنی برای مردم ایجاد نکنند، ولی به صورت علنی قابل مشاهده است که اینگونه پدیدهها در جامعه وجود دارد و به گستردگی دیده میشود. حال ما چه کار میخواهیم بکنیم؟»
این استاد دانشگاه معتقد است که نیروی انتظامی و قوه قضاییه در مرحله دوم معضلات اجتماعی باید ورود کنند: «در حقیقت نیروی انتظامی و قوه قضاییه، ردیفهای بعدی برخورد با انحرافات اجتماعی و آسیبهای اجتماعی هستند. به عبارت دیگر وقتی زن و شوهری اختلاف پیدا میکنند و به مرحله طلاق میرسند به دادگاه مراجعه میکنند. دادگاهها نیز شوراهای داوری و مشاوره و... برای این موضوعات ایجاد کردهاند. این در حالی است که ما باید اول ببینیم که چرا این اختلاف زناشویی شروع شده است. در موضوع اعتیاد نوجوانان و جوانان نیز همین صورت است و باید اول ببینیم چه عاملهایی موجب میشود در جامعهای میزان و تعداد معتادین نوجوان و جوان افزایش پیدا کند. مراحل پیشگیری و درمان، مراحل اول و دوم قبل از مداخله نیروهای انتظامی هستند ولی ما در جامعه خود مسئول همه چیز را نیروی انتظامی میدانیم. یعنی نیروی انتظامی اعلام میکند من تعداد خودروهای گشت ارشاد و نیروهای گشت ارشاد را برای حفظ امنیت اخلاقی جامعه افزایش میدهم، اما اگر با نیروی انتظامی و محاکمات قضایی قرار بود این قضایا حل شود تا به امروز حل شده بود. ما ۱۵ میلیون پرونده قضایی داریم. جزء کشورهایی هستیم که تعداد زندانیان، رقم قابل توجهی است، حال چه فایدهای دارد زندانی و اعدام کنیم. این همه قاچاقچی اعدام کردیم به کجا رسیدیم؟»
پیشگیری بهتر از درمان
حسینی معتقد است وجود این مشکلات در جامعه ما به این دلیل است که ما به صورت پیشگیرانه عمل نمیکنیم و به همین دلیل با گستردگی مواجه میشویم. وی در ادامه بیان کرد: «تصور نکنید منظور من از پیشگیری از نوع حرف درمانی و روانشناسانه است. شما صبح تا شب به یک جوان درس اخلاق دهید یا نصیحتش کنید، قطعاً تاثیری نخواهد داشت. پیشگیرانه که من به عنوان یک جامعه شناس میگویم این است که ببینیم در کدام محلهها افراد به مشکلاتی دچار هستند. باید دید چرا تعداد معتادین در منطقه X و Y در تهران یا در مناطقی از مشهد و یا مناطقی در شیراز و... زیاد است؟ چرا کسانی که تنفروشی میکنند بیشتر در این مناطق هستند؟ اگر ما این چراییها را کشف کردیم و بدست آوردیم، میتوانیم مشکلات را رفع کنیم. این چراییها هم قابل بدست آوردن است و من و دیگران هم کار کردهایم».
راههای پیشگیری
این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود افزود: « قطعاً هر پدیده اجتماعی نامطلوبی مثل اعتیاد دو وجه دارد، یک وجه آن نامطلوب است به خاطر کسانی که اسیر اعتیاد میشوند. اما یک وجه مطلوب هم دارد برای کسانی که از این طریق، ثروت و سرمایه به دست میآورند. چون قاچاقچیان بزرگ، هیچ وقت در دسترس نیروی انتظامی و قوه قضاییه نیستند و بعد از آن ها، خردهفروشهای مواد هستند. شما ببینید تمام کسانی که خرده دزدی میکنند افرادی هستند که شغل و تحصیلات درستی ندارند، شکست و افت تحصیلی داشتند و از خانواده های بهم ریخته بودند. نهایتاً هم با افرادی رفتوآمد کردند که آنها کار و حرفهشان دزدی بوده است و یا مواد، مصرف میکردند و یا تن فروشی میکردند».
حسینی در ادامه اظهار کرد: «اینگونه پدیده ها را باید چند وجهی دید. جامعه ما به لحاظ جمعیتی، یک جامعه نسبتا جوان است. شما ببینید جوانها به چه چیزی نیاز دارند که ما در دسترسشان قرار ندادیم. موسیقی یکی از مواردی است که فقط به کلاسهای آموزشی که فقط قشر متوسط و ثروتمند می توانند بچههای خود را بفرستند ختم شده است ولی در جامعه ایرانی، چقدر میدان قرار دادیم برای نوجوانان و جوانانملن که ظرفیتهای مختلف هنریشان و ذوقهای فنیوحرفهای و ورزشیشان را ظهور بروز بدهند. شهرداریها چه میزان میدان ورزشی متناسب با سن جوانان و نوجوان در محلات مختلف ایجاد کرده اند. به نسبت افزایش جمعیتی که پیدا کردیم و به نسبت افزایش جمعیتی که محلات پیدا کردند ما حتی پارک مناسب، درست نکردیم، پارکی که محل گردش مردم است.
سید حسن حسینی افزود: «ما یک کارهایی را انجام ندادهایم و مسئولین و قانونگذاران ما انجام ندادهاند؛ بعد براثر این کارهای انجام نشده ما امروز با یکسری مشکلات مواجه هستیم. بعد این مشکلات را میخواهیم از طریق انتظامی و قضایی حل کنیم. درحقیقت نیروی انتظامی و قضایی، مراحل آخر هستند که باید پا به میدان بگذارند. در واقع کنترل اجتماعی در ذهن افراد و خانواده افراد و در مدرسه ها و مراکز آموزشی به وجود می آید».
نیروی انتظامی و قوه قضاییه در مرحله آخر
حسینی یکی از عاملهای گرایش به اعتیاد نوجوانان و جوانان را مشکلات اقتصادی مردم جامعه مطرح کرد و گفت: «شما در نظر بگیرید معلمهایی که خودشان مشکلات اقتصادی فراوانی دارند، آیا میتوانند امری را به لحاظ تربیتی به دانشآموزان انتقال بدهند؟ خانوادههایی که با بحران اقتصادی روبرو هستند، پدر باید از ۶ صبح تا ۸ شب کار کند وظایف تربیتی در خانواده به صفر می رسد. مادری که صبح و شب باید فکر این باشد که چگونه زندگی را با این مشکلات اقتصادی بگرداند، وظیفه تربیتیش از دست میرود. این مسائل باعث میشود که یکسری از آسیبها را ما در جامعه با آنها مواجه هستیم».
وی در ادامه گفت: « نیروی انتظامی بابت اطلاع رسانی بسیار کار خوبی میکند اما بدانند که نیروی انتظامی و قوه قضاییه در مرحله آخر ورود به آسیبهای اجتماعی قرار دارد. مطمئن باشید که با گستردگی پدیدهها هر چقدر نیروی انتظامی امکاناتش را افزایش بدهد، باز هم قادر به کنترل اینگونه پدیدهها نیست. اینگونه پدیدهها بایستی در مبدأ و در مسیر که ربط به نهاد خانواده، اقتصاد، برنامهریزی و قانونگذاری دارد بررسی شود نه نیروی انتظامی و قوه قضاییه. ما اگر مشکلاتی امروز در جامعه داریم ارتباطش برمی گردد به برنامهریزان اجتماعی، قانون گذاران و مجریان قانون، یعنی یک چیزی نیست که برای امروز باشد».
مصرف بالای مواد صنعتی در ایران
دکتر حسینی در ادامه به مصرف مواد صنعتی در ایران اشاره کرد و گفت: «به طور کلی در جامعه جهانی و به طور اخص در جامعه ایرانی، موردی که امروز با آن روبرو هستیم مصرف مواد صنعتی به خصوص شیشه است. سالهای گذشته در فرانسه من درباره اعتیاد کار کردم و هنوز هم با مراکز ترک اعتیاد آنجا در ارتباط هستم. وقتی آنجا را با ایران مقایسه میکنم میزان مصرف مواد صنعتی در ایران بسیار زیادتر است. در فرانسه جوانان به صورت تفننی حشیش میکشند ولی شما خیلی کم میبینید جوانان یا نوجوانان فرانسوی شیشه بکشند. چرا؟»
در مراکز ترک اعتیاد چه میگذرد؟
محل مناسب برای ترک اعتیاد نوجوانان و جوانان