آن زن روسپی در گفتگو با من اشاره کرد که مسئله امثال ما شاید ۲۰ درصد فقر باشد، این مسئله بسیار مهمی است. چرخه روسپیگری که صادق هدایت تعریف میکند، مفهومی بود که روسپیگری بر زنان تحمیل میشد، اما امروز بعضی روسپیگری را انتخاب میکنند. او انتخاب میکند با چه کسی رابطه داشته باشد یا نداشته باشد. روسپی که زمانی انتخاب میشده است امروز انتخاب میکند. پس این یک تغییر است و یک تغییر جدی در جامعه روسپیان نیز است و یک تغییر جدی در چرخه روسپیگری.
دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: چند روزی است که فیلم گفتوگو با یک زن روسپی در فضای مجازی دست به دست میشود. این گفتوگو در مجموعه «خرد جنسی» صورت گرفته است و در آن نکات حائز اهمیتی بیان میشود.
در این گفتوگو، تابوی فکری عموم مردم راجع به زنان روسپی کاملاً شکسته میشود زیرا در این فیلم با زنی دارای آگاهی از شرایط خود روبرو هستیم که فقر را عامل اصلی تنفروشی معرفی نمی کند. همچنین وی از نوع جدیدی از روسپیگری در جامعه ایران پردهبرداری میکند و از مسائلی صحبت میکند که به خوبی نشان از تغییر زیست جنسی جامعه دارد. شاید بتوان گفت این گفتوگوی یک ساعته میتواند آغاز تغییر تفکر عموم جامعه در مورد زیست جنسی مردم و سبک زندگی روسپیگران باشد.
برای بررسی ابعاد گسترده این گفتوگو با یاسر عرب سازنده مستند «خرد جنسی» صحبت کردیم تا ابعاد پیدا و پنهان این گفتوگو کشف شود. یاسر عرب، مستندساز و پژوهشگر حوزه زیست جنسی، سالها است که در این حوزه کار میکند و سعی دارد جامعه و حاکمیت را با پدیده زیست جنسی جامعه آشنا کند و آشتی دهد.
پیشنهاد گفتوگو
یاسر عرب در مورد آشنایی این زن روسپی با مجموعه خرد جنسی و اینکه این برنامه به چه منظوری ساخته شده است، گفت: «در مجموعه خردجنسی سعی داریم به معضلات و مشکلات در حوزه زیست جنسی از زوایای مختلف نور بتابانیم. جمعی از محققان، مددکاران، پژوهشگران، اساتید دانشگاه و... را که تجربههای میدانی جدی در این حوزه دارند، دعوت می کنیم تا هر کدام به تناسب فهمشان یک قطعه از این پازل را کامل کنند و زمانی که قطعههای این پازل در کنار هم چیده شد با یک تصویر کلانی از زیست جنسی جامعه ایران روبرو خواهیم بود. درحقیقت اگر ما بتوانیم یک توصیف درست از مسائل جامعه راجع به زیست جنسی داشته باشیم، می توانیم یک تبیین صحیح انجام بدهیم. از اینکه واقعاً مشکل جامعه ما در حوزه زیست جنسی چیست؟ در این روند ما مسائل را از جنبههای مختلفی بررسی کردیم. دو مورد از برنامههایی که تولید شد راجع به روسپیان بود و نه روسپی خانه. یکی از برنامهها گفتگو با خانم لیلا ارشد بود که راجع به قلعه شهرنو و چرخه روسپیگری در قلعه و مسائل و آسیب های اجتماعی در آن دوران پرداخته شد. برنامه دیگر هم با دکترسعید مدنی در حوزه آسیبهای اجتماعی در مورد روسپیان بود. آن زمانی که این برنامهها ضبط و پخش می شد، من اصلا به این موضوع فکر هم نکرده بودم که خود روسپیان، مخاطب این برنامه خواهند بود. در حقیقت فرم و محتوای بحث برای دانشجویان علوم انسانی و علوم اجتماعی مناسب بود ولی ما قرار نداشتیم برنامهای داشته باشیم که روسپیان ببینند، چون درباره روسپیان بود نه برای روسپیان. اما این اتفاق افتاده بود و چند نفر به ما پیام دادند که ما تنفروش هستیم و می خواهیم صحبت بکنیم. بعضی برنامهها را مخاطب به ما میگوید چی بسازید. یک زمانی هم مخاطب میگوید من یک خانم روسپی هستم و میخواهم با شما صحبت کنم و برای خود من هم جای تعجب داشت که ایشان چه میخواهد بگوید و چه میزان میتواند با پلنی که در حوزه خرد جنسی تولید میشود همخوانی داشته باشد اما ما دعوت ایشان را استقبال کردیم و با ایشان گفتوگو کردیم. دو دهه در کشور راهکار کلان، انکار یا سرکوب بود. ما فکر میکنیم که نخست در این حوزه باید سخن گفته بشود و دوماً باید همه چیز را همگان بدانند».
تیغ سانسور
ادبیات و آگاهی زن تنفروش
قسمت مهم این گفتوگو از نظر یک بیننده، آگاهی کامل این زن روسپی از کاری است که می کند و ادبیاتی که به کار می برد. یاسر عرب در این مورد گفت: «جایی برای من هم سوال بود شما که آنقدر فرد آگاهی هستی و همه چیز را میدانی چرا تغییر روش و رفتار ندادهای. میخواهم بگویم آگاهی، صفر و صدی نیست، به این صورت نیست که دانه و بذری را در دل یک نفر بکاریم و او دیگر آگاه شود. آگاهی درجات مختلفی دارد، مثل خواب است. شما یک زمانی خوابی اما در خواب متوجه هستی. حال بعضی هم میتوانند در خواب، خودشان را از خواب بیدار کنند. این نوعی از آگاهی است. در حقیقت آن شخص هم درصدی از آگاهی را دارد. او در مورد بحث مشاور که پیش آمد، گفت نیروی انتظامی ما را چند بار گرفت ولی کسی به ما مشاوره نداد. بازداشت شدیم و مدارکمان را خواستند و جریمه شدیم اما مشاورهای در کار نبود. بعد من از او پرسیدم شما خانه خورشید را میشناسید؟ گفت نه و اسم چنین مکانی را هم تا به امروز نشینیدهام. بعد به خانمی اشاره کرد که در همسایگی خانهاش زندگی میکند و گفت: من وقتی زندگی و قناعت و خانهداری و بیتوقعی او را می بینم و اینکه خیلی زیباتر از من است، فکر می کنم فرق انسان با انسان چیست، چرا من مثل او نیستم و احساس می کنم من در زندگی باختهام. او خودش را با خانم همسایه قیاس کرده بود و کلمه بسیار جالبی هم به کار برد و گفت او با نفس خودش می جنگد و زندگی خوبی دارد. تا جایی که من متوجه شدم این خانم به تازگی می خواست به سمت سواد آکادمیک و دانشگاهی برود ولی ظاهراً خودش آدمی اهل مطالعه بود».
بادیگارد روسپیها
زن روسپی در این گفتوگو به موضوع بادیگاردهایی که زنان تنفروش استخدام میکنند اشاره میکند و عرب این مسئله را امری قدیمی در این حوزه میداند و در این مورد میگوید: «مسئله بادیگارد، مسئله تازهای نیست. این مسئله یک مسئله کاملاً قدیمی است و هر زمانی که روسپیگری از حالت کاملاً مخفیانه و فردی خارج میشد بادیگارد داشتند. به صورت فردی، گاهی به اسم رفیق، شخصی بوده که از روسپی محافظت میکرد و رفیق شخصی، فرقش در این بود که رابطه عاطفی هم وجود داشته است. اما به صورت گروهی یک فردی بود به عنوان «جانباز» که فرد قوی هیکلی بود، جلوی خانهای که ۵ روسپی درونش بودند منتظر میایستاد که اگر کسی کارش طول کشید و یا درخواست نامتعارف داشت و یا پول نداد برخورد کند. منتهی از وقتی که به اصطلاح روسپیگری سیار در کشور ما راه افتاد یعنی محل مشخصی در این حوزه وجود ندارد، آنها هم به تناسب منطقهای که کار میکنند، جابهجا میشوند. به لحاظ تاریخی حداقل در ۸۰ سال اخیر من در تحقیق و پژوهشهایی که داشتم رد این موضوع را به اسم و رسم دارم و این مسئله تازگی ندارد.
عرضه و تقاضا در تنفروشی
یاسر عرب مایل نیست که راجع به قسمتهایی که از گفتوگو حذف شده است صحبت کند ولی در جایی بیان کرد که تصمیم بر آن شد که بهتر است راجع به قیمت تنفروشی صحبت نشود، ما هم در گفتوگو با آن خانم به جز یک بخش، بقیه را حذف کردیم. وی در مورد رقم زیادی که این خانم در گفتوگو بیان میکند، گفت: «رقمی که ایشان اعلام می کند به این دلیل است که او در نقاط بالای شهر کار میکند. قیمت امروز در دروازه غار ۳۰ هزار تومان و در بالای سعادت آباد ۶۰۰ هزار تومان است. قیمت روسپیها مثل رقم زندگی مردم در نقاط مختلف شهر است. ما با این خانم یک بخش کامل در مورد درآمدها صحبت کردیم که من کلش را درآوردم».
این پژوهشگر در مورد افرادی که پولهای کلان برای زنان روسپی خرج میکنند، گفت: «فردی که در یک چرخه کاملاً ناسالم از لحاظ عدالت اقتصادی ـ نه صرفا اخلاقی و شرعی ـ درآمد میلیاردی دارد، تفریحش این خواهد بود. شکاف طبقاتی که در مصرف گوجه، پنیر، گوشت، خودرو و... میبینید، همین شکاف طبقاتی در خدمت قرار گرفتن روسپیان هم هست».
شکل جدیدی از روسپیگری
نقطه عطف گفتوگوی یاسر عرب با زن روسپی این است که کاملاً تابوهای ذهنی جامعه از دلایل و شرایط روسپیگری تغییر میکند و مفهوم جدیدی از روسپیگری شکل میگیرد. وی در این خصوص بیان کرد: «برای من ـ خارج از کسی که این برنامه را ساخته است ـ دو نکته مهم بود. اول اینکه جامعه ما خیلی دوست دارد از روسپیان به عنوان قربانی یاد کند. من نمیگویم روسپیان، قربانی چرخه اقتصادی، اجتماعی و بی عدالتی نیستند؛ ولی اینکه فقط قربانی هستند و اراده ندارند و محکوم هستند، از بین رفته است. مسئله دوم آنجایی است که او اشاره کرد که مسئله ما شاید ۲۰ درصد فقر باشد، این مسئله بسیار مهمی است. چرخه روسپیگری که صادق هدایت تعریف میکند مفهومی بود که روسپیگری بر زنان تحمیل میشد اما امروز بعضی روسپیگری را انتخاب میکنند. او انتخاب میکند با چه کسی رابطه داشته باشد یا نداشته باشد. روسپی که زمانی انتخاب میشده است امروز انتخاب میکند. پس این یک تغییر است و یک تغییر جدی در جامعه روسپیان نیز است و یک تغییر جدی در چرخه روسپیگری. تغییر دیگری که ما داریم مشاهده میکنیم این است که روسپیگری دیگر صرفاً به دلیل مسئله اقتصادی و فقر نیست، بلکه ممکن است یک مدل سبک زندگی باشد. ما امروز با روسپیگری روبرو هستیم که برای سفر خارجی اتفاق میافتد. در سالهای ۱۳۴۰ یا ۱۳۵۰ ما ۱۰ نمونه هم به این سبک نداشتیم، اما امروز توریسم جنسی در دنیا برای خودش فضایی دارد. این دو رویکرد برای من بسیار ارزشمند بود که یک فردی کلیشه و باورهای جامعه ما که روسپی نادان، بی سواد و بی اطلاع است و دغدغه نان شب دارد و اگر روسپیگری نکند نمی تواند زندگی را بگذراند، شکسته شد و جامعه مشاهده کرد که روسپیگری، در مرحله اول انتخاب است و بعد نکته بسیار مهم ـ که من به شدت با آقای ده نمکی و فیلم فقر و فحشا و حرف های ایشان و گفتمان ایشان به شدت مشکل دارم این است که به عنوان مبارزه با فقر، تولید ادبیات فحشا میکنند ـ این است که به هیچ عنوان اینگونه نیست که اگر یک خانمی دچار فقر یا دچار بی سرپرستی یا دچار مشکلات اقتصادی شود اولین راهکارش روسپیگری باشد. البته هدف دهنمکی و همکارانش در آن زمان زدن آقای خاتمی بود».
عرب در ادامه به صحبتهای زن روسپی در این مورد اشاره کرد و گفت: «در روایت این خانم هم شما میبینید اولین راهکارش این است که در یک تولیدی کار کند. به هیچ عنوان به این شکل نیست که اگر یک خانم به مشکلات اقتصادی برخورد، اولین راهکارش این باشد که برود تن فروشی بکند. خودش میگوید عامیانهاش را به شما بگویم، پول این کار بار اول زیر زبانم مزه کرد. امکان این راه برای هر خانمی وجود دارد. یکی جلوی آن مزه میایستد و دیگری نه. البته میگویند این مسئله ابعاد روانشناختی و ابعاد اجتماعی میتواند داشته باشد. در رسانههای تصویری، این اولینبار است که یک روسپی آمده و از سبک زندگی خود میگوید. البته ارزش افزوده ما این تابوشکنی نبود بلکه تابوشکنی اصلی، محتوای بحث ایشان بود. نشان داد اینکه در افکار عمومی جامعه ما جا افتاده تنها علت روسپیگری فقر است، اینطور نیست و این تلقی که روسپی بیاختیار وارد روسپیگری میشود کاملاً غلط است و او صاحب اختیار و فکر است».
تحول زیست جنسی جامعه ایران
مدتی است که بسیاری از پژوهشگران و محققین هشدار میدهند که زنگ خطر زیست جنسی در ایران به صدا درآمده است اما متاسفانه توجه آنچنانی نمیشود. در گفتوگوی عرب با زن روسپی از نوع جدیدی از درخواستهای جنسی از زنان روسپی سخن به میان میآید که نشان از تغییر سبک زیست جنسی جامعه دارد و این خود باعث نگرانی بسیاری از متفکرین این حوزه است. عرب گفت: «ما در زیست جنسی مردمان شاهد یک سری تحولات هستیم. این تحولات، خودشان را در زندگی جنسی زیرزمینی نیز نشان میدهند. در چند دهه اخیر ما با یک پدیدهای به نام صنعت پورن مواجه هستیم. صنعت پورن یک سبک از رابطه جنسی را میخواهد رقم بزند و یک بخشی از مردم که درگیر این فیلم ها هستند به آن تیپ از رابطه ها تمایل پیدا میکنند. زیست کلان جامعه جنسی ما دچار تحولات جدی است که متاسفانه اصلاً کسی حاضر نیست به این موضوع به درستی بپردازد. رسانههای رسمی نیز کاملاً ساکت و مسکوت هستند. مسئله این است که زیست جنسی مردم ایران، دچار تحولات جدی شده است و به نسبت، زیست جنسی زیرزمینی نیز دچار تغییر شده است. این تحولات یک زمانهایی با دین و نگاه متشرعانه می تواند کمی ترمز بکند ولی یک جاهایی شرع نیز اجازه میدهد و به لحاظ فقهی هم مانعی وجود ندارد. شما ۱۵ زن را همزمان میتوانید صیغه کنید. در حقیقت جامعه با فقه اداره نمیشود، جامعه با اخلاق اداره میشود. فقه حداقلها را در نظر گرفته است و برای وقتی است که به پرتگاه نیافتید. فقه میگوید اگر تو میخواهی وارد یک رابطه بشوی ولی امکان زنا وجود دارد، ازدواج موقت بکن. در این گفتوگو هم من میخواستم ببینم چرا ایشان نمیخواهد ازدواج موقت بکند. ایشان وقتی وارد یک رابطه جنسی میشود هدفش درآوردن پول بوده است و از واژه خانمهای بیزینسی استفاده کرد. هر دو طرف هم میخواهند کمترین مسئولیت را نسبت به هم داشته باشند. در حقیقت صیغه، دستور فردی است. یک انسان در یک شرایط خاص نمیخواهد ازدواج دائم بکند، صیغه انجام میشود. اما صیغه دستور اجتماعی نیست که ما به جامعهای بگوییم امروز بحران ازدواج هست پس ازدواج موقت صورت گیرد. به جامعه ایران با ۱۴ میلیون جوان پشت سد ازدواج گیر کرده بگوییم شما بروید ازدواج موقت بکنید، به هیچ عنوان به نظر من صیغه، مسئولیت اجتماعی نیست و برای شرایط اضطراری است. این تنوعطلبی، توجه بیش از حد به بدن، لذتطلبی، لذتخواهی و لذتجویی فارغ از این که عللش چیست، یک عوارضی دارد که عوارضش این مواردی است که ما میبینیم. این خانم در گفتوگو بیان کرد که من میبینم یک آقا سه خانم را باهم میخواهد و ...».
برخورد پلیس با زنان تنفروش و ادامه راه
عرب در مورد برخورد با روسپیها و این موضوع که با این زنان چه باید کرد، گفت: «به نظر من پلیس با ایشان رفتار بدی نداشته است. پلیس قرار است چه برخوردی بکند؟ به هر حال این خانم تن فروش است. ما نباید توقع یک رفتار سانتیمانتال از پلیس داشته باشیم. ایشان گفت من را گرفتند و تعهد دادم و یک شب هم بازداشت بودم. همچنین نباید از پلیس، توقع مرکز مشاوره داشته باشیم. پس بهزیستی در این مملکت چه کار می کند؟ همه نهادهای حمایتی که زیر مجموعه وزارت بهداشت هستند چه کار میکنند؟ یک مکانی باید باشد که پلیس آنها را ارجاع بدهد».
این مستند ساز در مورد نوع کار کرد مراکزی که باید برای زنان روسپی ایجاد شود، گفت: «یک پکیج حمایتی باید دریافت کنند. بانک بدون سند و ضامن وام دهد، یک نفر فرستاده شود برای کمک، کارآفرینی صورت گیرد و... . از این طرف پلیس می گیرد ولی مجبور به زندان یا رها کردن است. در صورتی که راهکارش این است که او به یک چرخه طبیعی برگردد. به جز خانه خورشید، NGO و سمن دیگری من نشینیدم در کشور برای این زنان وجود داشته باشد. کلیتی به عنوان مرکز خیریه وجود دارد. خانه خورشید هم به عنوان مبارزه با اعتیاد کار میکند. اساساً نگاه حاکمیت، نادیده گرفتن روسپیان است. تا وقتی دیدگاه این باشد و راجع به این موضوع ساکت باشیم، نه آماری وجود دارد، نه ما راجع به آنها صحبت میکنیم. یک پدیدهای را نمیبینی و نمیخواهی راجع به آن حرف بزنی، باید در نظر داشته باشی که آن پدیده هست و رشد میکند و سیستم میگوید من موردی به آن میپردازم. بنابراین در اینجا حاکمیت مسئول است. حاکمیت باید خدماتی را ارئه دهد، البته اصلا منظورم این نیست که بیایند برای آنها شناسنامه و کارت بهداشت و... صادر کنند. به هیچ وجه من زیر بار این حرفها نمیروم که ما بیاییم روسپیگری را به رسمیت بشناسیم، بعد بگوییم اگر کارت بهداشت داشته باشند بهتر از این است که کارت نداشته باشند، اصلاً و ابداً نگاه من این نیست. حاکمیت موظف است این خانم را بیاورد و مشکلات روحی او را به کمک مشاور حل کند و مشکلات مالی و کار او را حل کند و هر مشکلی دارد موظف هستی مستقیماً حل کنی و یا توانمندش کنی تا مشکلش را خودش حل کند. نادیده گرفتن و زندان انداختن هر دو یک چیز است؛ زمانی که او را نادیده میگیرید یعنی تو در جامعه نیستی، زندان هم که می اندازی یعنی تو در جامعه نیستی. در صورتی که مردم به حاکمیت اعتماد کرده اند و سرمایه عمومی کشور را در اختیار حاکمان قرار دادهاند، باید راه چارهای برای آنها اندیشه شود ولی حاکمیت این کار را نمیکند».