دیدارنیوز _ بنیامین نتانیاهو از یک سو و رهبران احزاب رقیب از سوی دیگر همگی در برنامههای تبلیغات انتخاباتیشان بر عزم خود جهت مقابله با ایران چه در خاک سوریه و چه در رابطه با برنامه هستهای، تعامل قاطعانه با حزبالله در جنوب لبنان و سرکوب شدید نوار غزه تاکید دارند.
حتی کار به جایی رسید که بنیامین نتانیاهو همزمان با هماهنگی با قاهره برای اعزام یک هیأت امنیتی برای متقاعد کردن حماس جهت پذیرش آتشبسی هرچند موقت برای آرام کردن اوضاع در زمان برگزاری انتخابات، تعداد زیادی از تانکهای خود را هم به اطراف نوار غزه اعزام کرد تا وانمود کند حفظ امنیت شهرکنشینان به طور اخص و کل اسرائیل به طور اعم اولویت اول دغدغههای اوست. نتانیاهو پیش از آن نیز موفق شد جواب مثبت پیوستن جولان را از ترامپ بگیرد و در این میان با یک تهاجم نصف و نیمه به سوریه بیش از آنکه به دنبال تقابل با سوریه یا ایران باشد برای احزاب رقیب خود در انتخابات خط و نشان کشید.
به گزارش اعتمادآنلاین، با وجود آنکه سیاستمداران اسرائیلی تلاش میکنند تا این مسائل را بزرگترین دغدغههای این رژیم اعلام کنند اما مراکز تصمیمگیری در قدس و تلآویو مجموعهای از تهدیدها را لیست کردهاند که هر یک از آنها میتواند بنیان اسرائیل را از درون منهدم و ریشه آن را از داخل بخشکاند. شاخصهایی که در عین تهدید یکی از تاثیرگذارترین امور بر نتایج انتخابات پیش رو هم محسوب میشود.
این شاخصها را میتوان در چند مورد خلاصه کرد:
1- معضل قومیتی
به اعتقاد کارشناسان و بر اساس آخرین آمار موجود، جامعه اسرائیل در حال حاضر از 79 درصد یهودی و 20 درصد عرب (فلسطینیان ساکن مناطق اشغالی سال 1948) تشکیل میشود. به دلیل تبعیضهای شدید حاکم بر نحوه تعامل بین این دو در جامعه و نهادینه شدن این تبعیض در ساختار آموزشی، بهداشتی و تبدیل شدن به دو ساختار جدا از یکدیگر همواره پتانسیل تبدیل شدن به یکی از کانونهای اصلی به عنوان معضل بزرگی برای آینده اسرائیل را دارا هستند.
از آن مهمتر ساختار تشکیلدهنده 79 درصد یهودیان است که از قومیتهای مختلف مهاجر از اقصی نقاط جهان به فلسطین اشغالی تشکیل شدهاند و هماکنون نیز در ساختارهای بسته قومیتی خویش در اسرائیل زندگی میکنند.
امروز هر یک از قومیتهای مهاجر نه تنها تلاش میکند تا خلوص جامعه خویش را حفظ کند بلکه با تاکید بر خطراتی که دیگر قومیتها بر این امر وارد میکنند با ساختارهای قومیتی دیگر وارد رقابت، تنش و درگیری میشود.
اوج این درگیریها در جریان برگزاری انتخابات است و همین امر باعث شده تا سیاستمداران ارشد اسرائیلی با ایجاد ائتلافهای بزرگ و دادن قول اعطای پستهای سیاسی تا جایگاه معاونان وزارتخانه و حتی مدیرکل تلاش کنند حمایت این جوامع را به سوی خود جلب کنند.
2ـ معضل دینی- مذهبی
با وجود آنکه رهبران بنیانگذار رژیم صهیونیستی همچون بن گوریون شخصیتهای سکولاری بودند، اما با جلب نظر جریانها از طریق تعطیلی روز شنبه، اعمال قانون غذای حلال یهودی (کاشر)، معافیتهای نظامی برای یهودیان دیندار معروف به حریدیم و... همزمان با تشکیل اسرائیل تلاش کردند یهودیان مذهبگرا و متدین را هم به سوی حمایت از این طرح جذب کنند.
امروز با گذشت چند دهه، امتیازات اعطاشده به دینداران یهودی در حال سلب شدن است، درگیریهای شدید چند سال گذشته حریدیمها با ساختار دولت و به شکل دقیقتر با ارتش اسرائیل به دلیل فراخوان جوانان دختر و پسر حریدیم به خدمت سربازی تنشهای خطرناکی را در ساختار اجتماعی و سیاسی این رژیم به وجود آورده است.
این در حالی است که نوسان بین سکولاریسم و دینگرایی در اسرائیل به حدی رسیده که برخی از کارشناسان را بر آن داشته است تا از احتمال بروز جنگی بزرگ بین دو جریان در آینده نه چندان دور سخن به میان آورند.
امروز دینداران از یک سو و مخالفان دینگرایی از سوی دیگر قطببندیهای بزرگی را در انتخابات اسرائیل به وجود آوردهاند که تعبیر آن در رسانهها به عنوان احزاب راستگرای دینی و چپگرای سکولار منتشر میشود.
3ـ معضل طبقاتی
اسرائیل همواره تلاش میکند تا ادعای خود را در مورد برابری بین قوم یهود به اثبات برساند، اما عملا از یهودیان اروپاییتبار گرفته تا فلاشاها که یهودیان اتیوپیایی و آفریقاییتبار هستند تفاوت بسیار زیاد طبقاتی وجود دارد. این تفاوت به حدی است که طی چند دهه گذشته شورشهای زیادی را هم در میان جوامع در فقر نگه داشته شده به وجود آورده است.
روند احساس ظلم در میان این جوامع به حدی رسید که آنها را بر آن داشت تا جریانهای سیاسی مختلفی با شعار حقطلبی در میان این جوامع فقیر نگه داشته شده در اسرائیل شکل بگیرد.
این ساختارها امروز نقش قابل توجهی را در تعیین سرنوشت انتخابات کنست از طریق تاثیرگذاری بر جوامع خود جهت رای دادن به لیستها و ائتلافهای خاص ایفا میکنند.
به گفته کارشناسان، اسرائیل از مجموعه گروهها و طیفهای متخاصم شکل گرفته است که گسست بین آنها تا حد زیادی امکانپذیر است.
شاید همین امر باعث شده تا سیاستمداران اسرائیل همواره به دنبال نشان دادن خطر یک جنگ و ایجاد وحشت از یک تهدید خاص در جامعه خود باشند، زیرا بدون وجود خطر بزرگی به نام جنگ، زندگی جامعه اسرائیل در صلح امکانپذیر نخواهد بود.