
فیلمنامه، از این جهت خوب نوشته شده است که در کنار پلات اصلی و ایده قسم خوردن در مورد یک قتل در دادگاه، داستانکهای فراوانی بین شخصیتهای حاضر در اتوبوس وجود دارد که هرچند شخصیت پردازی درستی برای آنها شکل نمی گیرد، اما روند تغییر و تاثیر مجادله بر روی آدم ها را نمایان می کند.
دیدارنیوزـ ایمان رضایی: قسم، دومین تجربه سینمایی محسن تنابنده، قطعا بهتر از گینس (تجربه اول وی) و حتی بهتر از باقی آثاری است که او در سینما نویسندگی کرده است. قسم، البته شامل ضعفهای بزرگی است و این ضعفها بعضا مسبب آن هستند که فیلم را خیلی بین آثار امسال جدی نگیریم، اما آنچه در مورد اثر صدق می کند، این است که به عنوان فیلمی کوچک و جمع و جور، حرفش را می زند و می رود. بماند که شخصا پس از پایان فیلم، احساس می کردم که یک فیلم کوتاه چند دقیقه ای دیدم، چراکه قسم شامل یک ایده کلی و قابل قبول است، اما به دلیل پرداخت نه چندان درست و عمیق، کاملا گذرا و سطحی، ایده اش را به رخ می کشد و می رود.
فیلم، در مورد قتل یک زن در مشهد است. خواهر این زن، تمام فامیل را از گرگان جمع کرده تا به دادگاهی در مشهد بروند و قسم بخورند که شوهر آن زن، قاتل بوده است. از این حیث، قسم یک فیلم جاده ای دیگر در بین آثار امسال جشنواره است که تقریبا تمام ماجراهای آن در بین مسیر گرگان تا مشهد رخ می دهد و کشمکشهای داستانی و افت و خیزهای فیلمنامه، همگی در یک اتوبوس یا در توقف های بین راهی تعبیه شده اند. از این نظر، فیلم یک ایده مینیمال که مناسب آثار کوتاه دانشجویی است را یدک می کشد و نه مهناز افشار توانسته بازی خاصی از خود ارائه دهد تا فیلم را کمی بالا بکشد، نه جلوه های ویژه میدانی که مخصوصا در یک سوم پایانی فیلم بیشتر شاهد آنها هستیم. آنچه که گاها به جذابیت فیلم می افزاید، اما کارگردان به سادگی از آن گذشته، لحظاتی ابزورد آغشته به هجو و شوخی است که مخصوصا در سکانس رستوران، زمانی که تک تک حضار تمرین قسم خوردن می کنند به اوج خود می رسد. تکه نانی بین همه دست به دست میشود و همگی با دست گذاشتن روی آن، جمله ای را مبتنی بر اطمینانشان از یک قتل عمد بازگو می کنند.
فیلمنامه، از این جهت خوب نوشته شده است که در کنار پلات اصلی و ایده قسم خوردن در مورد یک قتل در دادگاه، داستانکهای فراوانی بین شخصیتهای حاضر در اتوبوس وجود دارد که هرچند شخصیت پردازی درستی برای آنها شکل نمی گیرد، اما روند تغییر و تاثیر مجادله بر روی آدم ها را نمایان می کند. پسر و دختری که علاقمند به یکدیگرند، اما پدر دختر مخالف است، زنی که باردار است و تمام تنشهای این سفر برای او ممکن است گران تمام شود، دو برادر که دو سال است با هم قهرند و دلیلش زیر گرفتن سگِ یک برادر، توسط برادر دیگری است، از طرفی دیگر هم سعیدآقاخانی، حضوری کم، اما موثر دارد.
در مورد بازی ها، شاهد یک تلاش تمام و کمال از مهناز افشار در راستای فاصله گرفتن از آن زنِ عشوه گرِ فریبنده و نقشهای نه چندان جدی هستیم. یعنی افشار سعی داشته تا در قامت یک زنِ زخم خورده دهاتی که نمی خواهد خون خواهرش پایمال شود ایفای نقش کند که به نظر می رسد موفق نشده است. احتمالا افشار باید بپذیرد که در تیپی که خودش برای خودش ساخته غرق شده و باید چنین نقشهای به اصطلاح "سوسن تسلیمی محور" را کنار بگذارد.
به طور کلی قسم هرچند که از نظر تماشاگر ممکن است فیلمی ساده و معمولی به نظر بیاید، اما از این حیث که شامل تعداد زیادی نابازیگر و عدم ثبات لوکیشن و فیلمبرداری در مسیر جاده است، پروژه سختی محسوب می شود که تنابنده در حد و اندازههای خودش توانسته از پس فیلم بر بیاید و با پایانی نسبتا غافلگیر کننده و ترکیب آن با چند نمای چشم نواز ناتورالیستی، نشانهای از خود در ذهن مخاطب بگذارد.