تیتر امروز

مذاکره فقط غیر مستقیم/ حمله به ایران؛ آغاز جنگ جهانی سوم/ سفر به تهران برای جلوگیری از وقوع جنگ
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

مذاکره فقط غیر مستقیم/ حمله به ایران؛ آغاز جنگ جهانی سوم/ سفر به تهران برای جلوگیری از وقوع جنگ

این هشتاد و سومین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
ادعای ترامپ: در حال گفتگوی مستقیم با ایران هستیم/ روز شنبه جلسه بزرگی با ایرانی‌ها خواهیم داشت
مسوولان جمهوری اسلامی چرا این خبر را اعلام نکردند؟ اگر واقعیت دارد، نباید به مردم ایران گفت؟

ادعای ترامپ: در حال گفتگوی مستقیم با ایران هستیم/ روز شنبه جلسه بزرگی با ایرانی‌ها خواهیم داشت

در شرایطی که مسوولان جمهوری اسلامی ایران از مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا خبر داده‌اند و مخالف مذاکره مستقیم هستند، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا دقایقی پیش از گفتگوهای مستقیم با ایران خبر داد.
گزارش دیدار از تاراجی که قدمت هشت ساله دارد

"گِلَک" را دزدیدند/ وزیرمیراث فرهنگی: مسوولیت جزایر کشور با مناطق آزاد است

موضوع بردن خاک جزیره هرمز در ایام نوروز ۱۴۰۴ توسط گردشگران چند روزی است که در صدر اخبار قرار گرفته، اما خوب است بدانید که این تاراج قدمت هشت ساله دارد و کلید آن از سال ۹۷ زده شد.
"دیدارنیوز" به بررسی فیلم «طلا» می‌پردازد؛

ماجرا‌های شهبازی و خلوت ­های جوانان

طلا، صرفا اعتراضی در مورد سختیِ زندگی جوانان نیست و خیلی هم در بند به تصویر کشیدن معضلاتشان نیست، آنچه که طلا در سر دارد، تاثیری است که این مشکلات و موانع روی شخصیت آدم­‌های فیلم می­ گذارد. سیر نزولی فیلم از یک ملودرام با رفیق­‌های صمیمی و صمیمیت­‌های آنچنانی، به سمت دعوا‌ها و دزدی­ها و حتی قتل حرکت می­ کند. طلا، هرچند که بهترین فیلم شهبازی نیست و در کارنامه این فیلمساز می­ توان فیلم­‌های بهتری هم یافت، اما قابل انکار نیست که در راستای همان آثار پیشین شهبازی است و نوید یک فیلمساز مولف با دغدغه­‌های اجتماعی و علاقمند به نسل جوان را می­ دهد.

کد خبر: ۲۰۶۶۸
۱۱:۰۷ - ۲۷ بهمن ۱۳۹۷

دیدارنیوزـ ایمان رضایی: همانطور که پیش­ بینی می­ شد، پرویز شهبازی در جدید‌ترین فیلم خودش، طلا، دوباره دست روی قصه­‌ها و معضلات جوانان گذاشته است. این بار، این جمع سرخوشِ طبقه متوسط، در کافه­‌ها جمع می­ شوند و فوتبال می­ بینند، در مورد ایده­‌ها و هدف­‌های خود گپ می­ زنند و رفته رفته با موانعی که پیش­ بینی نمی­ کردند روبه­ رو می­ شوند.

 

ماجرا‌های شهبازی و خلوت ­های جوانان

فیلم شامل چهار شخصیت اصلی است. هرکدام از آن­ها که فیلمنامه، کم و بیش به زندگی شخصی­شان می­ پردازد و تا حدودی برایشان شخصیت پردازی می­ کند، مشغول کاری بوده­ اند و حالا تصمیم گرفته­ اند تا با شراکت یکدیگر، یک رستوران کوچک راه­ اندازی کنند. فیلم می­ توانست به پروسه افتتاح رستوران بپردازد، اما این پروسه­ را خیلی با سرعت و با نگاهی فرعی رد می­ کند تا به مسائل مهم­تری بپردازد. طلا، صرفا اعتراضی در مورد سختیِ زندگی جوانان نیست و خیلی هم در بند به تصویر کشیدن معضلاتشان نیست، آنچه که طلا در سر دارد، تاثیری است که این مشکلات و موانع روی شخصیت آدم­‌های فیلم می­ گذارد. سیر نزولی فیلم از یک ملودرام با رفیق­‌های صمیمی و صمیمیت­‌های آنچنانی، به سمت دعوا‌ها و دزدی­ها و حتی قتل حرکت می­ کند.

ماجرا‌های شهبازی و خلوت ­های جوانان


طلا، هرچند که بهترین فیلم شهبازی نیست و در کارنامه این فیلمساز می­ توان فیلم­‌های بهتری هم یافت، اما قابل انکار نیست که در راستای همان آثار پیشین شهبازی است و نوید یک فیلمساز مولف با دغدغه­‌های اجتماعی و علاقمند به نسل جوان را می­ دهد. چیزی که در کارگردانی پرویز شهبازی به چشم می­ خورد و می­ توان گفت که در این سبک از فیلمسازی نوعی امتیاز محسوب می­ شود، عدم حضور خودنمایی­‌های تکنیکال و ایجاد فضای عجیب و غریب سینمایی برای به تصویر کشیدن جوان­ها است. معمولا فیلمسازانی که قصد پرداخت به معضلات این نسل از جمعه را دارند، دست روی دکوپاژ‌های آنچنانی و فرم­‌های تازه ابداع شده می­ گذارند که نه تنها به پرداخت موضوعشان آسیب می­ رساند، که فیلم را عملا دوپاره و ناهماهنگ جلوه می­ کند. شهبازی، اما درگیر این مسائل تکنکیال در فیلم نشده و فیلمی کوچک، ساده و بی ادعا ساخته که خوشبختانه به ورطه شعاردهی و فریاد زدن پیامش هم نمی­ افتد، چراکه درام به طور جدی شکل گرفته و شخصیت­‌ها و دغدغه­ هایشان، با فضای فیلم و شرایط موجود در فیلم با پرداخت درست، قابل باور و قابل درک­ند.

 

ماجرا‌های شهبازی و خلوت ­های جوانان

مهرداد صدیقیان و طناز طباطبایی که با حضور در دو نقش نسبتا فرعی، کمی از بازی­‌های خوبشان فاصله دارند و در "طلا" چیز خاصی برای ارائه نداشتند، در کنار هومن سیدی که با نقش­‌های جدی، سعی در فاصله­ گیری از تیپ­‌های کمدی و شنگول خود دارد، در مقابل یکی از کنترل شده­‌ترین نگار جواهریان­‌های ممکن حضور دارند. جواهریان که اکثرا در فیلم­هایی مثل "ملبورن"، "اینجا بدون من" یا "حوض نقاشی" به شخصیت­هایی عصبی و احساسی تبدیل می­ شد و با فَوَران احساسات، تیپ­‌هایی خارج از کنترل می­ ساخت، این­بار در طلا، کاملا تحت سلطه و کنترل کارگردان درآمده و با یک بازی نسبتا درونگرا (حتی وقتی یکی از نزدیکانش را از دست می­ دهد)، دیگرخبری از جیغ­‌ها و اشک­‌ها و اکت­‌های عصبی و احساسی­اش نیست و قطعا گامی رو به جلو برای او محسوب می­ شود.


با تمام این­ رعایت استاندارد‌ها و سعی در درست جلوه دادن همه چیز، طلا نمی­ تواند پا از یک فیلم معمولی فراتر بگذارد و با درجا زدن در ایده­‌های فیلمنامه­‌ای خود، تا پایان با یک روایت معمولی و اتفاق­‌های نه چندان شگفت انگیز، مخاطب را دچار هیجان خاصی از لذت هنری نمی­ کند و فیلمی صرفا دغدغه­‌مند و البته محترم و شریف را عرضه می­ کند که در عین سادگی، حرف­‌هایی معمولی از شخصیت­‌هایی معمولی برای گفتن دارد.

 

 

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی