حسن بهشتیپور، پژوهشگر مسائل بینالملل میگوید: زمانی که اسد سقوط کرد، اسرائیل به صورت گسترده زیرساختهای ارتش سوریه را هدف قرار داد و اشغالگری را توسعه داد تا جایی که حتی تا نزدیکی دمشق عملیات انجام داد. هر چند عقبنشینی کرد، اما توان دفاعی سوریه به شدت تخریب شد. همین سناریو ممکن است برای لبنان نیز تکرار شود، به همین دلیل هم ترکیه و هم عربستان خطر اسرائیل را جدی گرفتهاند، هر چند با دو رویکرد متفاوت.

دیدارنیوز: دیدار همزمان سعود بن محمد الساطی، معاون وزیر خارجه عربستانسعودی و هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه با مقامات ایرانی در تهران، بار دیگر تحرکات تازه دیپلماتیک در خاورمیانه را برجسته کرده است. به ادعای ناظران این سفرها درحالی انجام شد که هر دو کشور در پی کاهش تنشهای منطقهای و ایجاد کانالهای گفتوگوی تازه با ایران هستند؛ چنین کنشی میتواند بستر را برای مهار نتانیاهو و سیاستهای تهاجمیاش را هموار کرده و فشارهای اسراییل بر منطقه را تحت کنترل خود قرار دهد. در عین حال بنابر اظهارات عباس عراقچی، رییس دستگاه دیپلماسی کشورمان دستورکار دو طرف در برخی موضوعات منطقهای متفاوت بود. عربستان همواره تلاش میکند نقش خود در مذاکرات ایران و امریکا را تثبیت و بحرانهای لبنان و یمن را مدیریت کند، در حالی که ترکیه با محوریت سوریه و روابط خود با جریانهای منطقهای، به دنبال موازنه قدرت میان تهران، ریاض و تلآویو است.
به ادعای برخی تحلیلگران در این میان آنکارا نیز ضمن پیگیری منافع امنیتی و اقتصادی خود، به ایران یادآوری میکند که نقشآفرینی تهران در سوریه برای حفظ توازن منطقهای ضروری است. در هر حال در مقطع کنونی این تحرکات همزمان نشان میدهد ایران، عربستان و ترکیه در مسیر ایجاد شبکه دیپلماسی چندجانبه و مدیریت بحرانهای منطقهای هستند. درحالی که بهزعم کارشناسان اختلافات و رقابتهای ژئوپلیتیک همچنان پابرجاست، اما فرصتهایی برای بهرهبرداری تهران از رقابتهای تازه در شامات و طراحی بازیهای چندوجهی و متوازن ایجاد شده است.
حسن بهشتیپور، پژوهشگر مسائل بینالملل ضمن اشاره به اینکه سفر معاون وزیر خارجه عربستان و همزمانیاش با سفر وزیر خارجه ترکیه به تهران بیشتر با هدف تمرکز بر مسائل سوریه، لبنان و توازن قدرت در برابر اسراییل انجام شده؛ او همزمان بر این باور است همکاری سهجانبه میان ایران، عربستان و ترکیه دشوار و احتمالش اندک است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
ترکیه و عربستان تهدید اسراییل را جدی گرفتهاند، اما همکاری سهجانبه میان ایران، عربستان و ترکیه برای مدیریت بحران حاکم دشوار است
حسن بهشتیپور، پژوهشگر مسائل بینالملل درباره چرایی اهمیت سفر مقام سعودی در مقطع کنونی به تهران گفت: فکر میکنم سفر اخیر مقام عربستانی به ایران ارتباط معناداری با سفر عراقچی به فرانسه طی هفته گذشته دارد. فرانسه نیز مایل است در موضوع خاورمیانه، به ویژه لبنان و سوریه، مجددا نقشآفرینی کند، چراکه تا حد زیادی زمین را به طرف امریکایی واگذار کرده، اما سابقه استعماری و نفوذ فرهنگی شدیدی در لبنان دارد و همچنان علاقهمند است در پرونده لبنان و سوریه فعال بماند. از طرفی در این دو پرونده نیز یعنی سوریه، ترکیه نقشآفرینی قدرتمندی دارد و عربستان نیز در لبنان نقش جدی بازی میکند، بنابراین یکی از محورهای مهم مذاکرات احتمالا گفتوگو با طرف ترکیه، قطعا مساله سوریه و آینده این کشور بوده است.
بهشتیپور در ادامه گفت: لذا احتمالا با طرف عربستانسعودی نیز بحث لبنان مطرح بوده، چون عربستان در لبنان کاملا هماهنگ با امریکاییها عمل میکند و به دنبال خلع سلاح حزبالله است، درحالی که میداند چنین اقدامی عملا دست اسراییل را برای توسعهطلبی بیشتر در منطقه باز میکند. این همان حقیقتی است که در سوریه اثبات شد؛ زمانی که اسد سقوط کرد، اسراییل به صورت گسترده زیرساختهای ارتش سوریه را هدف قرار داد و اشغالگری را توسعه داد تا جایی که حتی تا نزدیکی دمشق عملیات انجام داد. هر چند عقبنشینی کرد، اما توان دفاعی سوریه به شدت تخریب شد. همین سناریو ممکن است برای لبنان نیز تکرار شود، به همین دلیل هم ترکیه و هم عربستان خطر اسرائیل را جدی گرفتهاند، هر چند با دو رویکرد متفاوت.
به باور بهشتیپور، ترکیه نیز به دلیل روابط نزدیک با حماس و اخوانی بودن اعضای حماس، نگاهی متفاوت دارد؛ درحالی که عربستان در تعارض شدید با اخوانیهاست. در جهان اهلسنت، اخوانیها و جریان وهابی در سالهای گذشته دو رویکرد کاملا متفاوت و متعارض داشتهاند. با این حال، مذاکرات تهران هم در سطح روابط دوجانبه و هم در سطح مسائل منطقهای، ازجمله سوریه و لبنان، قابل تحلیل است.
این کارشناس روابط بینالملل در ادامه گفتوگویش خاطرنشان کرد: البته برخی تحلیلگران در مورد روابط ایران و امریکا و نقشی که این کشورها میتوانند در این میان ایفا کنند نیز صحبت میکنند، اما من بعید میدانم فضایی برای چنین موضوعی وجود داشته باشد. در مقابل، اما موضوع فرانسه جدی است و به نظر میرسد علاقهمند است نقشآفرینی بیشتری در سوریه و لبنان داشته باشد. همکاری همزمان با ایران، عربستانسعودی و ترکیه میتواند جایگاه پاریس را در خاورمیانه ارتقا دهد. همچنین مسائل دیگری مانند موضوع عراق نیز مطرح است. انتخابات عراق برگزار شد و نسبت به دوره قبل، انتخابات خوب و امنی بود و بازتابدهنده دیدگاههای متنوع در جامعه عراق است. این هم یکی از موضوعات مهمی است که میتواند در گفتوگوها مطرح شده باشد. اما اینکه طرفین چه تصمیمی گرفتهاند و چه خواهند کرد، نیازمند اطلاعات دقیق از مفاد مذاکرات و خواستههای دوطرف است. همچنین گفته شده که لاریجانی دعوت شده تا سفری به ترکیه داشته باشد.
بهشتیپور درباره موضوع فلسطین که گفته شده یکی از محورهای رایزنی وزیر امور خارجه کشورمان با الساطی بوده است، گفت: در مورد آینده فلسطین، باید گفت که اساسا سوالها بسیار است، اینکه چشمانداز نوار غزه چه خواهد بود و آیا ترکیه و عربستانسعودی میتوانند در آینده نقشی ایفا کنند یا نه. در این موضوع، بیشتر مصر همراه با اسراییل و امریکا نقش تعیینکننده دارد، حتی به اروپاییها هم اجازه ورود جدی به این ماجرا داده نمیشود. با این حال، پول عربستانسعودی و آمادگی این کشور برای پذیرش هزینههایی که احتمالا اجرای نقشههای امریکا در منطقه خواهد داشت، نقش عربستان را افزایش میدهد. روابطی که ترکیه با اخوانیها و گروههای نزدیک به آنها دارد نیز نقش ترکیه را برجسته میکند. اما اینکه این دو کشور بخواهند با ایران در این زمینه هماهنگی داشته باشند، بعید است؛ چون دیدگاههای آنها کاملا متفاوت است.
به گفته این پژوهشگر روابط بینالملل البته از نظر تبلیغاتی میتوان چنین تصویری را مطرح کرد، اما واقعیت این است که عربستانسعودی و ترکیه خطر جدی اسرائیل را در منطقه به خوبی تجربه کردهاند. دو نمونه مهم آن، یکی حمله به قطر بود در منطقهای که امریکا پایگاه دارد و دیگری بحران سوریه؛ جایی که حتی پس از سقوط اسد هم اسراییل به اقدامات توسعهطلبانه و حملات خود ادامه داد. شاید همین دو فاکتور ترکیه و عربستان را به این جمعبندی رسانده باشد که بهتر است برای ایجاد نوعی توازن، تا حدی با ایران همکاری کنند تا اسراییل مهار شود و در موضوع فلسطین نیز نوعی هماهنگی ایجاد گردد. با این حال، من احتمال موفقیت این همکاری را پایین میدانم، هرچند حفظ گفتوگو درباره آن ضروری است. اینکه بخواهند کار مشترکی انجام دهند، خود مساله مهمی است. صحبت کردن و مشورت دادن میان سه طرف بسیار آسان است، اما انجام کار مشترک، باتوجه به تعارض منافع جدی میان ایران، عربستان و ترکیه، بسیار دشوار خواهد بود. با این حال، اگر چنین همکاریای شکل بگیرد، بیتردید هنر دیپلماسی خواهد بود.
بهشتیپور در پایان درباره اهمیت یا عدم اهمیت همزمانی سفر دو مقام ترک و عرب به تهران خاطرنشان کرد: اگر وزیر خارجه عربستان به تهران میآمد، این همزبانی بسیار معنادار بود، اما در این سفر، معاون وزیر خارجه حضور داشت و به نظر میرسد از قبل هماهنگ شده بود. واقعیت این است که تلاش برای برجسته کردن موضوع زمان این دو سفر، به تنهایی مشکلی را حل نمیکند. به عبارت دیگر، یک کار مشترک سهجانبه مثلا برگزاری یک جلسه مشترک فقط زمانی درست بود که وزیر خارجه عربستان به عنوان مقام هم سطح حضور مییافت.