دیدارنیوز –
اسفندیار عبدالهی: در طی روزهای گذشته، ارتش اسرائیل اعلام کرد به مواضع نیروهای سپاه قدس ایران در حومه دمشق، پایتخت سوریه حمله کرده است. ساعاتی پیش از این حمله، تل آویو و دمشق از مقابله با حمله موشکی و هوایی در خاک کشورهای خود خبر داده بودند. به گزارش یورو نیوز، رسانههای دولتی سوریه با تایید این خبر گزارش کردند پدافند این کشور با حمله موشکی به دمشق مقابله کرده است. وزارت دفاع روسیه نیز گزارش داد سامانه دفاع موشکی سوریه ۴ موشک از ۵ موشک شلیک شده به سوی یک پایگاه نظامی در جنوب دمشق را رهگیری و منهدم کرده است.
به نظر می رسد مناقشه سوریه ادامه دارد و گویی نمیخواهد به مرحله پسا جنگ وارد شود؛ هرچند آمریکا و ائتلاف ضد داعش از طرفی کار را تمام شده و پایان داعش را اعلام کردند. کشورهای مختلف در سوریه منافع مختلف و متفاوتی دارند، به طوری که نمیتوان حضور دو کشور را در یک جهت وبا یک نقطه اشتراک تعریف کرد. ترک ها، روس ها، اعراب، آمریکا، فرانسه، ایران و اسراییل، هرکدام تعریف و تحلیل خاص خودشان را از منافع در سوریه دارند.
به ظاهر، کار داعش در سوریه خاتمه یافته است و در شرایط جدید و پس از خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، قدرتهای منطقه در حال وزن کشی جدیدی هستند. در این میان، کشورهای همسایه به ویژه ایران و ترکیه، در مواجهه با شرایط جدیدی قرار گرفته اند. ترکیه در شمال سوریه به بهانه خطر احزاب کردی، مترصد فرصت ورود هرچه بیشتر به عمق سوریه است، اما ایران که تعاریف خاص خود را از حضور در منطقه دارد این روزها در چالش جدیدی با اسراییل در میدان سوریه قرار گرفته است. گفته می شود در شش ماهه دوم سال ۹۷ بارها حمله موشکی و هوایی اسراییل به مواضع سپاه قدس اتفاق افتاده است ولی اخیرا اسراییل با صراحت و جسارت بیشتری و با ارائه فیلم، عکس و آدرس، از نشانه رفتن مواضع ایران در سوریه سخن میراند.
سکوت طولانی مدت مقامات جمهوری اسلامی ایران و اظهار نظرهای مقامات اسراییلی در این موضوع، موجب برخی گمانه زنی ها در فضای سیاسی و رسانه ای شده است. حجت الاسلام محمدعلی میرزایی، کارشناس مسائل منطقه خاورمیانه و مؤسس مرکز الحضارة لتنمية الفكر الإسلامي (مركز توسعه و تحقیقات تمدنی اسلامی ) در لبنان در گفتگو با دیدارنیوز و در پاسخ به این پرسش که تقابل موشکی ایران و اسراییل در خاک سوریه و سکوت مقامات رسمی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: برای بررسی رخدادهای مربوط به سوریه، باید وارد بررسی عرصههای بزرگتر و جهانیتر شد. نتانیاهو در داخل اسرائیل در تنگنا قرار گرفته است. یکی از دلایل آن، خروج نیروهای آمریکایی از سوریه است که برای اقدامات اسراییل، چتر امنیتی محسوب میشد و اکنون نتانیاهو از آن محروم شده است.
اسرائیلیها در بن بست تاریخی و بینظیری قرار گرفته اند
وی افزود: نتانیاهو برای اهداف کاملا سیاسی، انتخاباتی و نجات دولت و کابینه خودش، پس از معضلاتی که در ماه اخیر بر اثر پیروزیهای حماس و ... برایش ایجاد شده بود، میخواهد با برگ ایران به اهداف سیاسی انتخاباتی خود برسد. قبل از اینکه نتانیاهو علیه ایران از بازیها و ادبیات پوشالی استفاده کند علیه حزبالله استفاده میکرد. نتانیاهو قصد دارد بگوید خروج نیروهای آمریکایی، مانع سیطره ما بر جریان مقاومت و جنوب سوریه نمیشود. برای اینکه چنین هدفی را بیان کند، ادعا میکند مراکز سپاه قدس ایران در سوریه را هدف قرار دادیم.
کارشناس مسائل خاورمیانه اضافه کرد: در حال حاضر سوال این است که چرا ایران ساکت است، به نظر من این سیاستی است که حزب الله هم اتخاذ می کرد. ما نباید هرچه اسرائیل میگوید را نفی یا اثبات کنیم. اسرائیلیها اعتراف کردند که به منافع جمهوری اسلامی ایران و منافع استراتژیک آن حمله کردند که اگر صحت داشته باشد باید اسرائیل را در انتظار انتقامها و واکنشهای دردناک از طرف جمهوری اسلامی نگاه داشت.
حجت الاسلام میرزایی ادامه داد: به نظر من سکوت ایران، همیشه معنا دار بوده و پس از هر سکوت، اقدامات جدی و تاثیرگذاری انجام گرفته است. زود به حرف آمدن ایران دلیل بر انفعال راهبردی است و سران کشور میدانند که چه زمانی باید موضع بگیرند. این نکته ای است که باید به آن توجه کرد. نکته دیگر این است که بدون تردید، اسرائیلیها در بن بست تاریخی و بینظیری قرار گرفته اند. اگر سیر تحولات یمن و سیر تحولات پیروزمندانه سوریه را دنبال کنیم متوجه نقش راهبردی ایران میشویم.
رییس سابق پژوهشکده مطالعات منطقه ای المصطفی خاطر نشان کرد: اگر به حضور حلقه عربستان از طرفی و ترکیه از طرف دیگر نگاه کنید متوجه عقب گردها خواهید شد، همچنین اسرائیلیها هم نیاز به بازسازی روحیه و نگاه و بینش مردم در داخل فلسطین اشغالی دارند. نخست وزیر اسراییل نیازمند پهلوان نمایی و قهرمان نمایی پوشالی است. همه این موارد باید در تحلیل حوادث اخیر سوریه لحاظ شود، اسرائیل اطلاع دقیق دارد که اگر اقدام جدی علیه ایران انجام بدهد بدون تأخیر زیاد، جزا و کیفر آن کار را خواهد دید، چنانچه قبلا هم این اتفاق افتاده است.
حجت الاسلام میرزایی اظهارکرد: یکی دو موشک، پاسخ ایران به حملات اسرائیل نسیت، حملات ایران معمولا با فاصله و دردناک بوده است و ایرانیها پس از اقدام تلافیجویانه، حرف خواهند زد و باید منتظر ماند. اگر ایرانیها دست به عملیات دردناک و تلافیجویانه زدند بدین معنی است که اسرائیل به مواضع ما حمله کرده است و منافع استراتژیک ایران را هدف قرار داده است، ولی اگر ایرانیان اقدام نکرده و سکوت کردند نشان میدهد اسراییل یاوه گویی کرده است.
اقتصاد حضور، اقتصاد نفوذ و اقتصاد سیاست و امنیت، مقولهای جدید در جهان است
رایزن سابق فرهنگی ایران در لبنان در پاسخ به این پرسش که رابطه همزمان روسیه با ایران و اسراییل را چگونه ارزیابی میکنید، گفت: به نظر من، روسیه به عنوان یک هم پیمان استراتژیک، ماندگار و بلندمدت، تلقی نمیشود. روسیه هیچ وقت منافع استراتژیک خودش را به خاطر جمهوری اسلامی به خطر نمیاندازد و پوتین در بسیاری از اتفاقات منطقه با نتانیاهو هماهنگ است. روسیه در حال انجام یک بازی متوازن و دقیق است. روسیه راضی به برتری جبهه مقاومت در منطقه نیست و در حال انجام یک بازی است که برنده اصلی آن خودش باشد نه مقاومت.
حجت الاسلام میرزایی افزود: روسها در بلند مدت قابل اعتماد نیستند، اما باید دقت کنیم ما فقط به همپیمانان راهبردی بلندمدت و قابل اعتماد نیاز نداریم، بلکه برای تحقق اهداف میان مدت و کوتاه مدت، ما میتوانیم هم پیمان مقطعی داشته باشیم. روسیه را نباید به صورت صفر و صد تحلیل کرد، حضورش در سوریه برای تحقق اهداف مقاومت لازم، راهبردی و تاثیرگذار بود. حملات و پشتیبانی هوایی روسها در کنار عملیاتهای زمینی جبهه مقاومت، علیه داعش وتروریستها تعیین کننده بود، اما اینکه عدهای فکر کنند روسیه هم پیمان استراتژیک و همیشگی ایران است خیال خام است، روسها از تفوق وبرتری مقاومت، جلوگیری میکنند.
کارشناس مسائل منطقه خاورمیانه در پاسخ به این پرسش که اگر بخواهیم در سوریه حساب سود زیان خودمان را بررسی کنیم، چه سودی نصیبمان خواهد شد، گفت: جهان امروز مثل جهان کلاسیک قدیم نیست که در معادلات منطقهای، یک پرونده اقتصادی و یا نظامی درست کنیم. در حال حاضر اقتصاد حضور، اقتصاد نفوذ و اقتصاد سیاست و امنیت، مقولهای جدید در جهان است. اگر جمهوری اسلامی فقط به داخل مرزهای خودش بپردازد و با ارتباطات جهانی کاری نداشته باشد، اقتصادی هم نخواهد داشت.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه خاطرنشان کرد: بدون تردید باید گفت ایرانیها سهم قابل توجهی از پرونده اقتصادی پسا جنگ خواهند داشت، ما نباید فکر کنیم احتمال دارد ایران در این رقابت حذف شود و فرصتهای اقتصادی سوریه، به کشورهای اروپایی یا کشورهایی که در این جنگ علیه سوریه حضور داشتند و حتی کشورهای عربی مانند قطر، بحرین و عربستان داده شود. من کاملا اطمینان دارم که ایران از بعد اقتصادی، میوههای اقدامات جهانی و کاملاً خیرخواهانه و استراتژیک خود را خواهد چید.
وی در پاسخ به این پرسش که اسرائیل از بن سلمان دعوت کرده که در تل آویو سخنرانی کند، عملکرد ما به چه میزان در نزدیک کردن اعراب و اسرائیل تاثیر داشته است؛ گفت: وقتی که مسائل در سطح نظام جهانی مطرح میشود ادبیات سیاسی ایرانیها و اقدامات کم و بیش جزئی ایرانیها، تاثیر زیادی در مسئله نزدیکی اعراب به اسراییل ندارد. واقعیت این است که سعودیها و به طور مشخص بن سلمان، در رقابتهای پیدا و پنهان تاریخی با ایران بوده و هستند، مخصوصا در منطقه خاورمیانه، عراق، سوریه، مصر، لبنان و منازعات منطقهای، همیشه رودرروی ایران بوده اند.
کارشناس مسائل منطقه خاورمیانه افزود: بن سلمان با جناح راست افراطی و جنگطلب جمهوریخواه آمریکا کاملا هماهنگ است. وقتی این شاهزاده سعودی قدرت گرفت، هدفش قیچی کردن بالهای ایران و جلوگیری از هرگونه پرواز ایران در بیرون از مرزهای خودش بود. با اتخاذ ادبیات برخورد و حتی جنگ با ایران، فضای منطقه را متشنج کردند و در یمن، سوریه، عراق، لبنان و جاهای دیگر دخالت کرد و تا آستانه خلق یک جنگ تمام عیار در لبنان پیش رفت.
وی ادامه داد: در چنین فضایی، جمهوری اسلامی یا باید منفعل عمل میکرد یا به صورت فعال وارد میدان میشد، که به صورت اکتیو و میدانی به عرصه منطقه وارد شد و البته ورود کاملا موفقی داشت. اینکه مدعی باشیم سیاستهای منطقهای ایران بدون خلل و ایراد بوده درست نیست، هیچ تردیدی نیست که ایراد داشته، در مقطع کنونی مایل نیستم وارد موضوع خلأها و گپهای استراتژیک ایران شوم، اما در مجموع حضور ایران در منطقه، حضوری الزامی، لازم و واجب بوده است.
حجت الاسلام محمدعلی میرزایی در پایان خاطرنشان کرد: حضور ایران در منطقه برای حفظ موقعیت جهانی و منطقهای و امنیت داخلی خود بوده است و اگر ورود نمیکرد باید در داخل مرزهای خودش با تروریسم میجنگید؛ بنابراین ما کمک زیادی به ارتباط اعراب و اسراییل نکردیم. این سیاستهای بنیادین آمریکا و عربستان است که با فشارهای لابیهای صهیونیستی در آمریکا و بن سلمان در عربستان شکل گرفته است. بن سلمان برای اینکه در کشورش قدرت بگیرد، شاه شود و سلطنتش تضمین شود به هر خفت و کرنشی در مقابل ترامپ تن داده است.