
وحید شقاقی، اقتصاددان معتقد است که در سیاه چاله اقتصاد ایران قرار داریم و اگر نتوانیم سه مساله مهم را حل کنیم، شرایط خوبی نخواهیم داشت.
دیدارنیوز: براساس گزارش مرکز آمار ایران، شاخص قیمت مصرفکننده در شهریور ۱۴۰۴ به عدد ۳۸۴.۶ رسید که تورم نقطهبهنقطه ۴۵.۳ درصدی را نشان میدهد. این موضوع با توجه به فعال سازی مکانیسم ماشه با پرسشهایی درباره آینده شاخصهای اصلی اقتصاد کشور همراه است.
وحید شقاقی، اقتصاددان و استاد دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با فرارو به بررسی ابعاد مختلف شرایط اقتصاد کشور در دوران فعلی و چشم اندازهای پیش رو پرداخته است:
در سیاه چاله اقتصاد ایران قرار داریم
وحید شقاقی گفت: «سه مسئله مهم داریم که اگر نتوانیم این سه را حل کنیم، شرایط خوبی نخواهیم داشت. مسئله اول تشدید حلقه تحریمی است. یعنی سران غربی به رهبری ایالات متحده، با هدف تضعیف اقتصاد ایران عمل میکنند. من احتمال این که جنگ رخ دهد را در حال حاضر کم میبینم ولی سایه جنگ هنوز وجود دارد. اما این که آنها با هدف تشدید حلقه تحریمها عمل میکنند، بسیار مشخصتر و واضحتر است. مسئله دوم ناترازیهایی است که روز به روز ابعاد شدیدتری پیدا میکند. از جمله؛ ناترازی انرژی، ناترازی صندوقهای بازنشستگی، ناترازی آب و فرونشست زمین و ناترازی که در نظام بانکی به آن دچار شدهایم. برخی ناترازیهای دیگر نیز وجود دارد، که شامل خروج سرمایه و امثالهم است و هر روز که در حل آنها تعلل میکنیم، ابعادی سختتر و پیچیدهتر پیدا میکند.»
وی افزود: «مسئله سوم، حکمرانی غلط اقتصادیست که به آن دچار شدهایم. یعنی یک اقتصاد رانتی نفتی و شبه دولتی غیررقابتی که من اسم آن را سیاه چاله اقتصاد ایران نامیدهام. یعنی یک حکمرانی غلط اقتصادی که خود، بحران زاست و تخریب گر است. این سیاه چاله، هر روز، حیات اقتصادی ما را تخریب و تهدید میکند. مسئله تحریمهای بین المللی و تضعیف قدرت اقتصادی ایران، دست ما نیست. درواقع هم دولت فعلی و هم نهادهای تصمیم گیر به دنبال حل مسئله تحریمها به شکل جدی هستند. طرف مقابل، یعنی آمریکاییها هستند که نمیخواهند وارد فرایند حل مسئله شوند. هدف آنها این است که هرچه بر شدت تحریمها میافزایند، شرایط اقتصادی ما را بدتر کنند و به تضعیف اقتصاد کشور نیز امید بستهاند.»
برخی ذینفعان رانتی اجازه اصلاحات اقتصادی را نمیدهند
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «۲ موضوع دیگر نیز وجود دارد که یکی از این ۲ مورد، کاملا در اختیار ما است. موضوع اول، تغییر ریل اقتصاد ایران است که کاملا در اختیار مدیریت داخل است. یعنی عبور از یک اقتصاد رانتی نفتی غیررقابتی، به سمت یک اقتصاد رقابت پذیر و مبتنی بر مشارکت مردم و بخش خصوصی در اقتصاد با شفافیت حداکثری و حذف رانتهای نفتی. این در اختیار ما است. یکی از پایهها یا رکنهای اقتصاد را میتوان در اختیار خودمان دانست که با تصمیمهای سخت و اصلاحات ساختاری و نهادی، میتوان این ریل را به نفع بخش خصوصی و مردمی تغییر داد. اما ذینفعان بزرگی پشت صحنه حضور دارند و منافع متعددی وجود دارد که اجازه این اصلاحات را نمیدهد، اما مدیریت و اجرای این تصمیمات سخت و اصلاحات ساختاری دقیقا در اختیار خود ما است.»
وی افزود: «اگر همت و عزم به این سمت باشد و دولت اقتدار لازم را داشته باشد، میتوان این پایه را اصلاح کرد. پایه دوم یعنی ناترازیهای اقتصاد کلان، بخشی، به علت تحریمها است که دست ما نیست. تحریمها منابع مالی را محدود میکند و اجازه حل بحرانها را نمیدهد، اما من معتقدم اگر تغییر ریل حکمرانی اقتصادی اتفاق بیفتد، میتواند اثر مثبتی روی حل مسائل پایه دوم یعنی بحرانهای اقتصادی و ناترازیهای اقتصادی داشته باشد. درست است که تحریمها اجازه تامین منابع مالی سهل الوصول را برای حل ناترازیهای اقتصاد کلان نمیدهد، اما اگر آن پایه اول را درست کنیم، یعنی ریل حکمرانی اقتصادی را اصلاح کنیم، این پایه دوم به عنوان مسئله دوم قابل مهار است. اما این حقیقت را نیز باید بپذیریم قابل حل کامل نیست.»
دولت باید متغیرانه ریل حکمرانی اقتصادی را تغییر دهد
این اقتصاددان در ادامه گفت: «ما سه پایه اصلی داریم. پایه نخست، تحریمهایی است که در حال تشدید است و حل آن نیز دست ما نیست، چون طرف مقابل نمیخواهد، اما ۲ پایه دیگر، یکی کاملا در اختیار ما است و پایه دوم بخشی به مسائل بین الملل مرتبط است و بخشی به تغییر ریل حکمرانی اقتصادی. ما به تصمیمات سختی نیاز داریم که شامل رقابت پذیر کردن اقتصاد ملی، بهبود محیط کسب و کار، تحول نهادهای تامین مالی به نفع بخش خصوصی و اصلاحات جدی در نظام مالیاتی کشور برای حمایت از تولید و صادرات و اصلاحات نظام بانکی برای حمایت از بخش خصوصی کشور میشود. این اصلاحات در بیان بسیار راحت است، اما در عمل، ذینفعان بزرگی پشت صحنه حضور دارند که، چون منافع کلانی دارند، اجازه این اصلاحات را نمیدهد. این موضوع نیاز به اقتدار دولت و تصمیمات قاطعی دارد که باید دولت بگیرد.»
وی افزود: «وضعیت فعلی درست مثل این است که سه پایهای داریم که اگر یکی از پایهها ضعیف باشد، اما دو پایه دیگر را بتوان تقویت و مقاوم کرد، میتوان هنوز سه پایه یا بهتر است بگویم دو پایه را سرپا نگه داشت. اما اگر دو پایه از این سه پایه یا هر سه پایه لق باشد و به آن اتکا کنیم، نتیجه از پیش مشخص است. درباره آینده نیز میتوان گفت، همه چیز در آینده به این بستگی دارد که نحوه برخورد ما با این سه مسئله و نحوه مواجهه ما با دو پایهای که اختیارش دست ما است، اما نیاز به تصمیمات سخت دارد چگونه خواهد بود. اگر اقداماتی انجام دهیم شاید بتوانیم انتظار داشته باشیم میشود تبعات رکود تورمی را تا حدودی کنترل کرد. در غیر این صورت، روند افزایش تورم و تشدید رکود تشدید خواهد شد. آخرین آمار تورمی نقطه به نقطه، که اخیرا منتشر شده، نشان دهنده عدد بالای ۴۵ درصد است و رشد اقتصادی ما نیز منفی است.»