
شب پیش با دوستی به شدت وطن پرست، که فعال اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی بوده است و منشا برکات گوناگون برای مردم، مکالمه داشتم. دیدم طی چند سال اخیر برایش محدودیتهایی ایجاد کردند و اتهام خنده دارش، «براندازی نرم» است!
دیدارنیوز ـ محمد منصورنژاد: به نظرم در ایران امروز، به ۳ دسته برانداز گفته شد:
۱. اپوزیسیونی که در خارج از کشور دارای تشکیلاتی بوده و رسما هم اعلام میکنند به دنبال براندازی اند. در بین این جریانها، دو دسته «سازمان مجاهدین خلق» (منافقین) و «سلطنت طلبها» (به رهبری فرزند شاه سابق رضا) از دیگران برجسته ترند. اما از نظر صاحب این قلم، این براندازان ره به جایی نمیبرند و در حقیقت خطر جدی برای نظام ندارند. مثلا نسل جدید دختران ایرانی که بر روی شیوه پوشش در مقابل نظام ایستاده است، آیا به لباس کلیشهای و تکراری زنان سازمان منافقین تمکین میکند؟ نسل جدید با این شیوه مدیریت استبدادی و عمودی سازمان، نسبتی دارد؟ نیز مردم ایران از آقا زادهها و شاهزادهها سالهاست که عبور کردند و میخواهند آقا و خانم خودشان باشند.
۲. اما نظام، امثال «تاج زاده»ها و سایر کنشگران مدنی را به عنوان برانداز میداند؛ چرا، چون با صداقت و صراحت از صدر تا ذیل نظام را نقد کرده و برای برون رفت از مشکل هم ارایه طریق میکنند. فعالان مدنی هم که بدنبال فرهنگ سازی و ساختن ایرانند. مفهوم براندازی برای اینان صدق نمیکند؛ چون مشی گریز از خشونت، تاکید بر گفتگوی انتقادی و تحول خواهی تدریجی (و نه دفعی) پیشه ساختند که این مطالبه در درون یک سیستم و از مجرای اصول قانون اساسی اتفاق میافتد. مقابله خشن با این افرادی که اهل منطق اند، تنها بدین دلیل است که حریف کلامشان نمیشوند و مشتشان خالی است! با این وصف تعبیر براندازان برای این منتقدان، حرف مفتی بیش نیست!
۳. اما دسته سومی به نظرم هم تعبیر برانداز بر آنها صادقتر است و هم خطر واقعی برای نظام فعلی هستند. اینان اتفاقا کسانی هستند که با ظاهری موجه! چند دهه بر ساختارهای نظام چنبره زده و ضمن هژمونی بر همه امکانات نظام و بدکارکردیها و بلکه فساد گوناگون، با حاکم کردن جو امنیتی، جان مردم را به لب رسانند. کسانی که حدود زندگی نیمی از مردم را به زیر خط فقر کشاندند و سبب قهر بالای ۵۰% مردم با صندوقهای رای در همین سال اخیر هستند! و تازه طلبکارند و مردم را غیرخودی میپندارند! نامحرم واقعی در ایران امروز هم اینانند که در انتخابات اخیر حداکثر ۲۲% رای داشتند! یعنی ۷۸ درصد واجدین حق رای، اینان را قبول ندارند! چه کسانی سیستم را دچار بحران مشروعیت ساخته، مردم را تاراندند و جز پوستهای از نظام چیزی نگذاشتند؟! واقعا جنایات اینان (کشتار، شکنجه، شنود، ارعاب و.) در قیاس با حتی عصر پهلوی که طاغوتش میخواندند، عبرت آموز است! به همین جهت هسته و جوهره سیستمی را که مردم در سال ۵۷ شعارش را میدادند، این براندازان، برانداختند! و از این رو کسانی که مطابق اصول قانون اساسی عمل میکنند را برانداز مینامند.
اما حُسن ختام این نوشتار آن که شاید عرصه جدیدی که با «دکترپزشکیان» در کشور گشوده شد و اندکی این براندازان را عقب زد، بتواند امیدی در کشور و ملت ایجاد کند و قدری آبروی از دست رفته نظام را برگرداند و این سیستم در حال احتضار را این پزشک و دستیارانش، به کمک بخشی از مردم، تا حدودی احیا کنند. برای ارزیابی دقیق وضعیت، باید به انتظار نشست. امید که چشم انداز روشنی در پیش باشد.
۴ مهرماه ۱۴۰۳