تیتر امروز

شادی گمشده در قیطریه
گزارش اختصاصی خبرنگار دیدارنیوز از نشست کانون «زندگی و فرهنگ» با همکاری انجمن جامعه شناسی

شادی گمشده در قیطریه

مسعود پیوسته، خبرنگار دیدارنیوز گزارشی خواندنی از نشست کانون «زندگی و فرهنگ» با همکاری انجمن جامعه شناسی ایران (گروه صلح) با موضوع «پدیدارشناسی بحران معنا در زیست جهان انسان ایرانی» در تالار...
گزارش اختصاصی خبرنگار دیدارنیوز از نشست کانون «زندگی و فرهنگ» با همکاری انجمن جامعه شناسی

شادی گمشده در قیطریه

مسعود پیوسته، خبرنگار دیدارنیوز گزارشی خواندنی از نشست کانون «زندگی و فرهنگ» با همکاری انجمن جامعه شناسی ایران (گروه صلح) با موضوع «پدیدارشناسی بحران معنا در زیست جهان انسان ایرانی» در تالار فرهنگ تهیه کرده که در این مطلب می‌خوانید.

کد خبر: ۱۷۱۲۰۷
۲۲:۰۴ - ۰۷ شهريور ۱۴۰۳

شادی گمشده در قیطریه

دیدارنیوز: صبح سه شنبه، ششم شهریورماه، کانون «زندگی و فرهنگ» با همکاری انجمن جامعه شناسی ایران (گروه صلح)، میزبان یک نشست در پارک قیطریه، تالار فرهنگ بودند که موضوعش از جمله درد‌های بلندمدت جامعه‌ی ایران است و با نام علمی و محققانه‌ی «پدیدارشناسی بحران معنا در زیست جهان انسان ایرانی»، آذین مجلس شد و در این باب، دکتر محمدعلی محمدی قره فانی، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، به تفصیل سخن گفت که نکته هایش درپی می‌آید؛ و دیگر، سخنرانی دکتر احمدبخارایی جامعه شناس بود که در امتداد بحث بحران معنا، به موضوع «شادی گمشده» در جامعه‌ی ما و چرایی اش پرداخت.

مجری برنامه هم درآغاز این نشست، همان سروده‌ی معروف استاد شفیعی کدکنی را خواند تا زمینه‌ی بحث «شادی گمشده» فراهم آورد.

دکتر حسن امیدوار جامعه شناس هم، به عنوان مدیر گروه جامعه شناسی صلح انجمن جامعه شناسی ایران که صلح را یک فناوری اجتماعی می‌داند و شکل گیری اش را در ظرفیت‌های اجتماعی، در آغاز این نشست، به تلاش‌های این گروه جامعه شناسی اشاره کرد که در تلاش اند نیاز به صلح را در جامعه تبیین کنند.

شادی گمشده در قیطریه

شادی گمشده در قیطریه

حسن امیدوار

وی به اهمیت مباحث فرهنگی و نقش ارزنده‌ی آن در حیات جامعه ایرانی پرداخت و گفت: «درشرایط حال، ما تهدید جنگ را هم داریم و این موضوع، ذهن‌ها را به خود مشغول کرده است.»

امیدوار به برخی صفات که به جنگ می‌دهند نیز اشاره کرد و گفت: «ما می‌شنویم «جنگ مقدس»، در حالی که این جعلی است. این مفاهیم از قرون وسطی برآمده و تا امروز آمده. مثلا در جنگ‌های صلیبی از این تعبیر استفاده می‌کردند. یا دفاع از حرم هم همین طور. این‌ها جعلی است. این را هم کشیش‌ها در سال‌های ۱۲۰۰ میلادی برای توجیه دفاع شان از اورشلیم از این عبارت استفاده می‌کردند.

ما باید منافع ملی مان را ببینیم. منافعی که برای دفاع از آن ممکن است سمت جنگ هم برویم. البته که خیلی از جنگ‌ها باعث حفظ منافع ملی نشده اند. تاکید ما اینجا بر روی مباحث فرهنگی و ادبی است. ما در یک نقطه‌ی تمدنی از تاریخ قرار داریم و کشورمان از گنجینه‌های بی نظیر از میراث فرهنگی برخوردار است. نقش فرهنگ، نقش آب. این مباحث را باید دنبال کنیم.»

شادی گمشده در قیطریه

شادی گمشده در قیطریه

محمدعلی محمدی قره فانی

دکتر محمدعلی محمدی قره فانی در تبیین بحث پدیدارشناسی بحران معنا گفت: «مساله امروز ما، مساله معناست. معنا چیست و چگونه تولید می‌شود؟ معنا با پدیدارشناسی تعریف می‌شود. کار پدیدارشناسان این است که معنا را تعریف کنند. نگاه عمیق و باتجربه و آگاهانه‌ی خودخواسته به همه‌ی پدیده‌های زندگی مان. هرچه در زندگی مان است، زیست جهان مان است. حالا چقدر معنا دارد؟ بحران معنا داشتن، یعنی بحران انتخاب داشتن.

فرد، دنیای حاضر و آماده را نمی‌خواهد. دنیای خودش را می‌خواهد. اینکه دنیای خودش را بسازد. خب، این معناخواهی و دنیای خود ساختن، حتما رنج‌هایی هم دارد. انسان، چه معنایی، چه چیزی را آگاهانه می‌خواهد؟ تجربه‌ی شخصی و انتخابش را می‌خواهد و ساختن دنیایش. کتاب «انسان در جست و جوی معنا» را حتما خوانده اید. انسان در جست و جوی معنا و انتخابگر را.

شادی گمشده در قیطریه

ما با تجربه شخصی، آگاهانه و تخیل خود، زیست جهان مان را می‌سازیم. چرا ایران در صنعت ضعف دارد؟ چون تصویرسازی در ذهن نداریم. بحران صنعت، یعنی اینکه بحران معنا داریم.

پدیدارشناسی، توجه به «قصد» دارد. اگر این قصد نباشد، یعنی داریم الابختکی زندگی می‌کنیم. اگر برای این شناخت و معنابخشی به زندگی، قصد نداشته باشی، آماده‌ی رنج نباشی، آن تولیدمعنا و پدیدارشناسی به وجود نمی‌آید.

شادی گمشده در قیطریه

شادی گمشده در قیطریه

نگاه نافذ به زندگی

اینکه بتوانم پدیدار‌های زندگی ام را درست معنا کنم. اگر یکی بپرسد چرا این کار را انجام می‌دهی، پاسخی قوی و محکم و مستدل داشته باشم. اما اگر کسی پیش فرض داشته باشد، دیگر نمی‌تواند معنا تولید کند. چون قبلا، یکی دیگر زحمتش را کشیده! من می‌گویم «خودت بشناس». سقراط می‌گوید «خودت را بشناس» خودت تولید معنا کن. عناصر زندگی ات را خودت پیداکن. بساز. مال خود کن.»

این جامعه شناس در ادامه‌ی سخنانش به ویژگی‌ها و مراحل ساخت معنا هم اشاره کرد و گفت: «گاهی هم هست که طرف، آزادی را نمی‌خواهد. میل به فرار از آزادی دارد. چون گاهی آزادی به آدم، احساس اضطراب می‌دهد. چون طرف نمی‌خواهد معنا بسازد. به همان جهان حاضر و آماده، خو گرفته و راضی است. اوج این روند هم موجب نیهیلیسم می‌شود و رواجش. نیهیلیسم. بی معنایی. اگر هم همه‌ی این راه‌ها نشد، انسان، عصیانگر و شورشی می‌شود؛ و بالاخره آنکه، تولید معنا اگر عمیق باشد، می‌تواند از آن، فرهنگ دربیاید. رشد و تکامل و توسعه یابد.»

شادی گمشده در قیطریه

شادی گمشده در قیطریه

احمد بخارایی

دکتر احمد بخارایی، جامعه شناس، آخرین سخنران این نشست بود که به موضوع «شادی گمشده» پرداخت. اینکه مقوله‌ی نشاط اجتماعی در بحث بحران معنا کجا قرار می‌گیرد.

وی، بحران معنا را یک نوع گمگشتگی و غفلت دانست که از نظر جامعه شناسی، عمدتا معطوف به گذشته است. یک شبه خلق نشده. تاریخی و فرهنگی است. آن قالب گیری تاریخی و فرهنگی، کمک می‌کند به این دوره‌ی بحران بی معنایی.

دوم: آن قالب ایدئولوژیکش است. گذشته از جنبه‌ی محلی و منطقه ای، بعد ایدئولوژیک هم می‌آید میدان و دیگر مثل بتن آرمه می‌شود. چون وقتی می‌گوییم معنایابی، خب، ذهن فرد باید خالی از ارزش‌ها باشد.

شادی گمشده در قیطریه

شادی گمشده در قیطریه

شادی گمشده در قیطریه

عطف به زمان اکنون، بحران معنا را این گونه می‌بینیم: دو حالت قالب و شکل دارید و یک محتوا و کانتکت.

به لحاظ قالب و شکل، با چشم غیرمسلح هم می‌توانیم ببینیم. یکی ترجیح منافع و توهمات و عادات فردی به منافع فکر جمعی. یا همان خودمحوری. در رانندگی‌ها نمود دارد. جا‌هایی که کنترل نمی‌شویم، مثل نیمه شب‌ها که مامور نیست، ممکن است از چراغ قرمز عبور کنیم و یا، چون کسی نمی‌بیند، زباله را از ماشین به بیرون پرت کنیم یا ته سیگار بیندازیم.

دوم: تظاهر

بحران معنا در زمان اکنون: ضعف در تخیل و خلاقیت (البته که نیازمند آموزش از دوره کودکی است)
دوم، اسارت در قالب‌های گذشته
سوم، مقابله با اصلاح و نوآوری
و عنصر چهارم، نشاط اجتماعی (یا همان موضوع نشست ما که شادی گمشده است.)

این شادی گمشده را ذیل بحران معنا می‌بینم با تعریفی که از شادی داریم؛ و آخرش هم نومیدی از آینده است. نشاط اجتماعی هر جامعه با رشد اقتصادی و اجتماعی آن رابطه دارد. در آمار سازمان ملل در سال ۲۰۰۵ آمده از بین ۱۲۹ کشور، ما رتبه صدم را داشتیم که کم کم در سال‌های بعد، به رتبه ۱۰۸ هم رسیدیم. یعنی در آن یک چهارم پایانی هستیم در نشاط اجتماعی در دنیا.

اینجا یک تعطیلی که می‌شود، ملت به سفر می‌روند و شمال و جاده‌ها قفل! در تونل‌ها هم می‌رقصند! آیا این یعنی نشاط اجتماعی؟! در کشور ما موضوعات اجتماعی به شکل منفرد دیده می‌شوند و نسخه‌های نشاط که می‌دهند، موقتی و دل خوش کنک است. ما باید ببینیم رضایتمندی خودش را نشان دهد. اینکه شهروند، احساس بی تفاوتی ندارد.

یک نمونه اش در انتخابات مجلس، در اسفند ۱۴۰۲ مردم کمتر از چهل درصد در کل کشور شرکت کردند و کمتر از ده درصد در تهران؛ و این یعنی مشارکت پایین است. رضایت پایین است و اعتماد هم پایین است. اما در انتخابات ۱۴۰۳ آن حضور ده درصد اضافه در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری به چه معناست؟ بله احساس رضایت را می‌توان دریافت. آنجا هم که بحث بی تفاوتی اجتماعی مطرح می‌شود، این با افسردگی اجتماعی ارتباط دارد. یکی از نشانه‌های بی تفاوتی هم، بدبینی است.

بدبینی و قضاوت کردن. وقتی نسبت به دیگری که باید حساس باشیم، نیستیم. سرمان را گرم کار دیگری می‌کنیم یا یک دیگری‌ی دیگری برای خود خلق می‌کنیم! و‌بالاخره، شاخص سوم علت گمشدگی شادی، موضوع بی تفاوتی اجتماعی است. بی میلی و بی رغبتی.»

شادی گمشده در قیطریه

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی