رسول منتجبنیا، دبیر کل حزب جمهوریت معتقد است که یک عده افراد تندرو به بهانه مبارزه با بدحجابی به جان مردم افتادهاند و هر کسی که میخواهد پست بالاتری بگیرد، روی حجاب تکیه میکند و شعارهای تندتری میدهد. او همچنین گفت: مراجع دلشان از این موضوعات خون است و اگر حرفی بزنند ممکن است با عکس العمل شدید مواجه شوند. روحانیون را سپر بلای حاکمیت کردهاند.
دیدارنیوز: حجتالاسلام رسول منتجبنیا میگوید: حکومت تمام انرژی خود را گذاشته تا با موضوع بیحجابی برخورد کند و متاسفانه دراین مسیر مراجع امنیت ندارند تا بتوانند نقد کنند.
موضوع حجاب، کماکان یکی از موضوعاتی است که جامعه ایرانی با آن درگیر است. در ماههای اخیر فیلمهای متعددی از درگیریها بر سر حجاب میان مردم را مشاهده کرده ایم. رسول منتجب نیا، دبیر کل حزب جمهوریت معتقد است که برخورد قهری و زوری با مردم، نتیجه عکس و منفی در پی دارد.
بخشهای مهم این گفتگو را در ادامه میخوانید:
*شکل گیری حاکمیت و حکومت یک فلسفهای دارد و ضرروت حکومت بر اساس حکمت و فسلسفههایی است که آن را ایجاب میکند، صرف حکومت بدون هدف گذاری نمیتواند مطلوب باشد. حاکمیت از آنجایی که میتواند جلوی ظلم را بگیرد و نسبت به مردم احقاق حق کند، اولویتهای مردم را مورد توجه قرار دهد و ... بخشی از اهداف و فلسفههای حکومت است.
*در منابع دینی هم حکومت برای اجرای عدالت و جلوگیری از ظلم و ستم ایجاد شده است. از سوی دیگر هم عقل و منطق هم در روایات دینی این را تایید میکنند که اگر حاکمیت به جای اینکه به اجرای عدالت بپردازد و به جای دفاع از حق مظلومان به مسائل فرعی بپردازد، فسلفه وجودی خود را از دست داده است.
*یک نهادی با یک هدف گذاری و هزینه سنگین، هدف را گم کرده و درگیر کارهای ناچیز شده است و حاکمیت ما امروز متاسفانه دچار چنین آفتی شده است. یکی از مسائلی که وقت حاکمان، فکر و اندیشه آنها، پول و پرسنل حاکمیت را به خود اختصاص داده مسئله مبارزه با بدحجابی است. پوشش اسلامی یک موضوع شرعی است که بانوان در ملا عام خود را بپوشانند، اما اینکه چگونه و با چه لباسی، درهیچ جایی درباره آن حرف زده نشده است و طبیعتا به خود جامعه و خود فرد بستگی دارد.
*حاکمیت باید فرهنگ حجاب را در جامعه رواج دهد و انگیزه پوشش که همان تقوا و پاکی درونی است را رواج دهد. متاسفانه به دلیل اینکه در حکومت ما افراد نخبه و اندیشمند را به حاشیه رانده اند و افراد سطحی نگر روی کار آمده اند و در تصمیم سازیها به صورت عجولانه تصمیم میگیرند، در نتیجه نمیتوانند فرهنگ خوبی و شایستگی را در جامعه رواج دهند؛ آنها نمیتوانند فرهنگ انزجار از منکر و تنفر از بدیها را در جامعه رواج دهند و زمانی که این قدرت را ندارند، برای اینکه جلوی منکر را بگیرند و معروف را رواج دهند ناچارا به زور و سرنیزه و اخیرا به قانونی که هیچ توجیه قانونی و عقلی ندارند، متوسل شوند. این بی هنری و نابلدی مسئولان موجب شده این موضوعی که به سادگی میشد آن را حل کرد و توجه مردم را به آن جلب کرد، امروز تبدیل به بزرگترین معضل آنها و جامعه شود و نه تنها موفق نشدند بلکه نتیجه عکس هم داده است.
*وقتی مسئولی متوسل به زور میشود، باید منتظر عکسالعمل منفی افراد زیرمجموعه خود باشد. حتی اگر پدر و مادر هم در خانه متوسل زور شدند باید منتظر جواب منفی فرزندان باشند.
*اگر خوشبینانه قضاوت کنیم و نگوییم دستی در کار است که میخواهد نظام را به طرف سقوط بکشاند و مسئولان را بیش از قبل منفور جامعه کنند، میگوییم نابلدی مسئولان موجب شده تا امروز به جای اینکه با فساد دامن گیر، ظلم و ستم مبارزه کنند، به جای اینکه با مشکلات اقتصادی مبارزه کنند و... یک عده افراد تندرو به بهانه مبارزه با بدحجابی به جان مردم افتاده اند و مردم را به دو دسته بی حجاب و با حجاب تقسیم کرده اند.
*نهادها نسبت به همدیگر مسابقه میگذارند. نیروی انتظامی از یک سو، دستگاه قضایی از طرف دیگر! حتی شهرداری هم وارد شده. حجاب بان در مترو گذاشته اند و این رسواییها را به بار آوردهاند، زنان چادری را که ادب صحبت کردن و تربیت دینی ندارند را در کوچه و خیابان گذاشته اند تا با زنان با تندی و خشونت برخورد کنند.
*حجاب یک وسلیه برای رسیدن به هدف شده است، هر کسی که میخواهد پست بالاتری بگیرد، روی حجاب تکیه میکند و شعارهای تندتری میدهد تا مقامات بالاتر بیشتر او را به بازی بگیرند. کار را به افراد بی تربیت دادهاند و اسلام را به بازی گرفته اند.
*خیلی از زنانی که چادر سرشان میکردند، اکنون برای مقابله با حکومت چادر از سر برداشتهاند. خیلی از آنهایی که روسری داشتند در راستای همین اعتراض روسری را برمیدارند تا به حاکمیت دهن کجی کنند. حجاب دیگر از جایگاه دینی و عقلانی خودش خارج شده و تبدیل به یک ابزار شده است.
*یکی از خسارتهایی بزرگی که این آقایان وارد کردند، ضربه به حیثیت روحانیت است. امام در زمان شاه وقتی چند روحانی به اوقاف و ... رفتند امام گفتند عمامه از سر اینها بردارید، چراکه آبروی اسلام را برده اند.
*این افرادی که زمام این امور را به دست گرفته اند، خواسته یا ناخواسته بزرگترین ضربه را به روحانیت زده اند. اکنون تلویزیون را ببینید، از برنامه خنده و کودک گرفته تا روضه و خبر، به روحانیون تریبون میدهند. در مدارس دبیران صالح را اخراج میکنند و بعد چند هزار طلبه را در مدارس استخدام میکنند تا بچهها را تربیت کنند. اینها همش ضربه به حیثیت روحانیت است و اگر تعمدی هم نباشد، از روی جهالت است.
*مراجع دلشان از این موضوعات خون است و اگر حرفی بزنند ممکن است با عکس العمل شدید مواجه شوند. روحانیون را سپر بلای حاکمیت کردهاند.
*آیت الله جوادی املی به شدت نسبت به این مسائل و برخوردهای جاهلانه با حجاب اعتراض کردند، اما آقایان دیگر از حیثیت و آبرویشان میترسند که اگر اعتراض کنند با برخوردهای تند مواجه شوند. امنیت ندارند و اگر به مراجع احساس امنیت دهند، خواهید دید چگونه عملکرد مسئولین را نقد خواهند کرد، چرا که آنها مرجع مردم هستند. شاید در این شرایط مصلحت نمیبینند که ورود کنند و آبروی خودشان را هزینه کنند و جوابی هم نگیرند.