حسن بیادی، فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه دولت رئیسی فساد چای دبش را از مردم پنهان کرد، گفت: بالاخره این فساد در دولتهای جمهوری اسلامی اتفاق افتاده، در آمریکا نبوده که به گردن آنان بیندازیم.
دیدارنیوز: یک فعال سیاسی اصولگرا با انتقاد از پنهان کردن فساد چای دبش از سوی دولت رئیسی در مراحل ابتدایی، تاکید کرد: «بالاخره این فساد در دولتهای جمهوری اسلامی اتفاق افتاده در آمریکا که نبوده که به گردن آنان بیاندازیم. فقط میتوانیم بگوییم که مسئولین ذیربط در راستای اهداف شوم استکبار و در سطح نفوذیها عمل کردند.»
پرونده فساد چای دبش در هفتههای اخیر افکار عمومی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. حرفهای ضد و نقیض دولت ابراهیم رئیسی هم در این باره زیاد بوده، از انداختن توپ به زمین دولت پیشین تا آمار و ارقام دولتیها که قوه قضاییه آنها را تکذیب کرد و نهایتا امروز وزیر اقتصاد گفته «چای دبش پول ارزی که بابت واردات گرفته را داده و اموال مردم جایی نرفته»؛ گویی که اصلا فسادی رخ نداده است!
با این حال بسیاری از چهرههای اصولگرا و اصلاحطلب خواستار بررسی به موقع پرونده و حتی برگزاری علنی دادگاه عاملان آن شدند. آنطور که حسن بیادی، فعال سیاسی اصولگرا، تاکید میکند: «بالاخره این فساد در دولتهای جمهوری اسلامی اتفاق افتاده در آمریکا که نبوده که به گردن آنان بیاندازیم. فقط میتوانیم بگوییم که مسئولین ذیربط در راستای اهداف شوم استکبار و در سطح نفوذیها عمل کردند.»
او گرچه پیش از اظهارات دیروز وزیر اقتصاد گفتگو کرده بود، اما با یادآوری فساد در وقاف و بعضی از شهرکهای قزوین، اعلام کرده بود؛ «یک نفر باید از مردم عذرخواهی کند»
در ادامه مشروح صحبتهای حسن بیادی را میخوانید:
* آقای بیادی! فساد چقدر میتواند برای ساختار و کلیت نظام یک زنگ خطر و پاشنه آشیل باشد؛ خصوصا که مردم به فساد و کلیدواژه آن حساس شدند؟
در هر کشور و حکومت و دولتی مقوله فساد مذموم و در صورت عدم برخورد صحیح و فوری میتواند معضلات جدی را در روند حکومت گردانی ایجاد کند و بعضا باعث سقوط دولتهای ضعیف میشود.
* ساختارهای سیاسی و اقتصادی کشور چقدر زمینه ساز فساد شدهاند؟
فسادهای موجود در کشور ما سیستماتیک نیست. یکی از چند علل، وجود مدیریتهای جزیرهای و ناموزون در کشور است که باید تبدیل به یک مدیریت یکپارچه شود. توسعه و حمایت از گروههای نظارتی غیر دولتی و مردمی میتواند بسیار مؤثر باشد. به نظر من ساختارهای اقتصادی و سیاسی کشور دولتهای ما در شأن جمهوری اسلامی نیستند؛ بیتدبیری، حضور وزرای بیتجربه و خام در بخش کشاورزی و بازرگانی و مخصوصا دارایی مزید بر علت است.
* در ماجرای فساد چای دبش که بنابر گفتهها یکی از بزرگترین فسادها در سالهای اخیر بوده است، دولت آقای رئیسی ابتدا توپ را به زمین دولت قبل انداخت، اما پس از موضعگیری رئیس قوه قضائیه و دیوان عالی کشور که گفتند بیشترین حجم فساد در دولت سیزدهم بوده، بحث فسادنمایی را مطرح کرد. چقدر مواجه دولت با این ماجرا معقول و درست بود؟
بالاخره این فساد در دولتهای جمهوری اسلامی اتفاق افتاده، در آمریکا نبوده که به گردن آنان بیندازیم. فقط میتوانیم بگوییم که مسئولیان ذیربط در راستای اهداف شوم استکبار و در سطح نفوذیها عمل کردند. قوه قضائیه و شورای امنیت نباید مصلحتی برخورد کند و نباید مسئله برخورد با مفسدین به قدری طولانی شود که از خاصیت بیفتد و ناامیدی و نا اعتمادی در مردم ایجاد کنند، مانند فساد ۹۰ هزار میلیاردی بخش فولاد که معلوم نشد چه شد و چه کسانی در این فساد مسئول بودهاند که باید محاکمه شوند؟
* رئیسی که سابقه حضور در قوه قضائیه را داشته و مدعی فساد ستیزی است، آیا نباید با این ماجرا صریحتر برخورد کند؟
بنده هم موافقم، یک نفر باید از مردم عذرخواهی کند. بالاخره این فسادها در دولتهای جمهوری اسلامی اتفاق افتاده و باعث تضعیف حقوق شهروندی مردم و نظام و مطالبات مقام معظم رهبری است. اگرچه دولت اعلام کرده که ما از چندماه قبل در جریان فساد بودیم، اما برای مردم قابل قبول نیست که این فساد از طریق دولت اعلام نشد. پنهان کردن این موضوع از طرف دولت و تاخیری که در اعلام فساد چای دبش وجود داشت، یک نوع مصلحت غیر منطقی و پنهان کاری در فساد بود.
* آقای مرعشی اخیرا گفت که شورای عالی امنیت به رسانهها اعلام کرده درباره فساد چای دبش، مطلبی منتشر نکنند؛ این دستور شورای عالی چقدر در تضاد با جریان آزاد اطلاعات، شفافیت و بحث اطلاع رسانی گزارشگران فساد نیست؟
از این موضوع خبر ندارم.
* اینکه بخواهیم در موضوعات مربوط به فساد، فضا را بسته و محدود کنیم، چقدر در افکار عمومی بازخورد دارد و چقدر زمینه را برای رانت و فساد بیشتر فراهم میکند؟
فساد در کشور ما سیستماتیک نیست، اما باید بصورت برنامهای و سیستماتیک حل شود. ولی سوال اینجاست که چرا کسانی که مطالبهگر و ناظر مردمی هستند تهدید میشوند؟ مثلا بحث فساد در اوقاف و بعضی از شهرکهای قزوین چه شد؟ چرا فرماندار قزوین باید مواخذه شود؟ چرا باید رسانهها و بعضی خبرنگاران در مدت کوتاه مورد بازخواست و محاکمه و برخورد با مفسدین دارای شبهه و محاکمه آنان طولانی باشد؟