به مناسبت سالگرد شهادت حسن طهرانی مقدم، پدر صنعت موشکی ایران، با سردار محمد طهرانی مقدم، برادر بزرگ آن شهید والامقام گفتوگویی انجام دادهایم که در دو قسمت تقدیم همراهان دیدارنیوز میشود.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: در دوازدهمین سالگرد شهادت حسن طهرانی مقدم، رزمنده دفاع مقدس و معروف به پدر صنعت موشکی ایران به سراغ سردار محمد طهرانیمقدم برادر بزرگ آن شهید گرانقدر رفتیم و در گفتوگویی با ایشان به ابعاد مختلفی از تلاشهای شهید حسن طهرانی و ناگفتههای مراحل طراحی و ساخت موشکهای دور برد پرداختیم.
قسمت اول گفتوگو با سردار محمد طهرانیمقدم را اینجا، یوتیوب و آپارات ما ببینید
سردار شهید حسن تهرانی مقدم در ۲۱ آبانماه ۱۳۹۰ بر اثر انفجار زاغه مهمات در پادگان مدرس، واقع در شهرستان ملارد استان البرز، به همراه ۱۶ نفر دیگر از اعضای سپاه پاسداران، به شهادت رسید.
سردار محمد طهرانیمقدم چند سالی از برادر شهیدش بزرگتر است و سابقه فعالیتهای انقلابی و جبهه و جنگ او از دیگر برادرانش بیشتر است و شاید خود او دلیل حضور حسن طهرانیمقدم در جبهه و پیشرفت او بوده است. زمانی که شهید طهرانیمقدم وارد منطقه عمومی جنوب و به طور مشخص آبادان شد، سردار محمد طهرانیمقدم از فرماندهان جنگ بود و کلید اعتماد به نفس و انگیزه برادر شهید خود شد و در ابتدای کار بخش زیادی از ارتباطات و فضاهایی که برای شهید طهرانیمقدم مهیا شد به سبب جایگاه سردار محمد بود.
محمد طهرانیمقدم که در دوران دفاع مقدس مسئول قرارگاه رمضان در سلیمانیه و کرکوک بوده تا پایان جنگ هماهنگی فعالیتهای معارضین عراقی در برابر رژیم بعثی را انجام میداده است. (قرارگاهی که امروز آن را به عنوان سپاه قدس میشناسیم). همچنین چند سال هم در تیم حفاظت رهبری خدمت کرد. او دورهای هم معاون اطلاعات نیروی مقاومت بسیج در دوران فرماندهی سردار افشار بود. نهایتا محمد طهرانیمقدم دوران صلح و سازندگی و بخصوص در دهه ۸۰ بیشتر به برادرش در زمینه ساخت موشکهای بالستیک و توان دفاعی کشور کمک میکرد. او در حال حاضر رئیس هیات مدیره موسسه فرهنگی شهدای غدیر است و به نوعی بزرگ خاندان طهرانیمقدم و اداره کننده امورات بیت شهید طهرانیمقدم و حسینه اقتدار است که در زیر زمین ساختمان خانوادگی قرار دارد و مناسک و مناسبتهای مذهبی و تکلیفی در آن برگزار میشود.
گفتوگوی ما با سردار محمد طهرانیمقدم در دو قسمت منتشر میشود. قسمت اول به فاصله کوتاهی پس از سالگرد شهادت سردار حسن طهرانیمقدم (امروز چهارشنبه ۲۴ آبان) و قسمت دوم حداکثر یک هفته پس از انتشار قسمت اول به سمع و نظر شما میرسد.
آنچه میخوانید چکیدهای از مباحث مطرح شده در گفتوگوی گرم و صمیمانه من اسفندیار عبداللهی مجری و تهیه کننده این ویژه برنامه با دکتر محمد طهرانیمقدم است:
پایه و اساس یگان موشکی ما در زمان جنگ شکل گرفت. زمانی که صدام دیوانه وار شهرهای بی دفاع ما را آماج موشکهای غربی و شرقی خود میکرد، حاج حسن آقا خیلی مصر بود که کاری کند. در زمان حصر آبادان بود که به این نتیجه رسید که باید آتشهای متفرق را باید متمرکز کنیم.
به خاطر دارم، به من گفت محمد نور خورشید به ما روشنایی و حرارت میدهد، اما اگر تمام این نور را به یک ذرهبین هدایت کنیم، خروجی آن هر شیئی را میسوزاند. میگفت ما آتش تهیه و پشتیبانی درستی نداریم، اما از همین ظرفیتی که داریم میتوانیم به دشمن ضربه بزنیم.
برای این ایده خود طرحی تهیه کرد و اولین بار شهید حسن باقری آن را رویت کرد و او را به نزد سردار محسن رضایی هدایت و راهنمایی کرد. رضایی طرح را دید و گفت کی نوشته، گفتند یک جوان بسیجی که پنجاه کیلو هم وزن ندارد. گفت بیاوریدش پیش من.
به حسن آقا گفت، خودت نوشتی خودت هم باید مسئول اجرای آن باشی؛ بنابراین حاج حسن ما اولین حکم را به عنوان فرمانده تطبیق آتش از فرمانده کل سپاه گرفت.
یادم هست وقتی حاج حسن آقا مسئول توپخانه سپاه شد، برخی دوستان ارتشی میگفتند توپخانه سپاه بعید است شکل بگیرد. براساس همان نگاه کلاسیک نظامی معتقد بودند که توپخانه کلی آموزش میخواهد و شاید هم در آن زمان براساس نگاههای معمول راست میگفتند. آن دوران سپاه خیلی همت میکرد چند خمپاره ۱۲۰ میتوانست بزند.
وقتی به ایشان گفتند حالا که میخواهید توپخانه را راه بیندازید، توپخانه تان کو؟ ایشان گفت: توپخانه ما آن طرف است. اتفاقا یک هفته بعد عملیاتی شد و بخشی از توپخانه دشمن را ایران غنیمت گرفت و با همان اقلام غنیمتی، سیستم توپخانه سپاه راه افتاد.
وقتی رهبر معظم انقلاب هم وقت بعد از شهادت ایشان به منزل ما تشریف آوردند فرمودند: «حاج حسن آقا آن قدر فکر بلندی داشت، که بنده گاهی او را کنترل میکردم و میگفتم الان زمان فلان بحث نیست.»
اوایل جنگ رفتیم خدمت یکی از علما که از شاگردان امام بود. گفت خرداد ۴۲ رفتیم خدمت امام. گفتم آقا روحالله چه مینویسی. برگه را نشان داد. روی آن آرمی شبیه آرم فعلی سپاه رسم شده بود با آیه «اعدوا لهم ما استطعتم من قوه». امام فرمود سربازان من در گهواره هستند که به موعقش هم شاه را بیرون میکنند و هم اسرائیل را از روی زمین حذف میکنند. این تفکر بر حاج حسن سیطره و غلبه داشت. رفتیم خدمت حضرت علامه حسن زاده آملی جمله عجیبی فرمودند. حاج حسن را برد داخل یک اتاق خلوت، زمانی که بیرون آمدند، دیدم خندان و خوشحال است، پرسیدم حاج حسن چی شد، چه خبر؟ گفت علامه بشارت شهادت را به من داد. بعد هم علامه فرمودند، همانگونه که امام عصر اول غیبت صغری داشت و بعد وارد غیبت کبری شدند، ما هم امروز در «ظهور صغری» هستیم. امروز در مقدمهای است برای ظهور کبری.
حاج حسن پیرو آیه قرآن «فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولاً». هنگامىکه نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیکارجوىِ خود را بر ضدّ شما بر مىانگیزیم تا [شما را سخت درهم کوبند حتّى براى بهدست آوردن مجرمان]، درون خانهها را جستجو کنند و این وعدهایست قطعى. حسن به دنبال نابودی اسرائیل بود.
کسانی که میگویند موشکهای ما اخیرا به بردهای بالا با سوختهای جدید رسیدهایم شاید در جریان نباشند که ما از چه زمانی به سمت خودکفایی در تولید سوختهای جامد، مایع، ترکیبی و ژلهای رسیدیم و برنامه ریزی برای برد تا ۲۰۰۰ کیلومتر از همان زمان توسط تیم حاج حسن انجام شد.
۱۵ سال پیش در لبنان بودم، حاج حسن آمد پیش من و گفت صد و پنجا تا دویست کیلومتر تا حساسترین نقاط اسرائیل فاصله داریم و اولین بار در همان لبنان سوخت جامد را در موشکهایی که خودش برای حزبالله طراحی کرده بود، مورد استفاده قرار داد. یعنی هم ابداع و راه اندازی کرد و هم به کادرهای لبنانی آموزش داد. شهید مغنیه کارگاهی را آماده کرد و حاج حسن آقا شش ماه در آنجا توقف کرد تا برنامههایش را به نتیجه رساند. این یک مرحله از پروسهای که خودم در آنجا حضور داشتم.
زمان جنگ سوخت ما مایع بود که سرعت عملکرد موشکی را کاهش میداد و تا ۸ ساعت زمان باید صرف میکردیم تا یک موشک آماده شلیک شود. حاج حسن به فکر ساخت سوخت جامد افتاد. به یاد دارم یک ایرانی متخصص شیمی و از اساتید ما در خارج از کشور که مردی وطن دوست هم بود، آمده بود ایران. با شهید طهرانی مقدم رفتیم پیش این شخص و پس از مباحثات فنی که با هم داشتند، حسن آقا به سمت من آمد و گفت "یافتم یافتم". چون درمورد یک فرمود خاص برای سوخت جامد موشک بحث میکردند.ما به سوخت جامدی رسیدیم که کسی در جهان فرمول آن را نمیداند و کاملا بومی است که با زحمات حسن آقا به دست آمد.
بعد از انقلاب، واقعا امورات کشور و بخصوص جنگ بدون سازمان جهاد سازندگی پیش نمیرفت. حاج حسن با بچههای جهاد خیلی مانوس بود. طی قرار دادی مسئولیتهایی در حوزه موشکی را برای جهادیها تعریف کرد. مجتمع شماره یک کرج را که جهادیها ساختند، موشک حاصل از آن تا ۶۰ کیلومتر برد داشت که با استفاده از لولههای جدار (کیسینگ) بود. این لولهها در جداره چاههای نفت مورد استفاده قرار میگرفت و به حدی قوی بودند که فشار زمین را در جداره چاه مهار میکردند و مانع تخریب جداره چاه نفت میشند. ایده استفاده از لولههای جدار برای استفاده به عنوان قاب یا پوسته اصلی موشک توسط بچههای جهاد مطرح شد که مجید قاسمی فیض آبادی از بچههای جهاد استان مرکزی از جمله اولین کسانی بود که این پیشنهاد را داد. او تجربه همکاری با من در کردستان عراق و فتح حلبچه را هم داشت. همه دست به دست هم دادیم و کار بزرگی را در کردستان عراق انجام دادیم و همین شخص و همکارانش بعدها و بعد از جنگ به گونههای دیگر با صنعت موشکی همکاری کردند و در توسعه سوخت موشکی دست به کار شدند.