احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در یادداشتی با عنوان «دو ماه بینهایت خطیر پیش روی کشور است» به توافق اخیر ایران و عربستان و برخی از مخالفان این توافق اشاره کرد و نوشت: اگر این دو ماه بدون بروز بحرانی خطرناک سپری شود و اجرای توافقنامه روند عادی خود را طی کند، میتوان به گشوده شدن مسیری تازه برای حل معضلات کشور مطمئن شد. اما اگر به هر دلیلی اختلالی بزرگ در این مسیر پیش آید، پس از آن شرایطی فوقالعاده خطرناک و بیسابقه در کمین کشور نشسته است.
دیدارنیوز: «فرصت دو ماهه اجرایی شدن عادیسازی رابطه با سعودیها بسیار حساس و شکننده است.»
احمد زیدآبادی در یادداشت خود نوشت: «توافقنامه عادیسازی رابطۀ ایران و عربستان به نظرم بسیار مهمتر از آن است که در رسانهها بازتاب یافته است.
این توافقنامه از احیای برجام و پذیرش اف. ای. تی. اف هم اثرگذارتر است، زیرا اگر به سرانجام رسد آن دو را و بسیاری چیزهای دیگر را هم به دنبال خواهد داشت.
از این رو فرصت دو ماهۀ اجرایی شدن عادیسازی رابطه با سعودیها بسیار حساس و شکننده است. این توافق دشمنان قسم خوردهای دارد که نهایت تلاش خود را برای عقیم گذاشتن آن به کار خواهند گرفت.
نخستین دشمن توافقنامه "سوپرانقلابیهای" داخل کشورند. آنها البته نمیتوانند به طور علنی به مقابله با توافق برخیزند، اما با پنهان شدن در زیر دفاع صوری و تحریفآمیز از آن، نهایت تلاششان را برای خنثیسازی آن به کار خواهند گرفت. از آنجا که این نیروها در اکثر نهادها رخنه و رسوخ کردهاند، عملاً قادرند با بحرانسازیهای ساختگی، به صورت پنهان و مخفی، روند اجرای توافق را خنثی سازند.
دومین گروه، تعداد انگشت شماری از اصلاحطلبانند که اصولاً تحلیل وارونهای از شرایط کشور دارند و بعضاً "حملات لفظی" را جایگزین "تدوین استراتژی درست" برای ایجاد تحول در کشور کردهاند. اینها طبعاً توان و همینطور انگیزهای برای به هم زدن توافق ندارند، اما برخی اظهارات آنان میتواند از سوی "سوپر انقلابیها" به صورت بهانهای برای بحرانسازیهای مصنوعی در آید.
گروه سوم اپوزیسیون برانداز است که ماجرا برای آنان نیز همچون "سوپر انقلابیها" ماجرای مرگ و زندگی است. آنان قاعدتاً میدانند که ورود ایران به مسیر عادیسازی رابطه با کشورهای منطقه به نتایجی ختم میشود که جایی برای نقش آنها در آینده باقی نمیگذارد. در واقع ایجاد شرایط بنبستِ همهجانبه در داخل کشور به سود آنهاست و در همین جهت هم کوشش میکنند. با این همه آنان در شرایط کنونی قادر به انجام عمل مؤثری نیستند.
گروه چهارم نیز دار و دستۀ نتانیاهوست. این گروه بحران هستهای ایران و حواشی و پیامدهای آن را مهمترین سرمایۀ سیاسی خود میداند و از حل مسالمتآمیز آن به هر طریقی نگران است. در دو ماهۀ پیشِ رو، ارتکاب هر عملی از سوی این دار و دسته برای تخریب روند اجرای توافقنامه قابل انتظار است. حتی یک حملۀ غافلگیرکنندۀ نظامی به برخی اهداف در داخل خاک ایران هم از جانب آنان چندان بعید نیست.
بدین ترتیب، دو ماهِ بینهایت خطیر و حساس پیش روست. اگر این دو ماه بدون بروز بحرانی خطرناک سپری شود و اجرای توافقنامه روند عادی خود را طی کند، میتوان به گشوده شدن مسیری تازه برای حل معضلات کشور مطمئن شد. اما اگر به هر دلیلی اختلالی بزرگ در این مسیر پیش آید، پس از آن شرایطی فوقالعاده خطرناک و بیسابقه در کمین کشور نشسته است.
واقعیت این است که خبر توافقنامه مقداری مرا دلگرم کرده است. اگر مسیر اجرای آن به سلامت طی شود، به امید خدا فعالیت نوشتاری خود را در سطح تازهای از سر خواهم گرفت. خداوند رحمتش را از این مردم و کشور دریغ نکند.»