جمهوری اسلامی بیشتر از هر زمانی به عایدات ناشی از توافق هستهای از مسیر رفع تحریمها نیاز دارد، اسرائیل نسبت به گذشته کمترین نگرانی را از ناحیه ایران نشان میدهد، آمریکا آدرس داد توپ در زمین ایران است و اروپاییها برجام را در حد حفظ یک کانال ارتباطی تقلیل دادند.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: دستور جلسه دیروز (۲۸ آذر) شورای امنیت سازمان ملل، بررسی شرایط کنونی ایران در برجام بود و البته در کنار این موضوع، اعضا به اعتراضات جاری ایران و دیگر فعالیتهای جمهوری اسلامی در رابطه با تبادل تسلیحات با روسیه و روابط با حزبالله، یمن، سوریه و ... نیز توجه نشان دادند.
برنامه جامع اقدام مشترک معروف به برجام که با آمدن ترامپ به کاخ سفید و خروج او از هویت تهی شده بود، با آمدن جو بایدن در سال پایانی دولت دوم روحانی امید به احیای آن زیاد شد، اما از طرفی مجلس یازدهم در زمستان ۹۸ به دست تندروهای مخالف برجام افتاد و تا توانستند بر سر راه برجام - که در وین به ویرگول و کاماهای آخرش نزدیک میشد- سنگ انداختند و مانع ایجاد کردند که به نتیجه نرسید و آنچه از ماههای پایانی دولت روحانی به دست میآمد این بود که گویا جناح پیروز در مجلس عامدانه در تطویل و تعویق آن میکوشیدند که افتخار توافق با طرفهای برجام نصیب دولت روحانی نشود و به دولت بعدی که از ماهها قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ تقریبا رییس جمهور آن هم تعیین شده بود، برسد.
سید ابراهیم رییسی با هر کیفیتی کلید ریاست را در تابستان ۱۴۰۰ از روحانی گرفت و اتفاقا برجام به مهمترین برنامه سیاست خارجی او تبدیل شد، اما نقض غرض کرد. او دقیقا مخالفان برجام را مسئول پرونده هستهای ایران کرد. حسین امیرعبداللهیان به جای محمدجواد ظریف نشست و علی باقری کنی پرونده را از سید عباس عراقچی گرفت و زیر بغل زد، فقط همین!
مقصد سفرهای اصلی امیرعبداللهیان، مسکو و دمشق شد و باقری کنی هم چند باری به وین رفت و با چندین فریم عکس برگشت. تیم پرونده هستهای جمهوری اسلامی که به نظر ایده جدیدی هم نداشتند برای نهایی کردن مذاکرات تیم قبلی تا به امروز کاری از پیش نبردهاند و از آن سو هم طرفهای غربی (اروپا و آمریکا) هر روز دایره تحریم را بزرگتر و شکل و محتوای آن را گسترش دادند.
مذاکرات برجامی پس از زیاده خواهی طرفین عملا متوقف شد به گونهای که بسیاری از کارشناسان آن را مُرده معرفی کردند. بخصوص بعد از بالا گرفتن اعتراضات سراسری در ایران به دلیل مرگ مشکوک مهسا امینی در محل پلیس امنیت اخلاقی (گشت ارشاد) و حمایت اروپاییها و آمریکاییها از معترضان ایرانی، بحث برجام به طور کلی فراموش شد تا جلسه شب گذشته شورای امنیت سازمان ملل...
گرچه در جلسه ۲۸ آذر شورای امنیت سازمان ملل جز از سوی روسیه، موضعی به نفع برجام و جمهوری اسلامی ایران بیان نشد، اما صِرف مطرح شدن موضوع، کور سوی امیدی برای مسئولان نظام ایجاد کرد. خیلی هم روشن است که سفر وزیر امور خارجه ایران به اردن و دیدار با جوزف بورل که همزمان با جلسه شورای امنیت اتفاق افتاد، دستاورد قابل توجهی نداشته است.
ساعاتی قبل خبرگزاری آناتولی گزارشی از دیدار امیرعبداللهیان-بورل منتشر کرد که البته این گزارش هیچ نتیجهای از این جلسه به دست نمیدهد.
خبرگزاری آناتولی نوشت: این دیدار در حالی صورت گرفته است که شب گذشته، تروئیکای اروپا پس از جلسه شورای امنیت درباره ایران، در بیانیهای مشترک درباره برنامه هستهای و موشکی ایران و نقش منطقهای آن پرداخته و نسبت به آنچه انجام دادن «فعالیتهای تنشزا» در این زمینهها عنوان کردهاند به ایران هشدار دادند.
از طرفی فرانسه، انگلیس و آلمان بعد از جلسه شورای امنیت سازمان ملل در بیانیهای مشترک تاکید کردند: ایران به مدت سه سال و نیم است که در حال نقض تعهداتش ذیل برجام بوده و به توسعه برنامه هستهایاش ادامه میدهد، در حالی که به طور چشمگیری در حال کاهش تعهداتش در زمینه ایجاد شفافیت است. ایران هیچ توجیه غیرنظامی موثقی برای این اقدامات ندارد که در بر دارنده خطرات قابل توجهی در زمینه اشاعه تسلیحات اتمی باشد. برنامه هستهای ایران هیچ گاه به اندازه امروز پیشرفته نبوده است.
خبرگزاری دولت هم در آخرین خبری که ظهر سه شنبه از دیدارهای امیرعبداللهیان با بورل منتشر کرد، نوشت: «مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بعد از دیدار روز سهشنبه با وزیر امور خارجه کشورمان در پایتخت اردن، گفت که این دیدار در بحبوحه آنچه او وخامت در روابط اتحادیه اروپا و ایران نامید، ضروری بود». از همین خبر ایرنا به خوبی میشود فهمید که اتحادیه اروپا در حد باز ماندن کانال ارتباط ایران به این دست نشستها نگاه میکند.
داغترین کاسه آش این ماجرا اسرائیل بود که به نظر میرسد در ماههایی که اعتراضات جریان داشت، کمترین توجه را به بحث توسعه هستهای ایران داشت، گویی آنچنان نگرانی از این بابت نداشته است. البته جمهوری اسلامی هم در ماههای اخیر کمترین مانور را روی موضوع هستهای داد که به نظر به خاطر درگیر بودن در کف خیابان بوده باشد. به هر روی گرچه آخرین جلسه شورای امنیت منجر به تصمیمی بد برای جمهوری اسلامی نشد و تنها به بیان روایت و اخطار به ایران گذشت و قطعنامه ۲۲۳۱ همچنان غیرفعال باقی ماند، اما نفس این جلسه و محتوای بیرون آمده از آن نشانه بزرگی از بلندتر شدن دیوار بی اعتمادی بین طرفین در آن نهفته است.
جمهوری اسلامی بیش از مباحث بینالمللی و مشکلاتی، چون برنامه هستهای، در داخل با معترضان دست به گریبان است و گویا آن توان قبلی برای ایجاد اصطکاک با غرب را ندارد و این خود شاید یک بازدارندگی مهم برای غرب و اسرائیل محسوب شود و دور از ذهن نیست که این آرامش ظاهری آمریکا و اسرائیل نسبت به غنی سازی ۶۰ درصدی، ریشه در قدرت بازدارندگی اعتراضات در ایران دارد، بر این اساس که تا چراغ اعتراضات با وجود نوسانات آن، روشن باشد، جمهوری اسلامی انگیزه یا توانی برای چالش جدید بینالمللی ندارد.
به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران در این مقطع تمایل و شاید هم نیاز زیادی به برجام و رفع تحریمها دارد. اگر این برداشت درست باشد حتما طرفهای ایران هم از این تمایل بی خبر نیستند و طبیعتا شرایط کنونی را فرصتی میدانند برای اینکه کمترین امتیاز نصیب ایران شود، شاید هم به همین دلیل است که آمریکاییها آدرس توپ گم شده برجام را دادند و گفتند در زمین ایران است! جمهوری اسلامی هم طبیعتا میگویند آنها آدرس عوضی میدهند.
توپ برجام در زمین هر کدام باشد، اما برای همه روشن شد در موضوع مذاکرات هستهای، علاوه بر اراده سیاسی برای رسیدن به نتیجه از هر دو سوی ماجرا، یک فاکتور دیگر هم وجود دارد که تاریخ مذاکرات نشان داد فاکتور بسیار مهمی است و آن یک تیم مذاکراتی مجرب است، تیمی مانند تیم مذاکرات دولت روحانی به کاپیتانی محمد جواد ظریف. فاکتوری که کارشناسان معتقدند همانگونه که در دولت محمود احمدینژاد غایب بود در دولت سیزدهم به طریق اولی غیبتش حس میشود.