شعار اصلی انتخاباتی دولت مردمی بودن بوده است و اکنون نیز شخص رییسجمهور تاکید بر اجرا و عملیاتی کردن آن دارد لذا به نظر میرسد افکار عمومی انتظار دارد نامبرده به شعار انتخاباتی خود درخصوص برجام پایبند باشد. رئیسی به دلیل پایگاه مردمی و مذهبی خود نباید نگران مخالفت گروههای مخالف برجام در حاکمیت یا نهادهای غیرسیاسی باشد چراکه نامبرده در این خصوص از حمایت افکار عمومی و مهمتر از همه نخبگان سیاسی دانشگاهی و حوزوی از همه جناحها برخوردار است.
دیدارنیوز: این روزها خبرهای ضد و نقیضی از آینده مذاکرات احیای برجام به گوش میرسد و طرف امریکایی اعلام کرده که پیشنهاد اتحادیه اروپا را پذیرفته است.
نمایندگان ایران از وین برای مشورت درخصوص طرح پیشنهادی اتحادیه اروپا به تهران بازگشتند و برخی منابع خبر از ضربالاجل اتحادیه اروپا برای پذیرفتن طرح پیشنهادی خود به طرفهای مذاکرهکننده دادهاند. این در حالی است که طرف مقابل یعنی امریکا همانند سابق سعی در انداختن توپ به زمین ایران دارد و گفته است که با طرح پیشنهادی اتحادیه اروپا موافق است و منتظر خبر از سوی ایران است.
در داخل ایران نیز بسیاری از کنشگران اجتماعی و سیاسی به رییسجمهور توصیه کردهاند که در صورتی که سرنوشت مذاکرات به نظر شخص وی وابسته است نامبرده با طرح پیشنهادی اتحادیه اروپا موافقت کند، اما در این میان طرح چند سوال ضروری است؛ ۱- مشکل دولت آقای رییسی در مذاکرات احیای برجام چیست؟ ۲- دولت سیزدهم برای احیای برجام و توافق در مذاکرات با چه فرصتها و چالشهایی مواجه است؟ ۳- و بالاخره اینکه راهحل رسیدن به نتیجه چیست؟
درخصوص پرسش نخست واقعیت این است که رییسجمهور محترم هم در مناظرات انتخاباتی و هم پس از آن بارها نظر موافق خود را برای احیای برجام در صورت عادلانه بودن اعلام و در آخرین اظهارنظر اعلام کردهاند که رسیدن به هر توافقی در وین مشروط به حل و فصل تمام مسائل مربوط به موضوع پادمانی بین ایران و آژانس است ولی علیرغم نظر مساعد شخص رییسجمهور واقعیت این است که دولت وی و تیم مذاکرهکننده برای احیای برجام با چالشهایی از نظر داخلی و بینالمللی مواجه است که مهمترین آنها عبارتند از: ۱- دولت آقای رییسی همانند دولتهای قبل از خود متکی به یک پایگاه طبقاتی و برآمده از یک حزب نیست بلکه طیفی از نیروهای مختلف جناح اصولگرا با یکدیگر ائتلاف و امکان رسیدن به قدرت امکان رسیدن وی به قدرت را فراهم کردهاند.
در بین این نیروها دیدگاههای مختلفی درخصوص برجام وجود دارد که از مخالف تا موافق را میتوان مشاهده کرد و حتی جای بسی تعجب است که برخی از نیروهای مخالف برجام در دولت قبل اکنون در تیم مذاکرهکننده حضور دارند؛ لذا به نظر میرسد درخصوص برجام و احیای آن در خود دولت اتفاقنظر وجود نداشته باشد و به نظر میرسد مشکل اصلی رییسجمهور در همین نکته باشد.
۲- تامل در مذاکرات برجام و سپس احیای آن در دولت قبل و دولت فعلی بیانگر این مهم است که موضوع هستهای ایران و مذاکرات مربوط به آن هم برای طرف ایرانی و هم طرف امریکایی تبدیل به یک موضوع حیثیتی و ارزشی گردیده است و این در حالی است که تبدیل یک موضوع در مذاکرات دیپلماتیک به موضوع حیثیتی و ارزشی دست کارگزاران سیاست خارجی را برای مانورهای دیپلماتیک بسته و سبب میگردد تا آنها به موضوع نگاه صفر و صدی داشته باشند.
۳- مجلس محترم در مصوبه خود در اسفند ۱۳۹۹ درخصوص احیای برجام هرگونه توافق درخصوص احیای آن را منوط به لغو تمامی تحریمهای امریکا علیه ایران کرده است حال آنکه مذاکرات مربوط به احیای برجام است و هیچگاه در برجام همه تحریمها لغو نگردیده و چنین امتیازی به ایران داده نشده بود لذا این قانون نیز خود چالشی فراروی مازاد تیم مذاکرهکننده است.
۴- تنشهای ایجاد شده در روابط روسیه و چین با غرب به ویژه امریکا بر سر موضوع اوکراین و تایوان تا اندازهای سبب گردیده است تا همگرایی لازم در مذاکرات بین گروههای مذاکرهکننده به ویژه گروه ۱+۵ وجود نداشته باشد و طرفهای چینی و روسی به ویژه روسها سعی کنند در صورت امکان از کارت مذاکرات هستهای ایران برای چانهزنی با غرب در حل مسائل دیپلماتیک خود استفاده کنند.
۵- هدف اصلی امریکا در مذاکرات به بنبست کشاندن آن و مقصر جلوه دادن ایران به منظور همراه کردن دیگر طرفهای مذاکره با خود برای ارجاع مجدد پرونده هستهای ایران به شورای امنیت و قرار دادن ایران ذیل بند هفت است، اما علیرغم وجود چنین چالشهایی فراروی رییسجمهور و کارگزاران سیاست خارجی وی برای احیای برجام در مقابل دولت از چند امتیاز نیز برخوردار است: ۱- شعار اصلی انتخاباتی دولت مردمی بودن بوده است و اکنون نیز شخص رییسجمهور تاکید بر اجرا و عملیاتی کردن آن دارد لذا به نظر میرسد افکار عمومی انتظار دارد نامبرده به شعار انتخاباتی خود درخصوص برجام پایبند باشد.
۲- رییسجمهور از امتیاز طلایی یکدست بودن بلوک حاکمیت استفاده کرده و با استفاده از این فرصت طلایی این گره کور دیپلماسی ایران را باز کند.
۳- علیرغم این واقعیت که شاید برجام و احیای آن تاثیر زیادی بر حوزه اقتصادی نداشته باشد، اما واقعیت آن است که پیامدهای روانی احیای آن برای اقتصاد و معیشت مردم مهم است و عدهای را که سالها از فرصت تحریم صاحب سرمایههای کلان گردیدهاند از این فرصت محروم و قطعا این تحول با شعار دولت مبنی بر مقابله با فساد و بیعدالتی تطبیق میکند و سبب بهبود وضع معیشت مردم، ثبات اقتصادی و مهمتر از همه کارآمدی دولت و تقویت پایگاه مردمی آن میگردد.
۴- رییسجمهور به دلیل پایگاه مردمی و مذهبی خود نباید نگران مخالفت گروههای مخالف برجام در حاکمیت یا نهادهای غیرسیاسی باشد چراکه نامبرده در این خصوص از حمایت افکار عمومی و مهمتر از همه نخبگان سیاسی دانشگاهی و حوزوی از همه جناحها برخوردار است.
بنابراین باتوجه به چنین پیشینهای نگارنده بر این باورم که رییسجمهور محترم برای باز کردن این گره کور دیپلماسی همانند برخی موضوعات دیگر مانند رابطه با عربستان باید شخصا تصمیم قاطع بگیرد؛ بدینمعنا که با مدنظر قرار دادن منافع ملی و براساس چارچوب قانون اساسی درخصوص تصمیمات کلان یعنی مشورت با نخبگان و بررسی موضوع در شورای عالی امنیت ملی و سپس کسب نظر مهمترین مقام مذهبی و سیاسی کشور خود در این خصوص تصمیم بگیرد و مانع از دخالت گروههای فشار یا نهادهای بیرونی گردد.
شاهکلید اتخاذ چنین تصمیمی از سوی رییسجمهور مدنظر قرار دادن منافع ملی از سوی وی است و رییسجمهور باید برای نیل بدین منظور با مدنظر قرار دادن سه اصل عزت، حکمت و مصلحت عمل کند و در صورت ضرورت با قاطعیت، شفافیت و پاسخگویی با چالشهای فراروی خود مقابله کند. در صورت اتخاذ چنین راهکاری از سوی دولت نامبرده باید مطمئن باشد که اتخاذ این مهم هم در تحکیم پایگاه مردمی دولت وی و هم در کارآمدی و مشروعیت آن تاثیری قابل توجه خواهد داشت.
حسین مسعودنیا - اعتماد