احمد توکلی در نامهای خطاب به قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی درباره حواشی و جنجالهای سفر خانواده قالیباف به ترکیه نوشت: این وظیفه دکتر قالیباف است که با شفاف سازی ابهامات را از رئیس مجلس بزداید. این کافی نیست که وی قبل از سفر مخالفت کرده باشد، زیرا او که شخصیت با تجربهایست میدانست که چنین اتفاقاتی ممکن است رخ دهد او باید مانع سفر میشد.
دیدارنیوز: احمد توکلی در نامهای خطاب به رییس مجلس و نمایندگان با اشاره به حواشی پیش آمده برای سفر خانواده قالیباف به ترکیه نوشت: اگر قبول کنیم این مسئله به اعتبار رئیس مجلس آسیب زده است (که زده است) تنها راه، شفافیت تمام ماجرا است. این وظیفه قالیباف است که با شفاف سازی ابهامات را از رئیس مجلس بزداید.
متن این نامه به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
رییس محترم و نمایندگان ارجمند مجلس شورای اسلامی
سلام علیکم
روزی ابوذر برای دیدن سلمان به خانه وی رفت پس از دقایقی از سلمان پرسید چیزی در خانه داری تا بخوریم؟ سلمان سفره اش را آورد و برای ابوذر باز کرد. فقط نان در آن بود. چند لقمهای که خورد پرسید نمک نداری تا خورش نان کنم؟ سلمان پاسخ داد: چند لحظه صبر کن تا برایت بیاورم. آفتابه اش را برداشت و به مغازه محل رفت و آن را فروخت و مقداری نمک به خانه آورد و بر سفره نهاد. ابوذر، چون سیر شد دست به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تو را شکر میکنم که قناعت کردم. سلمان که بر سر خواسته ابوذر که مهمانش بود راضی بود آفتابه اش را گرو بگذارد تا مهمان را اکرام کرده باشد، ولی وقتی ابوذر خود را قانع تلقی کرد، راضی نشد ارزشهای اسلامی مخدوش شود و برادر دینی اش ماهیت ارزش اسلامی را تغییر دهد. به او گفت: اگر قناعت کرده بودی آفتابه برادرت به گرو نمیرفت!
قصد نداشتم درباره رفتار خانواده یک مسئول بلندپایه سخن بگویم، ولی مطالبی گفته شده که در آنها وزنی را که خداوند به امور و اشیا بخشیده در دفاع از آقای دکتر قالیباف یا حمله به وی مراعات نشده است، و به این دلیل این نامه خطاب به نمایندگان مردم نوشته شده است. به خاطر همین اهمیت گوینده یا موضوع نباید از بررسی این کج روی چشم پوشید.
در این فرایند مواضعی از شخصیتهای قابل احترام دیده شده که روشهای مورد قبول خودشان را نیز رعایت نکردند. وظیفه دانستم تا به اقتضای وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ تلاش کنم در حب و بغض نسبت به آقای دکتر قالیباف موازین اسلام دستمالی نشود.
به طور نسبی بهترین موضع را آقای الیاس قالیباف گرفت، زمان ابراز موضع و محکوم کردن رفتار چنان بود که صدق در موضعگیری به چشم میآمد.
چند نکته را متذکر شوم:
۱ – الیاس با صراحت تام سفر را نابخشودنی خواند و برای مصون ساختن پدر چند خبر را در بیانیه اش منتشر کرد. پدر با سفر مخالف بود. ضمن عذرخواهی از مردم موکدا عذرخواهی خانواده را نیز ضروری دانست. در عین حال از مردم درخواست کرد خطای فرزند را به اسم پدر ننویسند و بر این واقعیت تاکید کرد که سفر به آبروی پدر آسیب وارد کرد
۲-ایراد مهمی نیز در این موضع گیری هست که در ادامه از آن یاد میکنم. غالبا طرفداران تلاش کرده اند که موضع را مبهم و غیرقابل قضاوت بدانند و همچنین این سفر و خرید از ترکیه را غیرقابل اعتنا و امری عادی اعلام کنند که اکثریت مردم این قبیل سفرها را دارند.
۳ – یک وجه مهم کجروی جانبداران، کوچک خواندن ماجرا است. علی علیه السلام در نامهای به عثمان ابن حنیف، استاندار بصره به خاطر شرکت در سور ثروتمندی چنان حملاتی به عثمان کرد که ۱۵ قرن است شیعیان و غیر شیعیان انتقاد تند و ملامت شدید امیرمومنان را از عثمان میخوانند. گناه استاندار این بود که در مهمانی شرکت کرد که پابرهنگان از آن رانده و شکم بارگان بر آن خوانده بودند.
«اگر میخواستم هر آینه میتوانستم به عسل مصفّا، و مغز گندم، و بافته های ابریشم راه برم، اما چه بعید است که هوای نفسم بر من غلبه کند، و حرصم مرا به انتخاب غذاهای لذیذ وادار نماید در حالی که شاید در حجاز یا یمامه کسی زندگی کند که برای او امیدی به یک قرص نان نیست، و سیری شکم را به یاد نداشته باشد یا آنکه شب را با شکم سیر صبح کنم در حالی که در اطرافم شکمهای گرسنه، و جگرهایی سوزان باشد.»
وقتی پذیرش دعوت ثروتمندی این چنین علی را به خشم میآورد که تازیانه ملامت را بر سر استاندارش میکوبد معلوم میشود که امروز امیر مومنان اگر میخواست ماله کشان ماجرا را ملامت کند کمتر از این نمیگفت. البته اگر عثمان ابن حنیف را بشناسید ادعای ما مستحکمتر میشود.
عثمان در جنگ احد و تمام غزوههای بعد از آن در رکاب پیامبر بود. او در جنگهای امیر مومنان مانند جنگ جمل شرکت داشت عثمان و برادرش سهل از اعضای شرطة الخمیس یعنی از یاران ویژه امام علی بودند. امام رضا درباره عثمان میفرماید: عثمان در پیروی علی وفادار بود و تا آخر عمر در مشی خویش تغییری نداد.
این مقام عثمان که امام معصوم تا پایان عمرش را امضا میکند علی القاعده وی را در جایگاه بالاتری نسبت به آقای قالیباف قرار میدهد. حال عثمان را با آقای قالیباف مقایسه کنید و زشتی خرید لباس از ترکیه با پذیرش مهمانی یک ثروتمند بسنجید. آیا گمان میکنید امیر مومنان در حادثه امروز کمتر از زمان خویش خشمگین میشد؟
آقای الیاس قالیباف به درستی نابخشودنی بودن گناه اطرافیانش را به وضع دردناک مردم گرفتار معیشت تنگ، مربوط میداند. جانبداران که حتی موضع آقای الیاس قالیباف را نپذیرفتند آیا از مسکنت مردم شریف ایران مطلع نبودند؟ آیا جانبداران از فقر مردم ایران بی خبر بودند؟ آنها بچههای کار را ندیده اند؟ آنها از متلاشی شدن کانونهای خانوادگی به خاطر نداشتن حتی یک سرپناه حلبی بی خبر بوده اند؟
وقتی فرزند صاحب ماجرا در بیانیه اش وضع اقتصادی مردم را چنان تصویر میکند که حتی اگر خرید چند تکه لباس بوده باشد الیاس قالیباف آن را به خاطر هم زمانی با تنگناهای شدید معیشتی مردم ایران نابخشودنی میشمارد. چرا برخی از جانبداران سعی کردند که موضوع را بی ارزش جلوه دهند؟ آیا آنها گمان میکنند این افراط و تفریط در برخورد با این حادثه تلخ افراط و تفریط بیش از آنی بود که در بالا متذکر شدیم. این که کسی بگوید واردات چمدانی از ترکیه: پنهانیترین وجه زندگی مسئولان است و نباید سرک بکشیم از بی اطلاعی گوینده است یا اگر گفته شود تنها حکومت میتواند به فرد متهم به فساد حمله کند و همین کار حکومت را هم مشروط به پرهیز از جار و جنجال، سرک نکشیدن وبه کار گرفتن شنود و کنترل، پس چه توجیهی برای کار علی دارد که به مالک میفرماید برای کنترل کارگزارانت جاسوس بگمار؛ و اگر اطلاعاتی که جاسوسان از یک کارگزار میدهند با هم سازگار بود منتظر شاهد نمان؟ بله امام علی این پنهان کاری را راجع به عیوب مردم لازم میدانست، اما راجع به مسئولین خیر!
تَحَفَّظْ مِنَ الاَْعْوَانِ، فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ یَدَهُ إِلَی خِیَانَة اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَیْهِ عِنْدَکَ أَخْبَارُ عُیُونِکَ، اکْتَفَیْتَ بِذَلِکَ شَاهِداً، فَبَسَطْتَ عَلَیْهِ الْعُقُوبَةَ فِی بَدَنِهِ، وَأَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ، ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّةِ، وَوَسَمْتَهُ بِالْخِیَانَةِ، وَقَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَةِ.
هر گاه یکی از ایشان دست به خیانت گشود و اخبار جاسوسان در نزد تو به خیانت او گرد آمد و همه بدان گواهی دادند، همین خبرها تو را بس بود. باید به سبب خیانتی که کرده تنش را به تنبیه بیازاری و از کاری که کرده است، بازخواست نمایی. سپس، خوار و ذلیلش سازی و مهر خیانت بر او زنی و ننگ تهمت را بر گردنش آویزی!
بنابراین علی (ع)، دری بر شهر حکمت، نه تنها جرائم و تخلفات زمامداران و کارگزاران را اجتماعی میکند، بلکه جاروجنجال راه میاندازد. نه تنها سرک میکشد، بلکه شنود هم بکار میگیرد (جاسوسی بدون شنود به چه کار میآید؟) نه تنها مجازات میکند، بلکه آبرو میبرد.
علی (ع) در نامهای دربارهی مردم چنین میگوید که در همان نامه درباره کارگزاران متخلف و فاسد این چنین سختگیرانه دستور میدهد علی (ع) میگوید:" در مردم عیوبی هست که حکومت در پوشاندن آن عیوب از همه کس سزاوارتر است، پس دررابطه با عیوبی که از مردم بر تو پنهان است کنجکاوی مکن، چرا که فقط در آنچه از عیوب مردم نزد تو معلوم است وظیفه اصلاح داری، و نسبت به آنچه از عیوب مردم بر تو پنهان است خداوند داوری میکند. پس تا میتوانی عیوب مردم را بپوشان، تا خداوند عیوب تو را که علاقه داری از مردم پوشیده بماند پرده پوشی کند. "
در بیانیه الیاس قالیباف و برخی از جانبداران مکررا گفته شده است که مسئله روشن نیست و یا گفته شده است خرید فلان و بهمان چیز نبوده است. اگر قبول کنیم این مسئله به اعتبار رئیس مجلس آسیب زده است (که زده است) تنها راه، شفافیت تمام ماجرا است.
این وظیفه دکتر قالیباف است که با شفاف سازی ابهامات را از رئیس مجلس بزداید. این کافی نیست که وی قبل از سفر مخالفت کرده باشد، زیرا او که شخصیت با تجربهایست میدانست که چنین اتفاقاتی ممکن است رخ دهد او باید مانع سفر میشد. در این باره نکات دیگری هم هست که به فرصت دیگری موکول میکنیم.»