پس از موضوع تفکیک جنسیتی در پارکها، شهردار تهران ۵ قرارگاه که سپاه، بسیج و دادگستری در آن نقش دارند، برای مدیریت شهری تهران ایجاد کرده است؛ اعضای شورای شهر تهران بر چه کسی یا چه کاری نظارت میکنند؟
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: گویا شهردار کلان شهر تهران از قرارگاهی به قرارگاه دیگری نقل مکان کرده و حوزه مدیریت شهری با حساسیتهای خاص خودش را با قرارگاه بسیج اشتباه گرفته است. علیرضا زاکانی شهردار تهران اعلام کرد که با الگوبرداری از سپاه پاسداران برای اداره تهران، ۵ قرارگاه ایجاد کردیم که سپاه پاسداران و بسیج و دادگستری در آن نقش بزرگی خواهند داشت.
این شهردار پر حاشیه تهران در گفتگو با شبکه خبر گفته؛ چشم انداز شهرداری الگوسازی است! یعنی تلاش میشود تا تهران به عنوان کلانشهر الگوی جهان اسلام باشد.
مدیران جدید کشور خود را انقلابی میدانند و این روزها به وفور از کلمه انقلاب و انقلابیگری سخن رانده میشود. معمولا مردم در جهان انقلاب میکنند که از شرایط بد به شرایط بهتری برسند و عنوان انقلاب، انقلابی و انقلابیگری همانجا تمام میشود، موضوعی که در جمهوری اسلامی ایران گویا هنوز حل نشده است و پس از چهل و اندی سال عدهای پیدا شده اند که خود را انقلابی مینامند. افرادی که اکثرا انقلاب سال ۵۷ را حتی درک هم نکردهاند. حال امروز این نئوانقلابیون انقلاب ندیده، همه ابعاد زندگی ایرانیان را با متر و معیاری میسنجند که برای هیچ کس شناخته شده نیست.
آقای زاکانی نمونهای از این مدیران به اصطلاح انقلابی است که فکر میکند با ادعا، شعار و سخن گفتن میتواند تهران را الگوی پایتختهای اسلامی کند؛ لذا این پرسش مطرح میشود که اگر تهران را دست پنج قرارگاه سپاه دادند، دادگستری شریک در اداره شهر شود و مثلا دست نهاد بسیج را در امور مدیریت شهری باز کنند، فردا روزی شهرداران داکار، کوالالامپور، ریاض، آنکارا، قاهره و دیگر پایتختهای اسلامی از ایران قرارگاه وارد کرده و این کار برادر زاکانی را الگوی عمل خود قرار میدهند؟
شهردار پر حاشیه تهران که رئیس پیشین سازمان بسیج دانشجویی هم بوده از چهرههای خبرساز جناح اصولگرا است و معروفترین اقدامش ورود به مسائل کوی دانشگاه در سال ۷۸ است. او جز آن چهار نفری بود که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به کاندیدای پوششی آقای رئیسی معروف شد و مانند دیگر همکاران پوششی، سهم خود را از این کار گرفت. کسی معترض این موضوع نیست که زاکانی اجرت پوششی بودن خود را از سهم و سفره مشترک اصولگرایی (بخوانید جریان انقلابی) گرفته است، کما اینکه در دنیا هم اگر یک جریان یا حزب سیاسی پیروز انتخابات شود، طبیعتا مدیران اجرایی را از میان همان دسته سیاسی انتخاب میکنند، لذا انتقاد جامعه و نخبگان به عملکرد افرادی مثل زاکانی است.
امثال او باید محاسبه کنند که اگر ۳۰۰ پارک در تهران شناسایی کرده و در آنجا تفکیک جنسیتی انجام میدهند، مردم منطقه یا مردم تهران تا چه میزان با این عمل موافقت دارند.
به یُمن حضور دولت، مجلس و شهرداران نئوانقلابی دیوارکشی در پارکهایی در سراسر کشور در حال اجرایی شدن است و معلوم نیست اگر یک خانواده سه نفره تصمیم بگیرند به نزدیکترین پارک محل سکونت خود بروند با چه چهرهای از آن پارک مواجه خواهند شد. یحتمل زن و شوهر باید از پشت دیوارهای بلند همدیگر را صدا زده و از سلامت خود به همدیگر خبر بدهند! یا از سوراخها و روزنههایی با هم حرف بزنند. تصور کنید طرف از پشت دیوار یا از طریق یک روزنه به نامزدش بگوید، امروز هوا چقدر خوب و دو نفره است. یا از طریق واتساپ با هم حرف بزنند.
زاکانی بدون اینکه پاسخی به دلایل این اقداماتش بدهد اعلام کرد: قصد داریم در مناطق جنوبی شهر، در حوزه اماکن عمومی تغییرات اساسی در زیرساختها ایجاد کنیم که چهره شهر را به کلی تغییر میدهد. ادعای زاکانی در مورد تغییر در چهره تهران در حالی صورت میگیرد که رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ گفته بود: «در تهران حدود ۲۲ هزار معتاد وجود دارد که تا این لحظه ظرفیت جدیدی برای نگهداری از معتادان متجاهر ایجاد نشده است».
از افتخارات دیگر شهرداری تهران آن است که طبق آمار رسمی بیش از ۳۱درصد مردم تهران در سکونتگاههای غیر رسمی بسر میبرند یعنی نزدیک به یک سوم جمعیت تهران حاشیه نشین شدهاند.
واقعا وظیفه شهردار تهران و دیگر شهرها چیست؟ آیا آنها وظیفه دارند مردم را با الگوی خودشان به بهشت ببرند یا اینکه بهترین خدمات شهری از حیث پاکیزگی، زیرساختی و توسعه یافتگی به مردم ارائه دهند.
صادق زیباکلام به اظهارات علیرضا زاکانی واکنش نشان داده و گفته وظیفه شهرداری کدام است؟ ارائه خدماتِ شهری یا تبلیغاتِ اسلامی؟
این استاد دانشگاه نوشت: اخیرا شهرداریِ تهران به منظور بالا بردن ایمان ساکنین پایتخت، بزرگراهها را مملو از بیلبوردهایی نموده که پیامِ آنها تقویت اعتقاداتِ دینی شهروندان است. اینکه بیلبوردها از منظر بصری و هنری آنقدر ابتدایی هستند که بعید بنظر میرسد اساساً تاثیری بر روی بیننده بگذارند به جای خود محفوظ. اما پرسش اساسیتر آنست که آیا مردم به شهرداری عوارض میدهند برای خدمات شهری همچون نظافتِ شهر، گسترشِ فضای سبز، بهبودِ حمل و نقل عمومی و جلوگیری از تبدیلِ شهر به قبرستان و جنگلی از سیمان و بتون آرمه ساختمانهای سر به فلک کشیده، یا نه، مردم به منظور دیگری به شهرداری عوارض میدهند؟ بمنظور آنکه شهرداری آنان را از آتشِ دوزخ نجات داده و اسباب رستگاری شان را فراهم سازد؟
وی افزود: ابتداییترین درس دینداری دخل و تصرف نکردن در اموالِ دیگران و امانتداری است. در آن صورت اگر مردم راضی نباشند که شهرداری پولشان را بجای هزینه در خدماتِشهری، صرف تبلیغات دینی نماید، از نظر شرعی این عمل شهرداری چه صورتی پیدا میکند؟
به هر روی علاوه بر موضوع دیوارکشی در پارکها، استخدام نزدیکان شهرداری و نصب بیلبوردهای تبلیغاتی ایدئولوژیک تکراری، زاکانی برای اداره شهر تهران حداقل از ۵ قرارگاه سپاه، بسیج و دادگستری برای اداره شهر کمک میگیرد و این در حالی است که در دوره قبلی شورای شهر گفته میشد از دوره قالیباف به این سو، شهرداری با تورم و مازاد نیرو مواجه است و نمیتواند حقوق بدنه خود را بدهد.
موضوع این است که مگر شهرداری تهران برای پیشبرد اهداف حتی مذهبی و ایدئولوژیک خود، نیرو، نهاد و سازمان کم دارد که دست به دامان سپاه و بسیج شده است؟ نئوانقلابیون حاکم در قوای سه گانه و شهرداریها باید متوجه این مهم باشند که آنها نماینده اکثریت واجدین شرایط رای دادن نیستند و طبیعتا کسانی که رای نداده اند، آنهایی که رای سفید داده یا افرادی که به رقیب آنها رای دادهاند؛ منتقد و مخالف این دست از اقدامات شعاری و بیاثر هستند و تجربه نشان داده، مردم نمیگذارند، شما هر کاری دلتان خواست انجام دهید. به خصوص آقای زاکانی باید متوجه باشد که شهرداری محل مدیریت شهری است نه سازمان بسیج.