دیدارنیوز ـ رسول شکوهی: در دانشنامه سیاسی داریوش آشوری ذیل کلمه اعتصاب اینگونه نوشته شده است: «دست از کار کشیدن کارگران یا همه کارکنان و کارگزاران یک واحد اقتصادی یا دستگاه اداری و خدماتی برای دریافت حقوق یا دستمزد بیشتر یا امتیازات شغلی بیشتر از کارفرما یا دولت. اعتصاب کارگران معمولاً برای افزایش دستمزد، بهتر شدن وضع کار، یا کاستن از ساعتهای کار است».
تقریبا معنایی که از این عبارت به دست میآید همین است. گروهی از افراد که ذیل نهاد و شرکت و سازمان خاصی کار کرده برای هدف خاصی دست از کار میکشند و اعتراض خود را با این کار به صاحبان قدرت و روسای خود اعلام میکنند. اعتصاب در ایران به مانند کشورهای دیگر دیده نمیشود و همواره حاشیههایی با خود دارد. علت هم عدم وجود یا عدم انسجام در تشکلها و احزاب و گروههای مردمی است.
۱۸ مهرماه ۹۷ کانال تلگرامی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران فراخوانی مبنی بر اعتصاب معلمان در تاریخ ۲۲ و ۲۳ مهرماه منتشر کرد. این فراخوان از معلمان در کلیه مدارس و مقاطع خواست که در مدرسه حاضر شده و به کلاس نروند و اعتراض خود را اعلام کنند.
فراخوان چه میگوید؟
مشکلات معیشتی و مسائل اقتصادی معلمان از جمله مسائلی است که هر بار در حوزه آموزش و پرورش و حقوق فرهنگیان از آن صحبت به میان میآید و اصلیترین بحثی است که به آن اشاره میشود. نکته اصلی که در این فراخوان هم به آن اشاره شده به این موضوع باز میگردد. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در این فراخوان به بحرانهای اقتصادی فرهنگیان اشاره میکند که با وضعیت فعلی اقتصاد در وضعیت نابسامانتری به سر میبرد.
در این بیانیه آمده که «وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی و مسئول این مجموعه بزرگ چند میلیونی، هیچ برنامه و ایدهای عملی جهت بهسازی و اصلاح ساختار نظام آموزشی ندارد و به جای توجه به کیفیت آموزشی و معیشت معلمان هر روز بیشتر از قبل به سمت پولی سازی آموزش و فقیرسازی معلمان گام بر میدارد».
این فراخوان به صورت مشخص به مواردی مانند عدم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری و طرح رتبهبندی معلمان اشاره میکند. اعتراض به وضعیت صندوق ذخیره فرهنگیان و فساد در آن دیگر نکته مورد اعتراض فراخوان است. در این فراخوان میخوانیم: «نرخ تورم و حقوق فرهنگیان هیچ همخوانی با هم ندارند و عملا اکثریت معلمان زیر خط فقر هستند و مدارس دولتی بیکیفیت گشتهاند و با پول مردم اداره میشوند».
در فراخوان آمده؛ دیگر روشهای تعامل و اعتراض جوابگو نیستند و باید دست به تحصن زد. از فرهنگیان خواسته شده که در دفتر مدرسه تحصن کرده و دلایل آن را به دانشآموزان اعلام کرده و آنها را از وضعیت فعلی آگاه کنند.
اعتراض به چیست؟
زندانی کردن معلمان، پایین بودن حقوق، نقض حق تحصیل رایگان برای همه، آموزش پولی، رفع تبعیض، عدم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری، عدم اجرای طرح رتبه بندی معلمان، اجرای طرح معلم تمام وقت و ... مواردی است که فرهنگیان به آن اعتراض دارند. وقتی به سراغ معلمها و اعتراضات آنها برویم با مواردی از این دست روبرو خواهیم شد.
وقتی در تلگرام مشغول جستجو برای اطلاعات مربوط به این تحصن بودم به کانال اطلاع رسانی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان رسیدم که گروهی نیز در رابطه با بحث تحصن تشکیل شده بود. در این گروه بین معلمان با تفکرات مختلف بحث و جدل مفصلی دیده میشد. گروهی موافق اعتراض به این سبک بودند و گروهی دیگر این روش را درست نمیدانستند. عدهای وضعیت معلمان را خوب عنوان میکردند و گروهی دیگر به این ادعا اعتراض میکردند. به مانند دیگر محافلی که گفتگو کردن در آن کار سختی است همه چیز به سمت اهانت و درگیری و جدل ختم میشد.
با یکی از معلمها به گفتگو نشستم و حرفها و درد و دلهایش را شنیدم. این معلم که در استانهای غربی کشور در مقطع متوسطه مشغول به فعالیت است به مانند آنچه گفته شد از وضعیت بد اقتصادی گله داشت. این معلم اعتصاب را یکی از مدنیترین شیوههای اعتراض عنوان کرد و گفت دیگر نمیتوان سکوت کرد و باید فارغ از نتیجه اعتراض کرد.
او از کلاسهای پرجمعیت و محتوای نامناسب آموزشی گفت و از اینکه سرانه مدارس کفاف هزینهها را نمیدهد. این معلم به مساله دریافت وجه نقد از خانوادهها اشاره کرد و به تناقض رفتار آموزش و پرورش: برخی ادارات از طرفی به مدارس میگویند که از مردم پول بگیرید از طرف دیگر اعلام رسمی میکنند که اگر مدرسهای چنین درخواستی داشت از آن شکایت کنید. با این کار خانواده و مدرسه را مقابل هم قرار میدهند.
اعتراض به وضعیت آموزش و پرورش و حقوق فرهنگیان موارد مشخصی دارد که بخشی از آن در این نوشتار آمد. همه ما میدانیم که اعتراضات فرهنگیان کاملا به حق است. این بخش از جامعه زحمات زیادی میکشند اما در شرایط معیشتی مناسبی قرار ندارند. اعتراض حق فرهنگیان است اما در رابطه با روش این اعتراض نظرات مختلفی وجود دارد.
تحصن یا تشکل؟
وقتی اعتراضاتی به این روش صورت میگیرد واکنشهای زیادی در پی خواهد داشت. همانطور که گفته شد در فضای مجازی پیرامون این اعتصاب بحثهای مختلفی شکل گرفت. برخی با این روش موافق بودند و از آن حمایت کردند و برخی دیگر به نقد این روش پرداختند. موافقین بر این نظر هستند که باید اعتراض را به هر روشی به گوش مسئولین رساند. بیتفاوتی نسبت به مشکلات باعث میشود که مسئولین امر کاری انجام ندهند. در فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی نیز آمده است که روشهای دیگر اعتراض و همچنین تعامل در طول دورههای مختلف امتحان شده و این بار تحصن روشی است که آنها انتخاب کردهاند.
در مقابل منتقدین این روش بر این نکته تاکید میکنند که این روش راه به جایی نمیبرد و نتیجه بخش نیست. همچنین آنها بر حقوق دانش آموزان و مسائلی که شاید در پی این تحصن اتفاق بیافتد اشاره دارند. آنها از پیروی از تشکلهایی که وجاهت قانونی آن محل شبهه است میگویند و راه اعتراض و تحقق حقوق خود را در مسیر دیگری میجویند.
محمد فلاحی عضو هیئت مدیره کانون صنفی تهران در گفتگو با
دیدارنیوز اعتصاب و تحصن را امری مطلوب برای افرادی که این کار را انجام میدهند نمیداند اما خاطر نشان میکند وقتی روشهای تعاملی جواب ندهد گروههای اجتماعی ناچارا به سراغ این روش رفته و دست به اعتصاب میزنند. فلاحی به حجم بالای نارضایتی در بین فرهنگیان اشاره کرد و گفت: آنهایی که به این اعتصاب نپیوستند به معنای آن نیست که نارضایتی ندارند. نارضایتی از وضع موجود بیش از حدی است که در این اعتصاب دیده شد.
علیرضا هاشمی از اعضای سازمان معلمان ایران جزو منتقدین این روش است. او در گفتگو با
دیدارنیوز بر این نکته تاکید میکند که صرف اعتراض راه به جایی نمیبرد و باید برای حقوق معلمان کارهای جدیتری صورت گیرد. هاشمی در اینباره میگوید: تجربه من چه به عنوان یک معلم و چه به عنوان یک فعال صنفی حوزه فرهنگیان باعث میشود نقدهای جدی به این شیوه داشته باشم.
این فعال صنفی با تاکید بر مشکلات و بحرانهای حاکم بر آموزش و پرورش و مطالبات به حق فرهنگیان بر این نکته تاکید کرد که: برای حل مشکلات باید خود فرهنگیان دست به کار شده و در چارچوب گروههای قانونی و شناسنامه دار تشکل پیدا کنند. هاشمی از اولویتبندی مطالبات و تلاش برای آنها در چارچوب تشکلها گفت و اینکه باید پیگیری تشکیلاتی و تعامل با نهادهای مربوط را در دستور کار قرار داد.
علیرضا هاشمی این پیشنهاد را مطرح کرد که به جای اینگونه اعتصابات که میتواند مشکلاتی را در مدرسه ایجاد کند تشکلها به سراغ جامعه بروند و حساسیت و همراهی جامعه را به وجود بیاورند. هنوز بسیاری از خانوادهها بر این باورند که معلمان با توجه به ساعت کاری خود حقوق و مزایا مناسبی دارند و مشکلات آنها را متوجه نیستند. آگاهی بخشی نسبت به مسائل فرهنگیان از جمله کارهایی است که تشکلها به جای اقداماتی این چنینی میتوانند انجام دهند.
قطعا اقداماتی این چنینی بی حاشیه نخواهد بود. بعد از روز اول این اعتصاب گروهها و رسانههای متعددی از آن حمایت کردند. توجه برخی رسانههای خارجی و طرح مباحثی حاشیه ساز دیگر مسالهای بود که به این اعتصاب وارد شد. درباره ابعاد این تحصن و اینکه تا چه حد مورد استقبال فرهنگیان قرار گرفت و در بین حدود ۱۰۰ هزار مدرسه کشور تا چه حد این تحصن شکل گرفت نمیتوان قضاوت کرد. اما نکتهای که وجود دارد و از همه مهمتر است حقوق و مطالبات فرهنگیان است که نمیتوان نه آن را کتمان کرد و نه باید آن را به حاشیه برد.
فرهنگیان به عنوان فرهیختگان جامعه به خوبی میدانند که حاشیه سازی به هیچ وجه به سود این بخش از جامعه نبوده و عدم توجه به مسائل امنیتی نیز مانع تحقق آرمانها و حقوقشان میشود. به همین اندازه نهادهای امنیتی و نظارتی نیز باید بدانند که اعتراض یکی از نجیبترین بخشهای جامعه را باید با تساهل نگاه کنند و اگر گروهی خاص به دنبال سوء استفاده از این جریان هستند جامعه بزرگ فرهنگیان کشور را با برخوردهای امنیتی روبرو نکنند.