دیدارنیوز – رسول شکوهی: قصه پر غصه مطالبات فرهنگیان آنقدر تکراری شده که صحبت از آن حتی برای خود فرهنگیان نیز دیگر خسته کننده به نظر میرسد. بحران اقتصادی در کشور گریبان اقشار مختلف جامعه را گرفته و تحریمهای خارجی و مشکلات داخلی در کنار هم، فرهنگیان را در شرایط بسیار سختی قرار داده است. تبعیض بین کارمندان دولت نیز از دیگر مشکلاتی است که در کنار مشکلات معیشتی، همواره مورد بحث است. کیفیت بد آموزشی چه از لحاظ محتوای درسی و چه امکانات مختلف نیز از دیگر مسائل قابل اشاره محسوب میشود.
مشکلات معیشتی فقط مختص فرهنگیان نیست و این بحران، دیگر بخشهای کشور مانند کارگران را درگیر کرده است. تولید و تربیت بر دوش این دو گروه زحمت کش بوده و اگر از آنها غفلت کنیم در کوتاه مدت با مشکلات جدی روبرو خواهیم بود. بحرانهایی که در بلند مدت ایجاد میشود هم قطعا خطرناک است.
چندی پیش اخباری پیرامون تحصن و اعتراض کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز و کامیون داران مطرح شد و حواشی گوناگونی نیز به همراه داشت و بعضا تا امروز هم ادامه دارد. فرهنگیان نیز در پاییز ۹۷ دست به اعتصاباتی زدند. اعتراضاتی که نسبت به ابعاد آن نمیتوان قضاوت کرد، ولی میتوان گفت که اعتراضات در آموزش و پرورش، بیش از آن چیزی است که در این اعتصابات دیده میشود.
بیشتر بخوانید: کار به اعتصاب کشید!/ گزارش دیدارنیوز از اعتصاب معلمان در مهرماه ۹۷
برخی مخالف این روشها هستند و برخی با آن همراهی میکنند. در چند روز اخیر نیز بار دیگر در شبکههای اجتماعی صحبت از اعتصاب سراسری معلمان بود. برخی بر لزوم وجود این اعتراضات تاکید داشتند و گروهی دیگر از آن استقبال نکرده و آن را راهگشا نمیدانستند.
سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش نسبت به این موضوع واکنش نشان داد. بطحایی با اشاره به اعتراضات برخی از معلمان در چند روز اخیر گفت: بعضی از همکاران بنده نسبت به این وضعیت اعتراض و شکوه دارند و این سختی نه به خاطر سختی معیشتی بلکه به این دلیل است که این سختی به طور ناخواسته اثر منفی بر تعلیم و تربیت دانشآموزان میگذارد.
او همچنین مخالفت خود را نسبت به این سبک از اعتراض، این گونه اعلام کرد: در معدودی از مدارس، اعتراضات همکاران وجود داشته است که این نوع و روش اعتراض حتی در یک مدرسه از کشور هم اگر انجام شود اقدامی ضد تربیتی است و گلایه و ناراحتیام نه از اعتراض همکارانم بلکه از روش طرح اعتراض است چرا که بدآموزی برای دانشآموزان دارد که معلم در دفتر مدرسه بنشیند و در کلاس درس حضور پیدا نکند و با این کار در حقیقت ضد عدالت رفتار کردهایم.
نگاه رسمی از دل وزارتخانه همین است که مشکلات فرهنگیان را به رسمیت میشناسد ولی با شکل اعتراضات آن مشکل دارد. شاید نیاز باشد که وزیر آموزش و پرورش با فرهنگیان معترض از نزدیک روبرو شود و حرفهای آنها را بشنود.
در ادامه، گفتگوی دیدارنیوز با یکی از معلمان حاضر در تحصن اخیر را میخوانید. نام این معلم در نزد ما محفوظ میماند، اما او از معلمان فرهیخته کشور است که در مقطع متوسطه اول مشغول به فعالیت است و در شهرستانهای استان تهران تدریس میکند.
شورای صنفی مستقل نداریم
شورای صنفی مستقل و پذیرفته شده فرهنگیان از سوی نهادهای قانونی، در کشور وجود ندارد. این نکتهای بود که در صحبتهای این معلم وجود داشت. بر اساس گفتههای او بعضا تشکلهایی خودجوش از دل جریانات مختلف فرهنگیان شکل گرفته است اما ظرفیت فعالیت صنفی در بین فرهنگیان بیش از این میزان است. جامعه فرهنگیان ایران بیش از یک میلیون نفر است ولی تشکل مستقلی که در حوزه امور صنفی آنها فعالیت کند متاسفانه شکل نگرفته است.
تجربه نشان داده که فعالیتهای صنفی به شدت در آموزش و پرورش مورد نیاز است و نمونه آن اعتراضات اخیر بود. بر اساس گفتههای او بیش از چهل درصد معلمان به گونهای در این اعتراضات شرکت داشتند و اگر ساماندهی بهتری صورت بگیرد میتوان برای بهبود مسائل صنفی نیز کارهای زیادی کرد. احساس نیازی در این حوزه وجود دارد.
کیفیت آموزشی و مشکلات مالی؛ دو موضوع اصلی اعتراضات
بخش اصلی صحبتهای این معلم به اعتصاب اخیر بر میگردد. او از اهمیت فرهنگیان در بسیاری از امور کشور گفت که متاسفانه همواره نادیده گرفته شده اند. مطالبات معلمان در این اعتصابات و اعتراضات، فراتر از مسائل مادی و معیشتی است. کیفیت تعلیم و تربیت با توجه به امکاناتی که وجود دارد بسیار افت کرده و این به ضرر همه است. کلاسهای شلوغ، کتابهای درسی بی کیفیت و مشکلات اقتصادی باعث شده که معلم در کلاس، تاثیرگذاری لازم را نداشته باشد.
او در این باره میگوید: «ایراد از معلم نیست بلکه از سطوح بالاتر است. بخشی از اعتراضات ما به وضعیت آموزشی، فرهنگی و محتوای ضعیف کتب آموزشی و ایدئولوژیک کردن آن است. خیلی از کتب درسی در فهم دانشآموزش نمیگنجد چون کسی این را نوشته که معلم نبوده است و دغدغه آموزش و فرهنگ را نداشته است.»
او مسائل معیشتی را اولویت دوم فرهنگیان در اعتراضات اخیر عنوان کرد. بسیاری از معلمان مخصوصا حق التدریسیها چندین ماه است که دریافتی نداشته اند. معوقات سالهای گذشته نیز وجود دارد. نکته مهمی که در صحبتهای این معلم وجود داشت این بود که فرهنگیان با توجه به شرایط شغلی خود نمی توانند به عنوان شغل دوم به سراغ کارهای دیگر بروند و این باعث شده تدریس به عنوان اضافه کار را انتخاب کنند تا مشکلات مالی خود را مدیریت کنند ولی باز هم پرداختی صورت نمیگیرد.
اگر در مدرسه اعتراض نکنیم به خیابان بیاییم؟
بخش دیگر صحبتهای او خطاب به مسئولان دولتی بود. او در این باره میگوید: «دولت از نجابت فرهنگیان سوء استفاده میکند و مطالبات آنها را در اولویت آخر قرار میدهد. به هر حال کاسه صبر فرهنگیان هم لبریز میشود، در نهایت در فراخوان اعتصابات شرکت میکنند.»
او در ادامه به صحبتهای اخیر وزیر که از این سبک از اعتراضات گله کرده بود پرداخت. طبق گفتههای او هر زمان که به مسائل فرهنگیان و مشکلات آنها پرداخته شد گفته شد که زمان مناسبی نیست و نباید که اینگونه باشد. هدف فرهنگیان از این اعتراضات آسیب رساندن به جامعه نیست اما راهکار برای حل مساله چیست؟
این معلم در واکنش به صحبتهای وزیر آموزش و پرورش میگوید: «حرف من به آقای وزیر است، اگر من به عنوان معلم، اعتراضم را در مدرسه نشان ندهم در کجا نشان دهم؟ آیا به کف خیابان بروم و اعتراضم را به صورت شورش خیابانی نشان دهم و برخوردهای سنگین امنیتی و هزار برچسب به من زده شود؟ اگر من بخواهم اعتراض کنم باید در ساختار آموزشی مملکت خودم اعتراض کنم. من نمیتوانم به خیابان بیایم و مطالبات فرهنگی و آموزشی و اقتصادی صنف خودم را در کف خیابان مطرح کنم که موجب خشونت شود و در نتیجه، هدف ما برای تعالی فرهنگ و آموزش کشور، به اغتشاش تبدیل شود.».
عدم حضور در اعتصابات به معنای نداشتن اعتراض نیست. مسائلی وجود دارد که شاید برخی ترجیح بدهند که اینگونه اعتراض نکنند، ولی قطعا نارضایتی جدی وجود دارد. نمیتوان اعتراضات معلمان را نادیده گرفت. با اینکه تشکل صنفی مستقل و منسجمی وجود ندارد، اما براساس گفتههای این معلم، بیش از ۵۰ درصد معلمان در جریان این اعتراضات حضور داشتند.
بودجههای فرهنگی باید برای تعلیم و تربیت باشد
او در بخش دیگری از صحبتهای خود به موازی کاری در عرصه فرهنگی کشور اشاره کرد. چندین و چند نهاد مختلف، بودجههایی دارند و قرار است که در حوزه فرهنگ فعالیت کنند ولی خروجی خاصی نداشته اند. بودجههایی که میتواند در آموزش و پرورش هزینه شود و استعدادهای کشور به جای آنکه از دست بروند شکوفا شوند.
تاکید او بر نگرش به آموزش و پرورش بود. باید آموزش و پرورش به اولویت اول کشور تبدیل شود و از کشورهایی که در این حوزه موفق بوده اند الگوگیری شود. او به تمرکزگرایی در آموزش و پرورش انتقاد داشت و بر این نکته تاکید کرد که افرادی که نسبتشان با مدرسه قطع شده است و نمیدانند که در مدارس کشور چه خبر است نباید برای تمام مسائل مدرسه تصمیم بگیرند و باید معلمان را در تصمیم گیریهای کلان آموزش و پرورش دخیل کرد.
این معلم از حمایت دانشآموزان و خانوادههای آنها در جریان اعتراضات گفت و بر این نکته تاکید کرد که تمام اقشار جامعه نسبت به اهمیت تعلیم و تربیت آگاه هستند و حاضرند برای بهبود شرایط، هرگونه حمایتی را از فرهنگیان داشته باشند. دانشآموزان نیز این مسئله را متوجه شدند و در روز سوم اعتصابات خیلی با معلمان همراه بودند. در بعضی از اعتراضات، خودشان هم در این حرکت اعتراضی شرکت میکردند.
معلمان؛ میهن دوست ترین قشر جامعه
این معلم دوره متوسطه اول، صحبتهای خود را این گونه تمام کرد: «ما دشمن سیستم آموزشی نیستیم. قرار نیست که باری به دوش دولت و حاکمیت اضافه کنیم. ما میخواهیم بگوییم که آموزش کشور با بحران مواجه است. دیگر دانشآموزان از معلم الگو نمیگیرند و وقتی که معلم الگو نباشد، در واقع جامعه سقوط میکند. اتفاقاً معلمان میهن دوست ترین قشر جامعه هستند. چون با کمترین امکانات این بار را به دوش میکشند.»