مذاکرات وین برای احیای برجام در زمستان وین ادامه دارد. این مذاکرات علاوه بر اهمیت بینالمللی و منطقهای، به آزمایشگاه عملی دو نظریه متفاوت در مورد سیاست داخلی ایران هم بدل شده است.
دیدارنیوز ـ علی صافی*: زمستان در ایران فصل پایانی سال است و در غرب فصل آغازین سال. کنایهای از تفاوتهای دو فرهنگ، دو تمدن. در این روزهای زمستانی اروپا در حالی که کشورهای اروپایی به سختی میکوشند کریسمس و سال جدید را بالاخره از چنگ ویروس تاجدار کرونا در آورند، اما هستند دیپلماتهایی که به مرخصی سالیانه نرفتهاند. آنها که با پرونده هستهای ایران درگیرند و در مذاکراتی طاقت فرسا بهار را به تابستان و پاییز و حالا زمستان رساندهاند.
مذاکراتی که در بهار با عباس عراقچی و تیم میانهروهای ایرانی آغاز شده است حالا در زمستان با یکی از سرسختترین دیپلماتهای اصولگرا ادامه دارد. علی باقری کنی، مردی که حتی از بردن نام برجام هم اکراه دارد و از آن با عنوان توافق سال ۱۳۹۴ یاد میکند.
سرنوشت مذاکرات وین چه خواهد شد؟ این سوالی است که در ایران، پیر و جوان و زن و مرد و حتی کودکان میپرسند. سالهاست که علاوه بر فعالان بازار سکه و ارز و دلالهای محترم اقتصاد ایران، پیر و جوان چشم به تابلوی صرافیها دارند. با شروع هر دو از مذاکرات مراجعه به کانالهای اعلام قیمت سکه و طلا و دلار چندین برابر میشود. با هر اظهار نظر منفی قیمتها گامی به بالا میگذارند. با هر توییت یک دیپلمات خارجی قیمتها اندکی پایین میآیند. دلالهای خیابان فردوسی و بازنسشتگان نگران آینده فرزندان و کارمندان تهی دست ایرانی به اندازه دیپلماتهای وزارت امور خارجه، میخائیل اولیانف را میشناسند و البته رابرت مالی و حتی روزنامهنگارهای مشهور غربی و شرقی را.
مذاکرات هستهای وین به معنای واقعی کلمه با زندگی روزمره مردم ایران گره خورده است و شاید به همین دلیل است که نه تنها مهمترین موضوع سیاست خارجی ایران که مهمترین موضوع سیاست داخلی ایران هم هست. نزدیک به یک دهه است که گروههای مختلف سیاسی در انتخاباتها مختلف با وعدههایی در مورد سیاست خارجی در عرصه حاضر میشوند. میانهروها برای جلب آرای خاکستری از تعامل با جهان میگویند و از رفع خطر جنگ. اصولگرایان، اما برای تحکیم جایگاه خود در نزد بدنه سیاسی و اجتماعی عمدتا ایدئولوژیکشان و البته تحکیم جایگاهشان در حاکمیت از مقاومت و ایستادگی در مقابل غرب و تن ندادن به خواستههای آنها.
مذاکرات هستهای وین آوردگاه مجربترین دیپلماتهای دنیا، قویترین سرویسهای اطلاعاتی جهان و البته دانشمندان هستهای است. با این حال ایستگاه زمستانی وین محل سنجش دو تئوری مختلف در مورد عرصه سیاست در ایران هم هست! این داستان عجیبی است که دو تئوری مختلف در مورد ماهیت سیاست در جمهوری اسلامی ایران در وین آزمایش خواهند شد. با این حال این جا خاورمیانه است و در خاورمیانه عجایب همان زندگی روزمره مردم است.
اما کدام دو نظرگاه در عرصه سیاسی ایران در وین به بوته سنجش در خواهند آمد؟
دیدگاه اول متعلق به قاطبه سیاستمداران میانهرو و اصلاحطلب است. این گروه معتقدند که حضور این جریان در قدرت و به دست گرفتن بخش کوچکی از قدرت میتواند تاثیری مهم بر رفتار نظام سیاسی به خصوص در عرصه سیاست خارجی داشته باشد و آنها میتوانند با استفاده از ابزارهای مختلف سیاسی و دیپلماتیک نقش تعیین کنندهای در تعین رفتار نظام سیاسی در عرصه بین المللی داشته باشند و فضای تنش بار سیاست خارجی ایران را تعدیل کنند و اکر بخت یارشان باشد و ترامپ مانندی بر سر آنها هوار نشود حداقل به گونهای کجدار و مریز کشتی سیاست خارجی ایران را از دریای طوفانی عبور دهند. در این راه مهمترین انتظار آنها این است که مردم در پای صندوقهای رای بارها و بارها قدرت را به ایشان بسپارند تا با اتکا به نهادهای انتخابی در مقابل نهادهای قدرتمند مخالف تنش زدایی با غرب مقاومت کرده و کار را پیش ببرند. از نظر این گروه به دست آمدن برجام نمونه کاملی است از آن چه که باید بارها و بارها در عرصه سیاست ایران تکرار شود. فروپاشی برجام هم اتفاق ناگواری که به اثر به قدرت رسیدن ترامپ روی داده است و اگر آن اتفاق غیرمترقبه روی نمیداد کشتی میانه روی این طور به گل نمینشست. این طیف سیاسی به شدت روی منافع حضورشان در قدرت برای جامعه تاکید دارند و معتقدند که در غیاب آنها توافق با غرب و مصالحه بر سر پرونده هستهای منتفی است. پس در هر انتخاباتی مردم را به حضور در پای صندوق رای و حمایت از کاندیدا یا کاندیدهای خود، هر کس که باشد، تاکید میکنند. حزب کارگزاران سازندگی، شخص سید محمد خاتمی، بخشی از اصلاح طلبان که خود را نهادگرا میخوانند مهمترین نمایندگان این دیدگاه هستند.
در طرف مقابل، اما دیدگاه دیگری هم وجود دارد. شاید شفافترین بیان از این دیدگاه دوم را احمد زیدآبادی داشته باشد. روشنفکری سیاسی که از منتقدان قدیمی اصلاح طلبان است. البته که دل با براندازان هم ندارد و او را میتوان یکی از صداهای طیف تحول خواهان دانست. او معتقد است که حضور اصلاح طلبان و میانهروها در قدرت نه تنها کمکی به حل معضل پرونده هستهای ایران نمیکند که گرهای بر گره میافزاید. از دیدگاه او همفکرانش حضور اصلاح طلبان و میانه روها در قدرت به اصولگرایان سپری هدیه میکند که در پناه آن بدون نگرانی از عواقب اعمال و رفتارشان در عرصه سیاست خارجی رفتاری تند و تهاجمی داشته باشند. آنها تنش با غرب را با اتکا به نهادهای قدرتمند خود بالا میبرند، توافقهای احتمالی را منتفی میکنند و توافقهای به دست آمده را بی اثر میسازند. در پناه عدم حضور در نهادهای انتخابی و دوگانگی ظاهری قدرت آنها همچنان بخش اعظم قدرت را در اختیار دارند و به سادگی مانع از پیشبرد امور میشوند در مقابل معضلات اقتصادی و اجتماعی برآمده از این تنش در سیاست خارجی انگشت اتهام را به سوی رقیب اصولگرا و میانهرو میگیرند. از نگاه این گروه فروپاشی برجام فقط محصول به قدرت رسیدن ترامپ نبوده و نیست. بلکه ناشی از کم اثر شدن این توافق توسط محافظه کاران هم هست.
این گروه معتقدند که دوری اصلاحطلبان و میانهروها از قدرت باعث میشود که اصولگرایانی که با اشتیاق کرسیهای انتخاباتی را به دست میگیرند، در مقابل واقعیات صحنه سیاست قرار بگیرند. شکاف قدرت و مسئولیت حداقل تا حدی پر شود و آنها با عواقب سخت نوع سیاست خارجیای که انتخاب کردهاند مواجه شوند. این وضعیت دیر یا زود آنها را به مصالحه با غرب خواهد رساند یا آن که در مقابل معضلات شدید اجتماعی و اقتصادی از توان آنها در عرصه سیاست خواهد کاست و در مقابل افکار عمومی بی دفاعشان خواهد کرد. اصولگرایان یا با غرب توافق میکنند یا آن که عواقب سخت و بلند مدت آن را میپذیرند و عرصه سیاسی تضعیف خواهند شد. حال آن که اگر اصلاح طلبان و میانهروها در قدرت باشند به هر قیمت مانع از توافق میشوند.
مذاکرات وین به کجا خواهد رسید؟ این روزها خط خبری رسانههای اصولگرا بر مثبت بودن روند مذاکرات تاکید دارد. بر این که غرب مقابل خواستههای ایران کوتاه آمده است، فضای کلی مذاکرات مثبت است و البته این مذاکرات از پایه با آن چه ظریف و عراقچی پیش برده بودند، متفاوت است. این ادعای آخر را دیگر حاضران در وین به شدت تکذیب میکنند. هر چه باشد این مثبتترین رویکرد اصولگرایان به مذاکره و مصالحه با غرب تاکنون بوده است. اما آیا کسانی که از برجام متنفرند و سالها بر طبل مخالفت با آن کوبیدهاند میتوانند توافق را حتی با رنگ و لعابی دیگر به سرانجام برسانند.
هنوز روشن نیست! آزمایشگاه وین است که سرنوشت دو نظریه در مورد سیاست داخلی ایران را روشن میکند و البته سرانجام سیاستمداران مختلف را. باید منتظر ماند!
*تحلیلگر مسائل سیاسی