کار دیپلماتها در وین تمام شده است. حالا این تهران و واشنگتن هستند که باید تصمیم بگیرند. اتمسفر دو پایتخت اما سرد و تلخ است و بعید نیست که کار احیای برجام بیش از این گره بخورد.
دیدارنیوز ـ علی صافی*: مذاکرات احیای برجام به حساسترین نقطه خود رسیده است. دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی هر چه توانستهاند در وین به دست آوردهاند و حالا در پایتخت به انتظار تصمیم روسای خود نشستهاند.
دیپلماتها طبق معمول در دادن اطلاعات سر راست و گفتن اظهارات صریح، خسیس هستند، اما هم از اظهارات مقامات تهران و هم از گفتههای آمریکاییها میتوان حدس زد که اختلاف اصلی چیست و چه تصمیمی باید در پایتختها گرفته شود.
رابرت مالی مذاکره کننده ارشد آمریکا در وین در مصاحبهای با رادیوی ملی آمریکا خواستههای دو طرف را تقریبا به صراحت تشریح کرده است. مالی گفته است که دولت آمریکا خواهان توقف پیشرفت برنامه هستهای ایران و بازگشت آن به همان نقطهای است که در برجام توافق شده است. در مقابل هم آمریکا حاضر هست همه تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران را که گویا به بیش از ۹۰۰ مورد میرسد رفع کند. اما طرف ایرانی خواستار رفع تمام تحریمهایی است که توسط دولت ترامپ وضع شده است. تحریمهایی که با برنامه موشکی ایران، مسائل حقوق بشر و برخی افراد مرتبط است. مالی به صراحت میگوید که این از نظر آنها «زیاد» است.
در تهران عباس عراقچی ساکتتر است، اما موضعش چندان ملایم به نظر نمیرسد. او که دیروز به جمع نمایندگان مجلس رفته بود تا در کمیسیون امنیت ملی مجلس با آنها گفتگو کند، به صراحت گفت که زمان تصمیمات سخت دولتها فرا رسیده است. اما دولت ایران زمانی تصمیم سخت خود را گرفت که علیرغم خروج آمریکا از برجام در این توافق باقی ماند. پاسخی که تلویحا توپ را به زمین ایالات متحده میاندازد.
این موضع عراقچی با خوشبینی اولیه روحانی متفاوت است. او چند روز پیش به صراحت گفته بود که اگر به عراقچی اختیارات لازم داده شود، همین امروز به وین میرود و تحریمها را رفع میکند. اظهاراتی که با واکنش تند محافظهکاران مواجه شد. حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت که روحانی اختیار از دست دادن همه چیز را میخواهد و کار را به آن جا رساند که گفت این اختیارات ایران را در مقابل داعش بیدفاع میکند و کار زنان و دختران ایرانی را خدای نکرده به کنیزی داعش میکشاند.
مجتبی ذولنوری رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس هم اعلام کرده است که بیش از ۵۱۷ مورد تحریم باقی مانده است که بخشی از آن مرتبط با اشخاص است. ذوالنور که مانند همه اصولگرایان به برجام بدبین است گفته است که حتی بعد از رفع تحریمها، راستی آزمایی آنها فرایندی زمانبر خواهد بود.
مسئله مذاکرات وین در عین پیچیدگی، ساده به نظر میرسد. ایران خواهان بازگشت به برجام است و تاکید دارد که قصد ندارد در مورد برنامه موشکی و حضور منطقهای خود با آمریکا مذاکره کند. در مقابل دولت بایدن هم خواهان بازگشت به برجام است، اما تاکید دارد که مذاکرات باید به مسائل منطقهای و موشکی ایران تسری یابد.
در این شرایط آمریکاییها قصد دارند با حفظ تحریمهای غیر مرتبط با پرونده هستهای، برگی برای بازی کردن داشته باشند تا ایران را وادار به مذاکره موشکی و منطقهای کنند. طبیعی است که تهران هم به این امر آگاه است و میخواهد با رفع حداکثر تحریمها این ابزار فشار آمریکا را کم اثر یا بیاثر کند.
واکنش هر دو طرف به عدم حصول توافق هم روشن است. ایران برنامه هستهای خود را گسترش میدهد و مدتی است که نظارت بازرسان آژانس را قطع کرده است، احتمالا آمریکا هم در صورتی ناامیدی از مذاکرات وین به راه ترامپ خواهد رفت و کارزار فشار حداکثری علیه ایران را به شدت بیشتری پی میگیرد. زمان، اما بینهایت نیست و آمریکاییها به شدت نگران پیشرفت برنامه هستهای ایران هستند. این همان ابزاری است که به نظر دیپلماتهای ایرانی قصد بهره گرفتن از آن را دارند تا آمریکا را تحت فشار قرار داده و حداکثر امتیاز را بگیرند.
آمریکاییها البته گرفتار متحدان منطقهای خود یعنی کشورهای عرب خلیج فارس به سرکردگی عربستان و اسرائیل هم هستند. دومی به شدت مخالف برجام است و گروه اول هم بر تسری مذاکرات به مسائل موشکی و منطقهای تاکید دارند.
در تهران، اما حالا رئیس جمهور جدیدی بر سر کار است. ابراهیم رئیسی اگرچه هنوز رسما در پاستور مستقر نشده است، اما بدیهی است که هر تصمیمی در مورد پرونده هستهای باید با او هم هماهنگ شود. مرد اول تیم سیاست خارجی او علی باقری کنی است. مذاکره کننده سابق ایران در زمان دولت احمدی نژاد و از منتقدان جدی برجام.
در تهران این بیش از هر چیز تصمیم محافظهکاران است که بر سرنوشت برجام موثر است. روحانی آشکارا مشتاق توافق است. او برجام را به عنوان میراث اصلی خود نیاز دارد تا حداقل با دستهای تهی از پاستور به در نرود. محافظهکاران، اما دو نگرانی دارند. اول آن که بخش تندرو آنها چنان از روحانی و مقاماتش متنفرند که علاقهای به تقدیم میراثی به او ندارند. از سوی دیگر، اما اوضاع اقتصادی کشور بسامان نیست و برای مدیریت سریع بحران اقتصادی به گشایشی در سیاست خارجی نیاز دارند.
اگر برجام در زمان دولت روحانی به ثمر نرسد، آنها هستند که باید با طرفهای اروپایی و آمریکایی مذاکره کنند. طیف رادیکال جریان اصولگرا طبعا خواهان مقاومت است و برجام را با مشکلات اقتصادی مرتبط نمیداند، اما احتمالا طیف عملگراتر اصولگرایان میدانند که رابطه برجام و اقتصاد محکمتر از آن چیزی است که تا به حال خود تبلیغ کردهاند.
اگر دولت رئیسی در مذاکرات انعطاف نشان دهد و چیزی بیشتر از حسن روحانی به دست نیاورد، آن گاه در مقابل بخش رادیکال خود قرار خواهد گرفت؛ اگر هم امتیازی ندهد و جدال ادامه یابد، ادامه جنگ اقتصادی میتواند به کابوس آنها مبدل شود.
با این محاسبات شاید اصولگرایان و مشخصا ابراهیم رئیسی ترجیح دهند که با توافقی نیم بند با آمریکا حداقل بخشی از تحریمها رفع شود. در آن صورت میتوانند در مقابل توافق احتمالی وین هم مسئولیتی بر عهده نگیرند و هم از فشار طیف رادیکال خود خلاص شوند و هم ایرادات احتمالی بعدی را به دولت روحانی و توافق بد تیم او منتسب کنند. سناریویی که وقوع آن احتمالا نرمترین نتایج را در عرصه سیاست و اقتصاد ایران خواهد داشت.
در تهران و واشنگتن اظهارات تلخ و سرد است. امروز حتی خبرگزاری جمهوری اسلامی هم با انتشار متنی آمریکا را به کارگیری تاکتیکهای دیپلماتیک در برابر ایران متهم کرد. زمان تصمیمات مهم فرا رسیده است و بالاتر از دولت مستقر حسن روحانی و دولت آتی ابراهیم رئیسی، این «تصمیم نظام» است که تکلیف را برای سفیران وین روشن خواهد کرد.
*تحلیلگر مسائل سیاسی