اوضاع در اردوگاه اصولگرایی آرام است. هنوز خبری از خبرهای پرهیجان تشکیل کابینه نیست و سیاستهای کلی دولت ابراهیم رئیسی مبهم است. هر چند روشن نیست که این آرامش بعد از طوفان انتخابات است یا قبل از انتقال قدرت!
دیدارنیوز ـ علی صافی*: چند روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی ابراهیم رئیسی، اردوگاه اصولگرایی در آرامش کامل است. آنها بعد از هشت سال مجادله مداوم حالا رقیبان اصولگرا و میانهرو را به صورت کامل از بلوک قدرت راندهاند. این آرامش به حدی است که عبدالله گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان و از چهرههای سیاسی اصولگرایان در توییتی نوشته است: «احساس میکنم آرامش عجیبی بعد از انتخابات بر کشور حاکم شده شما همین حس را دارید؟»
کاربران فضای مجازی البته پاسخهای متفاوتی به گنجی دادهاند، اما این آرامش یکی از چهرههای سیاسی و رسانهای اصولگرایان به احتمال زیاد بازتاب یک آرامش درونی جدی در اردوگاه اصولگرایی است.
با این حال زیر پوست این آرامش احتمالا تحرکات جدی هم در جریان است. تعیین سیاستهای کلان دولت در ۴ سال آینده، مشخص کردن همکاران اصلی دولت و در راس آنها تشکیل کابینه و از همه مهمتر مواجه شدن با چالشهای اداره کشوری که یکی از سنگینترین بحرانهای اقتصادی تاریخ را میگذارند، احتمالا به زودی آرامش فعلی را در اردوگاه اصولگرایی دگرگون خواهد کرد.
این آرامش حاکم بر اردوگاه اصولگرایی البته یک استثنای بسیار مهم دارد و آن یادداشت شفاهی وحید حقانیان از مسئولان بیت رهبری، پاسخ خبرگزاری تسنیم به آن و استوری اینستاگرامی فرزند حقانیان است. داستانی که به دلیل کمبود اطلاعات نمیتوان هیچ تحلیل دقیقی از آن ارایه کرد. اما شاید نشانهای از برخی اختلاف نظرهای در سطوحی بالاتر از سطح معمول سیاستورزی اصولگرایان باشد.
اما گذشته از این داستان عجیب اصولگرایان این روزها چه دغدغهای دارند؟
دولت ابراهیم رئیسی در شرایطی تا چند ماه دیگر روی کار خواهد آمد، که مذاکرات وین برای احیای برجام در جریان است و در آخرین دور این مذاکرات که بعد از انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید، میشد خوشبینی ملموسی را از لابلای نظرات دیپلماتها مشاهده کرد.
البته که زبان دیپلماتها در همه جای دنیا انباشته از، اما و اگر و عبارات و جملات چند پهلوست، اما هم عباس عراقچی و هم میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در مذاکرات، در مجموع اظهارت خوشبینانهای داشتند. در طرف آمریکایی بیشتر سکوت حاکم است و تنها جیک سالیوان که احتمالا یکی از تندترین مقامات دولت بایدن در موضوع ایران است به ابراز تردید در مورد امکان توافق با ایران پرداخته است.
ابراهیم رئیسی هم در نخستین نشست خبری خود اگرچه با قاطعیت و با یک عبارت «خیر» از کنار موضوع ملاقات احتمالی با بایدن گذشت، ما لحن او در مورد برجام دیپلماتیک و نرم بود. از لابلای سخنان ابراهیم رئیسی که مدام اروپا و آمریکا را به بازگشت به تعهداتشان دعوت میکرد، روشن بود که او و تیمش هم به احیای این توافق بدبین نیستند.
طبیعی است که حصول هرتوافقی احتمالاتاثیری آنی بر معادلات اقتصادی داخل کشور خواهد داشت و این هم برای دولتی که باید اقتصادی بحران زده را تحویل بگیرد خوشایند است.
سوال اصلی، اما این جاست که آیا رئیسی و تیمش ترجیح میدهند که کار برجام را دولت رو به پایان روحانی به سرانجام برساند یا ترجیح میدهند که خود به صورت مستقیم طرف آمریکاییها باشند. در طرف اروپایی اظهار نظر جوزپ بورل نشان از آن دارد که طرف اروپایی ترجیح میدهد کار را سریعتر به سامان برسند. اما در مورد ایران و آمریکا که طرفین اصلی ماجرا هستند، هنوز نمیتوان قضاوت قطعی داشت. حسن روحانی البته با تکرار این که تحریمها به زودی رفع خواهد شد، طبعا ترجیح میدهد که برجام را به عنوان میراث خود احیا و ثبت کند. احتمال میرود که ابراهیم رئیسی هم نسبت به چنین امری بی تمایل نباشد. برجام میراثی نیست که رئیسی و تیمش به آن علاقهای داشته باشند؛ از طرف دیگر بهرمندی از مزایای آن یک کمک بزرگ برای دولت در حال تشکیل رئیسی است و در نهایت این که دولت رئیسی میتواند مسئولیت پیامدهای آتی توافق را به دولت روحانی احاله دهد و درگیر چالشهای ایدئولوژیک با بدنه سیاسی حامی خود که به شدت به غرب و توافق و مذاکره بدبین است؛ نشود.
بیشتر بخوانید: انتخابات ۱۴۰۰؛ شکستی که اصلاحطلبان نباید از آن بگریزند
مسئله اصلی در مذاکرات هم گویا خواست ایران برای تضمین کتبی آمریکا برای عدم خروج از برجام است که نیازمند تصویب در سنای آمریکا آن هم با رای ۳/۲ سناتورهاست که واضح است که دولت بایدن چنین امکانی ندارد.
در هر حال دیپلماتهای ایرانی حالا در تهران هستند و باید دید با دستور العمل توافق تهران به وین میروند یا عباس عراقچی و تیمش همچنان به حفظ توپ در زمین گراند هتل ادامه میدهند تا جای خود را به تیم جدید بدهند.
دومین دغدغه اصولگرایان، اما احتمالا تنظیم سطح انتظارات جامعه از دولت جدید است. حالا که تقریبا تمام نهادهای قدرت در دست این جناح سیاسی قرار دارد، طبیعی است که انتظارات افکار عمومی به سرعت بالا خواهد گرفت و خواهان حل مشکلات اقتصادی و معیشتی هستند. به خصوص آن که در طول ۴ سال گذشته اصولگرایان مرتبا دولت روحانی به کمکاری متهم کردهاند و حواله دادن مشکلات اقتصادی و معیشتی را به تحریمها نوعی آدرس غلط دادن از سوی دولت روحانی دانستهاند.
دغدغه مدیریت کردن انتظارات احتمالا اهمیت بسیار زیادی برای استراتژیستهای سیاسی و رسانهای اصولگرایان دارد. این دغدغه را به خوبی میتوان از یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم کمال احمدی دریافت. او در بخشی از یادداشت خود مینویسد: «به نظر میرسد این روزها جریانی مشکوک قصد دارد با افزایش سطح توقعات و انتظارات عمومی از رئیسجمهور منتخب و دولت آینده به نوعی ذائقه شیرین ملت را تلخ کند و احیانا زمینه را برای کینهوییهای بعدی آماده سازد؛ بنابراین ضروری است رسانهها و اصحاب قلم و تریبون، واقعیتهای موجود کشور و کارنامهای را که دولت فعلی در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد از خود بهجای گذاشته بدون هیچ حب و بغضی و بهطور منصفانه برای مردم تشریح کنند تا سطح مطالبات با واقعیتهای کف میدان مطابقت داشته باشد.» احمدی البته خودش هم در پایان یادداشتش تاکید دارد که غرضش از طرح این موضوع توجیهتراشی برای کاستیهای احتمالی نیست. اما روشن است که این مسئله هم به شدت ذهن اصولگرایان را به خود مشغول خواهد کرد.
از همین نویسنده: ۸۴ و ۹۲؛ کابوسهای اصلاحطلبان و اصولگرایان
باخت در سیاست معمولا عواقب تلخی به همراه دارد. اما در این میدان خاص از فعالیت انسانی معمولا دردسرهای تیم برنده هم کم نیست. این روزها اگرچه دریای سیاست برای کشتی اصولگرایان آرام است، اما هر ناخدایی میداند که آرامش دریای سیاست را نباید جدی گرفت و به زودی طوفان مشکلات اجرایی کشور و شکاف در اردوگاه همراه و البته تحرکات رقیب شروع خواهد شد. برجام و تشکیل کابینه و مدیریت سطح انتظارات اولین موجهای این دریای فعلا آرام است.
*تحلیلگر مسائل سیاسی