سیدحسین موسویان با تاکید بر واقعیات موجود در روند مذاکرات وین گفت: نباید انتظار داشت با دو دور مذاکره، توافق حاصل شود.او میگوید در دورهی قبل طبق گفتهی روسها، ۹۰% و طبق اظهارات برخی اروپاییها، ۸۰% متن، نهایی شده بوده است و عراقچی به نقطهای رسیده بوده که میتوانسته بخش باقیمانده را سریع نهایی کند؛ در نهایت تصمیم کشور بر این میشود که ادامهی مذاکرات با دولت جدید باشد و فرصت نهایی کردن توافق در اختیار دولت آقای رئیسی است.
دیدارنیوز - گفتوگوی انصاف نیوز با سید حسین موسویان -عضو هیئت مذاکره هستهای در دولت سید محمد خاتمی- دربارهی وضعیت فعلی در وین و چالشهای توافق احتمالی را در ادامه بخوانید:
وضعیت فعلی گفتگوها در وین چگونه است؟ چون اظهار نظرهای متفاوتی از جمله ازسوی اروپا، روسیه، آمریکا و ایران میشود.
موسویان: نباید انتظار داشت که با دو دور مذاکره، تفاهم حاصل شود. اظهارنظرهای متفاوت هم، بخاطر دیدگاهها و برداشتهای متفاوت و متناقض است. نهایتا از گزارشهای رسانهها استنباط میشود که ایران دوطرح جدید درمورد رفع تحریمها و تعهدات هستهای داده است و انتظار دارد که این متون مبنای مذاکرات باشد. شش قدرت جهانی هم اصرار دارند که جمعبندی ششدور مذاکره با تیم قبلی باید مبنای مذاکره باشد.
ظاهرا روسها پیشنهاد کردهاند که مبنای مذاکرات همان پیشنویس توافق شده با آقای عراقچی باشد، منتهی هیئتهای مذاکره کننده بررسی کنند که چه مواردی از دو طرح پیشنهادی ایران را میتوان به پیشنویس اضافه کرد؛ لذا قاعدتا باید لیستی از تفاوتها تهیه شود و هیئتها مذاکره کنند که چه مواردی را میتوانند به توافقات قبلی با آقای عراقچی اضافه کنند. درعینحال چند واقعیت وجود دارد:
اول اینکه بخاطر کاهش تعهدات ایران، آژانس با ایران اختلاف دارد و خواهان دسترسی بیشتر به کم و کیف فعالیتهای هستهای -بویژه در سایت کرج- است. اگر توافقی حاصل نشود، ممکن است مدیر کل آژانس، تقاضای نشست اضطراری شورای حکام کرده و علیه ایران قطعنامه صادر شود که طبیعتا تاثیر منفی بر روند مذاکرات خواهد داشت.
دوم اینکه در دوره قبل، طبق گفتهی روسها، ۹۰% و طبق اظهارات برخی اروپاییها، ۸۰% متن، نهایی شده بود. آقای عراقچی به نقطهای رسیده بود که میتوانست بخش باقیمانده را سریع نهایی کند. نهایتا تصمیم کشور بر این شد که ادامهی مذاکرات با دولت جدید آقای رئیسی باشد؛ لذا فرصت نهایی کردن توافق در اختیار دولت آقای رئیسی است.
سوم اینکه هردوطرف میز مذاکره از اهرم فشار برخوردارند. ایران اهرمهایی همچون غنی سازی ۲۰% و ۶۰% و سانتریفیوژهای پیشرفته را در دست دارد و میتواند ۹۰% را هم انجام دهد. قدرتهای غربی هم میتوانند با یکی-دو قطعنامه در شورای حکام، مجدد پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل ببرند و قطعنامههای گذشته را احیاء کنند و در مسیر تقابل به پیش روند.
چهارم اینکه دست آخر بعید است آمریکا وارد جنگ با ایران بشود. اسرائیل هم که بلوف میزند و بدون آمریکا، چنین ظرفیتی ندارد. متقابلا ایران اگر از برجام و حتی معاهدهی عدم اشاعه -یعنی ان پی تی- هم خارج شود، بخاطر فتوای مقام معظم رهبری بمب هستهای نخواهد ساخت؛ لذا در غیاب برجام، یک تقابل کاملا باخت-باخت خواهیم داشت.
عملکرد تیم مذاکره کننده چگونه است و با هماهنگی با چین و روسیه در طرح پیشنهادات جدید، شانس توافق وجود دارد؟
باید به تیم مذاکره کننده وقت داد و در روند مذاکرات هم به هیچ وجه آنها را نباید تضعیف کرد. هماهنگی با روسیه و چین هم خوب است و هم لازم، اما کافی نیست، چون طرف اصلی ماجرا، آمریکاست. اروپا و چین و روسیه هم بدون موافقت آمریکا، نمیتوانند توافق را نهایی کنند.
منتهی توصیهی دلسوزانهی من به مسئولین فعلی این است که در اظهارات بسیار مراقب عواقب حرفشان باشند. مثلا هفته گذشته مقام مسئولی اظهار داشت که درصورت عدم توافق روی برجام، ایران روابط خود را با قدرتهای شرقی گسترش خواهد داد. طبیعی است که قدرتهای بلوک شرق با شنیدن چنین سیاستی، درنهان رغبتی برای احیاء برجام نداشته باشند، چون ممکن است تصور کنند که با سقوط برجام، ایران در دامان آنها خواهد افتاد.
جامعهی امیدوار به توافق، جامعهی ناامید از توافق، جامعهی بیخبر از روند مذاکرات و توافق؛ باتوجه به اصرار برخی بر جدا کردن امید اجتماعی و وضعیت اقتصادی از روند مذاکرات و امکان توافق، کدامیک ممکن و صحیح است؟
به دونکته باید توجه داشت:
نکتهی اول اینکه جامعه را نباید ناامید کرد و باید امیدوار کرد. منتهی آخر خط، مردم به سفرهشان نگاه میکنند و براساس وضع اقتصادیشان، امیدوار یا ناامید میشوند. دوران امیدوار کردن مردم با حرف و شعار، محکوم کردن این جناح یا آن جناح، مقصر دانستن این فرد یا آن فرد؛ گذشته است و مردم نتیجهی عملی در بهبود وضع اقتصادی میخواهند.
دوم اینکه چه بخواهیم و چه نخواهیم، نتیجهی مذاکرات و احیاء برجام و رفع تحریمهای اقتصادی، بر وضعیت اقتصادی مردم و کشور تاثیر مهمی داشته و خواهد داشت. منتهی نه قرار بوده که همهی مشکلات اقتصادی کشور هم با برجام حل شود و نه درصورت احیاء برجام، همهی مشکلات اقتصادی کشور حل خواهد شد. اقتصاد دولتی، فساد گسترده، نظام بروکراتیک ورشکسته اداری و مسائل مشابه که ربطی به برجام ندارد.
آیا خوشبین هستید که آمریکا همه تحریمها را بردارد؟
بحث اصلی رفع تحریمها در مورد تحریمهای هستهای درقالب برجام و تحریمهای دوران ترامپ است. من در دوران مذاکرات آقای عراقچی طی توییتی نوشتم که روی پایبندی و متعهد بودن آمریکا حساب نکنید و سعی کنید از کشورهای ۱+۴ تعهد و تضمین بگیرید که درصورتی که آمریکا مجدد عهدشکنی کرد، آنها به تعهداتشان پایبند باشند. چون وقتی آمریکا زیر برجام زد، کشورهای اروپا و روسیه و چین جملگی آمریکا را سرزنش کردند و در عمل هم تسلیم تحریمهای یکجانبه آمریکا شدند، البته اروپا بیشتر از چین و روسیه.
الان هم هر تضمینی دولت فعلی بایدن بدهد، ممکن است پایدار نماند، چون:
اولا: مسائل ایران و آمریکا به موضوع هستهای محدود نمیشود و با توافق هستهای هم قرار نبوده و نیست که همهی اختلافات آمریکا با ایران در موضوعات منطقه و تروریسم و حقوق بشر و تسلیحات متعارف و غیرمتعارف حل شود. بدین خاطر، حتی با احیاء برجام ایران و آمریکا دست از دشمنی و خصومت برنخواهند داشت.
ثانیا: در شرایطی که ایران حاضر نیست با آمریکا در موضوع هستهای گفتوگوی مستقیم داشته باشد، تصور اینکه دو کشور بتوانند گفتگوهای جامع فراهستهای داشته باشند، هم معقول نیست.
ثالثا: کشورهای زیادی در منطقه و در سطح جهانی از تنش و تخاصم آمریکا با ایران، سود میبرند با این تفاوت که برخی از این کشورها خواهان حمله نظامی آمریکا به ایران هستند و برخی مخالف حمله نظامی، اما منافع ملی هر دو دسته در استمرار تخاصم امریکا با ایران است.
رابعا: واقعیتهای تفاوت اوضاع داخلی آمریکا است. در آمریکا ترامپ مخالف برجام بود و وقتی رئیس جمهور شد، برجام را نابود کرد. اما در ایران مخالفین برجام وقتی به قدرت میرسند، دنبال احیاء برجام میروند و حداکثر انتقادشان هم این میشود که قبلیها برجام را خوب اجراء نکردند یا خوب مذاکره نکردند و ما میتوانیم هم خوب مذاکره کنیم و هم خوب اجراء کنیم.
مسئله بعدی واقعیت اوضاع سیاسی داخلی آمریکا، نفوذ سنگین لابی سایر کشورها -مثل اسرائیل و عربستان و امارت- در واشینگتن است؛ درحالیکه لابی ایران نه تنها صفر است، بلکه خیلی از ایرانیها مثل منافقین و سلطنت طلبها هم در میدان اسرائیل و عربستان بازی میکنند؛ لذا دولت بایدن معجزه کند، بتواند برجام را در حد دولت اوباما احیاء کند. اما بعد از احیاء، تازه هجمه وحشتناک مثلث نئوکانهای آمریکا-صهیونیستها و اعراب تکفیری برای اعمال موج جدیدی از تحریمها علیه ایران، تحت عنوان تروریسم و حقوق بشر و موشک و منطقه، آغاز خواهد شد.
خامسا: بایدن در افکار عمومی وضع خوبی ندارد و انتخابات کنگره هم پاییز آینده آغاز میشود. بایدن و دمکراتها در شرایطی نیستند که حاضر باشند چوب تعامل با ایران را بخورند و انتخابات را ببازند.