چند ماه بعد از به قدرت رسیدن ابراهیم رئیسی هنوز استراتژی این دولت در مورد مذاکرات هستهای مبهم است. آیا دولت دچار سرگردانی استراتژیک است یا بازی تاخیری بخشی از استراتژی این دولت است؟
دیدارنیوز _ الهام ناسوتی*: در ایران سیاستهای کلان خارجی از جمله مذاکرات هستهای بر اساس تصمیم نظام و حاکمیت تعیین میشود و گمان میرفت با توجه به یک دست شدن حاکمیت بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ سرنوشت مذاکرات هستهای ایران با قطعیت بیشتری مشخص گردد.
با آن که از مدتها قبل شواهد حاکی از آن بود که ابراهیم رئیسی است که سیزدهمین دولت جمهوری اسلامی را تشکیل خواهد داد، اما این روزها به نظر میرسد که به سرنوشت و سیاستمداران مذاکرات هستهای به صورت جدی پرداخته نشده است. مسئله که به نظر بسیار عجیب میرسد.
آیا ابراهیم رئیسی و دولتمردانش قبل از تشکیل دولت برای مسئله سرنوشت برجام و مذاکرات هستهای فکری نکردهاند یا آن چه در حال روی دادن است در چارچوب برنامهای است که هنوز ابعاد آن برای تحلیلگران مشخص نیست؟
یکی از ارگانهای دخیل در این موضوع وزارت خارجه است که سکانداری آن محل مناقشه فراوانی بود. در نهایت نیز از بین گزینه هایی، چون سعید جلیلی، علی باقری کنی، متکی و...، حسین امیرعبدالهیان معرفی و از مجلس رای اعتماد گرفت. ترجیح انتخاب امیرعبدالهیان به علی باقری کنی که در کنار جلیلی درتیم مذاکره کننده دولت احمدی نژاد حضور داشت، این برداشت را در میان تحلیلگران سیاسی ایجاد کرد که شعارهای انتخاباتی آقای رئیسی در خصوص تمایل او به ادامه مذاکرات رنگ واقعی تری به خود گرفته است و دولت عزم جدی دارد تا از فرصت استقرار دولت دموکرات و حامی مذاکره در آمریکا در جهت احیا برجام گام بردارد.
اکنون با وجود اعلامهای مکرر ادامه مذاکرات و با گذشت ۳ ماه از تشکیل کابینه در کنار اینکه دولت عملا مذاکرات را متوقف کرده است و بازی تاخیری را در دستور کار قرار داده است، تیم مذاکره کننده به معنای واقعی آن نیز تشکیل نگردیده است و همچنان به طور رسمی مشخص نشده است مسئولیت پرونده هستهای با کدام نهاد است.
البته با اعلام موضعهای اخیر امیرعبدالهیان این احتمال که پرونده هستهای در وزارت امور خارجه باقی خواهد ماند پررنگتر شده است؛ بنابراین حساسیتی هم که به جایگزینی ظریف از سوی محافل مختلف نشان داده میشد را نیز میتوان به خاطر نقش مهم او در مدیریت مذاکرات هستهای دانست.
از همین نویسنده: ایران در افغانستان؛ سیاست خارجی در غیاب اجماع ملی!
در هفتههای اخیر نیز انتصاباتی در وزارت خارجه انجام شده است و علی باقری کنی از مخالفین سر سخت برجام جایگزین اقای عراقچی مقام ارشد مذاکرات هستهای بعد از ظریف شده و همچنین مهدی صفری نیز به عنوان معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه منصوب گردید.
انتخاب علی باقری کنی در سمت معاونت سیاسی پس از حذف او در جایگاه وزیر بازتاب زیادی داشته است. اواقتصاد خوانده امام صادق است که نسبتی فامیلی با عالیترین مقامات نظام هم دارد.
از طرفی نیز حکم مشاور وزارت خارجه عراقچی و انتخاب او به سمت دبیری شورای راهبردی روابط خارجی که به دستور رهبر ایران برای هماهنگی بیشتر در امور عرصه روابط خارجی در سال ۸۵ تشکیل شد احتمال ایفای نقش او در تیم مذاکره کنده را تقویت میکند.
امیرعبدالهیان زمان لازم برای تشکیل تیم را ۲ تا ۳ ماه اعلام کرده است. در شرایطی که آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا به تازگی در مورد زمان محدود برگشت به مذاکرات صحبت کرده است و از این سو دولت کمبود بودجه شدیدی دارد به طوری که دلار به پایه ۲۸ هزار تومان رسیده است و آزاد شدن پولهای بلوک شده ایران میتواند در خروج از این بحران اقتصادی حیاتی باشد، دلیل این تعلل در انتخاب اعضای تیم هستهای از سوی دولتی که خود را عملگرا میخواند مشخص نیست.
این وضعیت مهبم را با سه تحلیل میتوان تبیین و توجیه کرد:
نخستین تحلیل این است که دولت جدید استراتژی مشخصی در راه پیشبرد مذاکرات ندارد. دولتی بر سر کار آمده است که مکرر در تریبونهای مختلف به مذاکرات دولت گذشته حمله کرده است و اکنون خود در همان نقطهای ایستاده که آن را نقد میکرده است و شواهد حاکی از آن است که کشورهای اروپایی و آمریکایی شرایط بازگشت به برجام را تغییر ندادند و دستاورد جدید تری در راه نیست و شعارهای علیه برجام در گذشته راهی برای باز کردن این گره کور نگذاشته است. علاوه بر آن بر اساس پاسخگویی درون جناحی نیز دست دولت در انتخاب دیپلمات ارشد و افرادی که از سطح قابل قبول توانمندی و تسلط در این مذاکرات برخوردار باشند بسته است.
دومین تحلیلی که میتوان در مورد این تاخیر در انجام مذاکرات هستهای ارایه کرد آن است که دولت رئیسی بر اساس دستاوردهای احتمالی که با پیوستن به پیمان شانگهای و تحکیم روابط با چین و روسیه کشورهای همسایه میتواند بدست بیاورد قصد ورود مجدد به مذاکره را دارد و بنابراین سعی دارد زمان بیشتری بخرد و بنابراین تعیین تیم مذاکره کننده را نیز به این دلیل به تاخیر میاندازد.
سومین احتمال آن است که ایران قصد دارد با رسیدن به نقطه اپتیمم هستهای برگ برنده مهمی در مذاکرات آتی داشته باشد و به همین دلیل عجلهای برای ورود به مذاکرات ندارد. اتخاذ چنین رویکردی البته ریسک بسیار بالایی دارد و ممکن است با واکنشهای غیرقابل پیش بینیای مواجه شود و البته هیچ اظهار نظر رسمی در این مورد از سوی مقامات تهران وجود ندارد؛ هر چند رقبای ایران به صورت مداوم بر احتمال وقوع آن تاکید دارند.
در نهایت نکته این است که با وجود اینکه تغییرات شکلی کامل تیم مذاکره کننده ارشد کاملا مشهود است، ولی تعیین اعضای آن همچنان نا مشخص مانده و به نظر میرسد با این شرایط بلاتکلیفی و عدم قطعیت ها، گام برداشتن در راستای مذاکرات نتیجه محور و در راستای دیپلماسی اقتصادی اعلام شده از سوی ابراهیم رئیسی کار سختی خواهد بود و انعکاس آن نیز در جامعه و تحلیلها کاملا مشهود است.
هر چه هست بعید است که دولت ابراهیم رئیسی در طولانی مدت بتواند بازی تاخیری در مورد برجام و مذاکرات هستهای را ادامه دهد. مهمترین دلیل این امر فشار فزاینده اقتصادی و مطالبه عمومی مردم برای کاهش بحران اقتصادی است. مطالبهای که دیر یا زود فشار افکار عمومی در مورد آن بالا خواهد گرفت.
درحقیقت مسئله مذاکرات هستهای برای دولت و مردم ایران که گرده هایشان در زیر فشار چرخ دندههای اقتصادی در حال خرد شدن است با سیاستهای دیپلماتیک جدید" حذف فیلم کرهای در قابل پول" قابل حل نیست و باید منتظر ماند و دید که رئیسی و دولتمردانش چه برنامهای برای مواجه با این معضل قدیمی در سر دارند.
*«پرسه در سیاست» عنوان ستون ثابت الهام ناسوتی فعال سیاسی در دیدار است که در آن هر هفته به یکی از موضوعات مهم در عرصه سیاست داخلی ایران پرداخته خواهد شد.