دکتر فاطمه محمدی نصرآبادی درباره آینده امنیت غذایی در ایران میگوید: رژیم غذایی ما ایرانیها قبلا اینهمه برنج نبود، برنج محصولی بسیار آب بر است و امروز توصیهها بیشتر روی محصولاتی است که کمتر آب بر هستند و از نظر سلامتی نیز بهتر هستند مثلا گوشت قرمز محصولی است که تولید آن بسیار آب بر است در عین حال هر چه کمتر مصرف شود برای سلامتی بهتر است.
دیدارنیوز ـ عضو هیات علمی انستیتو تغذیه و تحقیقات صنایع غذایی کشور میافزاید: مشکل فقط در گوشت و پروتئین نیست و در مصرف شیر و لبنیات و میوه هم مصرف پایین است. آجیلها تقریبا کاملا حذف شده است، مصرف ماهی بسیار کم شده و کل سبد غذایی مردم تحت تاثیر قرار گرفته است و تنها به سمت چیزهایی میرود که مساله سیر شدن مطرح است بدون اینکه به بدن نفع تغذیهای برساند. اگر میوه و سبزی به اندازه کافی مصرف نشود نسلی خواهیم داشت که بسیار زود به بیماریهای غیر واگیر دچار میشوند، چون بدن اکسیدان به اندازه کافی دریافت نمیکند و عادت به مصرف فیبر ندارد و همه اینها مسائلی است که در آینده در نسل ما مشکل ایجاد میکنند.
متن گفتوگو با دکتر محمدی نصرآبادی را میخوانید:
*-امنیت غذایی چیست و چطور به خطر میافتد؟
در علم روز دنیا امنیت غذایی حالتی است که همه مردم دنیا در تمام طول سال به غذای سالم و کافی و مغذی دسترسی داشته باشند و این دسترسی باید از نظر اجتماعی از راههای قابل قبولی باشد. اینگونه امنیت غذایی چند بعد پیدا میکند؛ یک بعد فراهم است یعنی غذا باید در آن جامعه و آن محیط در دسترس باشد تا بتواند در اختیار افراد قرار بگیرد. یک بعد دیگر دسترسی است که بیشتر اقتصادی است یعنی مردم باید توانایی خرید آن چیزی را که فراهم است داشته باشند. بعد دیگر این است که بدن آنها به طور کامل سالم باشد تا بتوانند از آن چیزی که وارد بدن آنها میشود استفاده کامل و بهتری با بهره وری بالایی داشته باشند. یک بعد دیگر زمان است و همه این شرایط باید در تمام زمانها وجود داشته باشد تا ما بگویم یک جامعه و یک خانوار از نظر غذایی امن است. هر کدام از این ابعاد میتواند به خطر بیفتد البته چیزهایی در این بعدها مستتر است مثلا غذایی که در دسترس است باید ایمن باشد یعنی از آلودگیهای فیزیکی شیمیایی و میکروبی دور باشد و بدن را آلوده نکند. از طرفی راهی که از آن غذا را به دست میآورید باید از نظر اجتماعی قابل قبول باشد مثلا دزدی یا گدایی در اجتماع پذیرفته نیست و اینها فرد را از نظر غذایی در امنیت در نظر نمیگیرد، هر کدام از این شرایط نباشد امنیت غذایی به خطر افتاده است. ما در جامعه مشکل فراهم کردن غذا را داریم اینکه نتوانیم تولید کنیم و نتوانیم غذای مورد نیاز جامعه را به اندازه کافی وارد کنیم و اینکه مشکل از نظر اقتصادی باشد و خانوادههای ما توان خرید نداشته باشند یا مشکل از نظر زمان باشد، زمانهایی در دسترس داشته باشند و زمانهایی در دسترس نداشته باشند.
*-برای تقویت امنیت غذایی در کشور چه راهکارهایی وجود دارد؟ چون هر کدام از این خطرات در جامعه ما وجود دارد.
جامعه ما شرایط خاص دارد؛ ما چندین سال تحت انواع و اقسام تحریمها بوده ایم. به همین دلیل یک سری از محصولات غذای پایه هستند و باید بتوان این محصولات را تا حدی در کشور تولید کرد. غذا و دارو معمولا شامل تحریمها نمیشود، ولی اگر زمانی به هر دلیلی نتوانستیم آنها را هم وارد کنیم باید بتوانیم حداقلها را برای جامعه خود فراهم کنیم. یک طرف قضیه این است که باید در مورد برخی از محصولات خوداتکایی داشته باشیم. میتوان با جهاد کشاورزی در این زمینه کار کرد، ولی از این طرف بهتر است روابط خود را با کشورهای دنیا بهبود ببخشیم تا دائم از اینکه نتوانیم واردات داشته باشیم نگران نباشیم. در مورد کشورهایی که ثابت هستند یعنی از نظر موقعیت سیاسی پایدار هستند و معمولا این طور نیست که خیلی نگران باشند و چندان روی خود اتکایی تاکید نمیکنند. آنها به دنبال محصولی میروند که بیشترین مزیت را برای آنها داشته باشد و بیشترین آورده را داشته باشد. شابد این محصول برای ما زعفران باشد که از نظر تغذیهای بودن یا نبودنش در سفره برای ما چندان مهم نیست، ولی از نظر مالی محصول مهمی است یا قطعا پسته که ممکن است بسیار گران باشد و خیلیها نتوانند آن را بخرند، ولی از نظر مالی در تجارت، موقعیت ممتازی برای ما ایجاد میکند. کشورهای دیگر به این صورت عمل میکنند، اما کشور ما شرایط خاصی دارد. ما باید روی تولید سرمایه گذاری کنیم و همین در سالهای اخیر موجب شده منابع آبی و خاکی ما از بین رفته و ما امروز به مشکل پایداری بخوریم و معلوم نیست تا چند سال آینده بتوانیم همین مقدار تولید کنیم. چون الان مشکلات زیست محیطی پیدا کرده ایم و باید این پایداری در نظر گرفته شود و نمیتوان یک طرفه نگاه کرد.
در عین اینکه باید غذای مردمان را فراهم کنیم باید به نسلهای آینده نیز فکر کنیم و باید برای آنها هم تمهیداتی اندیشیده شود و غذای آنها هم در سالهای آینده قابل تامین باشد. همه میدانند که ما مشکل شدید آب و ذخایر آبی داریم و از داخل و خارج از کشور هشدار داده میشود. در مورد دسترسی اقتصادی راهکارها زیاد است یکی اینکه قیمتها را کنترل کنیم که حداقل در کشور ما راهکار چندان موفقی نبوده است و قیمتها عملا چندان کنترل نشده و تورم در سالهای اخیر به سرعت بالا رفته است ابن مشکل دلایل زیادی داشت از جمله اینکه رشد نقدینگی ما بالا بود و چیزهایی دیگر. یک راهکار این است که ما به سمت گروههایی که بسیار آسیب پذیر هستند متمرکز شویم، گروههایی که میدانیم نمیتوانند غذای خود را به مقدار مورد نیاز تامین کنند. این دو صورت دارد یک صورت اینکه ماهیگیری یادشان بدهیم و توانمندشان کنیم تا درآمد بهتری کسب کنند و یک راه این است که به آنها کمک مستقیم داشته باشیم و راه اول معمولا سختتر است، اما بازدهی بهتری دارد. در مورد سلامت در سالهای اخیر خوب کار شده و مردم در مورد بسیاری از بیماریها شاهد کاهش بیماری در جامعه بودند، ولی در مورد پرخوری و مصرف زیاد نمک و شکر و چربیها در جامعه ما مشکلات زیاد است.
*-کشور ما با بحران آب روبرو است، در حوزه مدیریت کشاورزی چه راهکاری وجود دارد تا ما در آینده با مشکل روبرو نشویم؟ آیا باید نوع کشت برنج و گندم تغییر کند؟ آیا تکنولوژی کشاورزی باید تغییر کند؟ در مورد چه محصولاتی نیاز به تغییر در بخش کشاورزی احساس میشود؟
ما اولین کشوری نیستیم که این مشکل را داریم، نمونههای موفق در دنیا وجود دارد. در درجه اول باید آب را به قیمت آن خریداری کرد. امروز وضعیت به این صورت است که هر کسی زور بیشتری دارد مقدار بیشتری آب میبرد. ما میدانیم که نباید در خوزستان برنج کاشت آنجا جایی این کشت نیست و با توجه به خشکسالی، محیط مناسبی نیست. ما قبلا کشتهایی داشتیم که بعد از حرکت به سمت مدرنیته به طرف کشتهای آب بر حرکت کرده ایم. رژیم غذایی ما ایرانیها قبلا اینهمه برنج نبود، برنج محصولی بسیار آب بر است و امروز توصیهها بیشتر روی محصولاتی است که کمتر آب بر هستند و از نظر سلامتی نیز بهتر هستند مثلا گوشت قرمز محصولی است که تولید آن بسیار آب بر است در عین حال هر چه کمتر مصرف شود برای سلامتی بهتر است. اگر به جای گوشت قرمز از حبوبات استفاده کنیم هم از نظر سلامتی و هم از نظر استفاده کمتر از آب برای ما بهتر خواهد بود. امروز ما سعی میکنیم سبد محصولاتمان را به سمت پایداری ببریم این چیزی است که امروز در جامعه تبلیغ میشود، یعنی محصولی مصرف شود که از نظر زیست محیطی پایدارتر است از طرفی قطره قطره آب باید مهم باشد. امروز آبیاری ما در بیشتر جاها غرقآبی است و این یعنی کم بازدهترین نوع آبیاری، چون بیشتر آن تبخیر میشود. کشورهای کم آب امروز با استفاده از روشهای نوین آبیاری توانسته اند به صادر کننده تبدیل بشوند. چون روی قطره قطره آب برنامه ریزی میکنند یا روی شیرین کنندههای آب دریا سرمایه گذاری کرده و به میزان زیادی موفق شده اند و امروز بر عکس ما از نظر آبی پایدار هستند. مدیریت بسیار دقیق و سفت و سختی دارند یعنی این مساله باید خیلی جدی گرفته شود و روی آن مدیریتی سفت و سخت داشته باشند.
*-در بسیاری از کشورها از جمله غرب تبلیغ رژیمهای گیاهی و پروتئینهای گیاهی رایج شده است و با روشهای جدیدی به صورت گلخانهای اینها را پرورش میدهند، نظر شما چیست؟
البته در غرب مصرف پروتئین حیوانی بسیار بیشتر از ما است یعنی مصرف بالای گوشت در آن کشورها به مشکلی عمده تبدیل شده است. گوشت در جامعه ما بسیار گران است و مصرف آن در سالهای اخیر بسیار کم شده است. هر چه تورم بالا رفته مصرف گوشت هم کم شده است. بانک مرکزی در این مورد آمارهای مصرف ده سال اخیر موجود است. تا جایی که به یاد دارم مصرف گوشت قرمز در کشور ما کاهش داشته، ولی مصرف مرغ و تخم مرغ ثابت مانده است یعنی مردم به سمت ثابت نگه داشتن آنها رفته اند و بیشتر به سمت گوشت سفید رفتند، چون گوشت سفید ارزانتر است. ولی در جوامعی تولید گوشت ایجاد مشکل کرده، چون مساله ازدیاد گازهای گلخانهای را مطرح کرده و همچنین مصرف بالای گوشت برای سلامتی ایجاد مشکل کرده است. مساله آب بر بودن تولید محصولات پروتئینی نیز وجود دارد و همه اینها با هم دانشمندان علم تغذیه را در آن جوامع به این نتیجه رسانده که قطعا مصرف پروتئین گیاهی چیز بهتری است، از این رو گیاه خواری تبلیغ میشود. ولی باید دقت کنیم که در جامعه خودمان از آن طرف نیفتیم، چون در جامعه ما هنوز مشکل کم خونی مطرح است، چون بخش بزرگی از جامعه ما گوشت مصرف نمیکنند.
*-آیا مشکل کم خونی با پروتئینهای گیاهی برطرف نمیشود؟
خیلی سخت، چون آهن موجود در گیاهان به خوبی جذب نمیشود، شرایط جامعه ما با آنها کمی متفاوت است. ما راهنمایی هایمان را به سمت استفاده از منابع پایدار میبریم تا پروتئینهای حیوانی کمتری وجود داشته باشد، ولی ما باید جنبههای دیگری را هم در نظر بگیریم.
*-امروز در کشور با مشکل بزرگ تهیه علوفه و غذا برای دامها روبرو هستیم. ما متناسب با جامعه و سبد تغذیه مردم چه کاری باید بکنیم؟
در حقیقت راه حلی ندارد، باید مجموعهای از راه حلها را با هم و در کنار هم در نظر بگیریم. ما از نظر نهادههای دامی به شدت وابسته هستیم. ادعا میشود ما در تولید گوشت و مرغ تقریبا خودکفا هستیم، ولی واقعیت این است که ما به شدت در نهادهها وابسته هستیم به همین دلیل اگر نهادهها به ما نرسد یا قیمت نهاده به شدت بالا برود از طرفی قیمت گوشت مرغ بالا میرود و یا بسیار کمیاب میشود و به همان اندازه که قیمت بالا میرود دسترسی مردم پایینتر میآید. این وضعیت در اقشار پایین بدتر است و خود را شدیدتر نشان میدهد؛ انواع و اقسام راهکارها باید در کنار هم در نظر گرفته شوند در عین اینکه سعی میکنیم مقداری کافی از نهادهها را تامین کنیم چه با واردات و چه با تولید و بر روی قیمت کار کنیم تا از حدی بالاتر نرود و حداقل هر خانوادهای ولو فقیر حداقل هفتهای یکی دو بار دسترسی داشته باشند از طرفی باید روی آموزش کار کنیم و از طرف صدا و سیما آموزش داده شود که اگر به گوشت قرمز دسترسی ندارند قسمت اعظم این پروتئینهای مورد نیاز بدن را میتوان با استفاده از پروتئینهای گیاهی تامین کرد. باید همه موارد را با هم در نظر گرفت و انجام داد. این مسائل یک راه حل ندارد، همه موارد را باید با هم دید.
*-اگر وضعیت تحریمها به همین منوال ادامه پیدا کند و قیمت مرغ و گوشت تصاعدی بالا برود، وضعیت تغذیه به چه صورتی خواهد بود؟ و نسلهای آینده از بعد تغذیه دچار چه مشکلاتی خواهند شد؟
آمارهای سالهای اخیر بالا رفتن سو تغذیه را نشان نمیدهد، احتمالا به این دلیل است که رشد جمعیت ما بسیار کند شده است. مساله فقط به تغذیه مربوط نیست خانوار وقتی متوجه است که نمیتواند از چند حیث کودک را تامین کند بچه نمیآورد و یا تعداد کمی زایمان دارند. از این رو ما در آمار قد و وزن بچهها حتی در سالهای تحریم موارد سو تغذیه مشاهده نکردیم، ولی واقعیت این است که این مشکل فقط در گوشت و پروتئین نیست و در مصرف شیر و لبنیات و میوه هم مصرف پایین است. آجیلها تقریبا کاملا حذف شده است، مصرف ماهی بسیار کم شده و کل سبد غذایی مردم تحت تاثیر قرار گرفته است و تنها به سمت چیزهایی میرود که مساله سیر شدن مطرح است بدون اینکه به بدن نفع تغذیهای برساند. ما دو اصطلاح داریم اینکه سیری سلولی باشد یا شکمی باشد و این نوع تغذیه سیری شکمی ایجاد میکند در حالی که سلول سیر نیست و مواد مغذی به بدن نرسیده است. همه این موارد عواقب خودش را دارد؛ عادات غذایی از کودکی شکل میگیرد وقتی بچه به مصرف میوه و میوه خوردن عادت نکند در بزرگسالی این عادت خیلی سخت ایجاد میشود. یعنی عادات صحیح تغذیه باید از کودکی ایجاد شود وگرنه در بزرگسالی مصرف اهمیت نخواهد داشت. مصرف لبنیات در دورهای که برای استخوانها بسیار مهم است توصیه میشود. چون در غیر این صورت استخوانها کلسیم جذب نمیکنند و ما در آینده استخوانهای محکمی نخواهیم داشت و در میانسالی شکستگی استخوانها را شاهد خواهیم بود و در سالمندی موارد زیادی از پوکی استخوان خواهیم داشت. اگر میوه و سبزی به اندازه کافی مصرف نشود نسلی خواهیم داشت که بسیار زود به بیماریهای غیر واگیر دچار میشوند، چون بدن اکسیدان به اندازه کافی دریافت نمیکند و عادت به مصرف فیبر ندارد و همه اینها مسائلی است که در آینده در نسل ما مشکل ایجاد میکنند.
*-در پیکهای کرونا گزارشهایی از افرادی داریم که چند بار به کرونا مبتلا شده اند، آمار مرگ و میر ناشی از کرونا هم در جامعه ایران در مقایسه با سایر جوامع بالاتر است بخصوص در سنین پایینتر. آیا میتوان این مورد را به تغذیه بد نسبت داد؟
ما هنوز هیچ مدرک یا تحقیقی در این مورد نداریم. ولی قطعا بیماری در افرادی که چاقتر هستند شدیدتر است و درگیری ریه و مرگ و میر در این افراد بیشتر است. این مساله در همه جای دنیا نشان داده شده است. مثلا در مورد مواد مغذی شدید بودن بیماری در کسانی که کمبود ویتامین د دارند مشاهده شده است. ولی در ایران مدرکی وجود ندارد که بتوانیم ثابت کنیم در اقشار پایینتر جامعه به دلیل سو تغذیه مرگ و میر کرونا بیشتر است، ولی دسترسی آنها به امکانات پزشکی، دارویی و درمانی کمتر است. یک دلیل وجود ندارد و متاسفانه تحقیقی نیست تا همه این دلایل را به طور قطعی بررسی کند و به نتیجه برساند.
*-اگر بخواهیم مقایسهای بین کشور ما و کشورهای خاورمیانه داشته باشید، کشورهای اطراف ایران چگونه امنیت غذایی را حفظ میکنند؟
در منطقه خاورمیانه انواع و اقسام کشورها پیدا میشود. ما یمن را داریم که در جنگ است و به دلیل جنگ سو تغذیه بالایی در این کشور وجود دارد. عراق را داریم که سالها درگیر جنگ بود و شرایطی بسیار پایینتر از ما دارد. جنگ و درگیری وضعیت کشورها را به هم میریزد. از طرفی کشورهای ثروتمند خاورمیانه و عربستان و کویت و امارات را داریم. این کشورها از نظر مواد غذایی هیچ مشکلی ندارند با وجود اینکه تقریبا در کشورشان دسترسی وجود ندارد، ولی کشورهای ثروتمندی هستند. این کشورها به شدت به واردات وابسته هستند و غذای خود را حتی بیش از نیاز و از طریق واردات تامین میکنند. اما اینکه چقدر پایدار است مشخص نیست، ولی فعلا تامین میکنند. در منطقه وضعیت ایران بد نیست با وجود اینکه کشور ما مشکلات زیادی دارد. ترکیه کشوری است که رشد اقتصادی خوبی داشته و چندان خودش را جزو خاورمیانه حساب نمیکند. ترکیه بیشتر اروپا را در نظر دارد و بسیاری از فرصتهایی را که ایران از نظر تولید و صادرات و موارد دیگر از دست داده است، جذب کرده است. در خاورمیانه هر نوع کشوری وجود دارد و در آمارها ایران در حد متوسط است، ولی با توجه به وسعت و اقلیم و نیروی انسانی که دارد قرار بود در سال ۱۴۰۴ قدرت اول منطقه باشد، ولی اینطور نیست و هنوز تا آن موقعیت فاصله دارد که در شاخصهای متعددی کم و زیاد شده است. کشورهای بسیاری تکنولوژی را راحتتر از ما وارد میکنند و مورد استفاده قرار میدهند. کشور ما حتی در زمانی که تحریم نبود تنها میشد گفت مشکل تحریم نداشت وگرنه در همان زمان هم مشکلات آبی داشت و مدیریت درستی نبود گویی برای کشور ما فرقی نمیکند و مدیریت و راهکارهای سنتی همچنان ادامه داشته البته در سیستم کشاورزی کار بسیار سخت است، چون زمینها کوچک هستند معمولا زمین به ارث میافتد و کوچک و کوچکتر میشود. در زمین کوچک بکار گرفتن تکنولوژی صرف نمیکند. یعنی ما در این حوزه از پایه مشکل داریم و در بخش کشاورزی به انقلابی تدریجی نیاز داریم که باید با آب و زمین و محصولات و تکنولوژی و محیط زیست متناسب باشد.