سیاست نباید عینک ما باشد. منتقد تجدد هستم و تاوان این نقد را هم دادهام. گفتن زنده باد توسعه، مرگ بر تجدد اثری ندارد. ما امروز فیلسوف نداریم، شاید دیروز هم نداشتیم.
معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در گفت و گو با ایرنا از تفاهم با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد یک شبکه تلویزیونی مستقل گردشگری خبر داد.
زرآبادی: با تحقیقات زیادی سعی کرده تعریفی قابل قبول از دختر رشیده به دست بیاورم تا بتوان در قانون مدنی هم با تعریف ترشیده عدم نیاز به اذن پدر برای ازدواج را ثبت کند.
گفتوگو با سندپژوه ایرانی مقیم لندن درباره اسناد تاریخی آرشیو انگلیس
تفرشی: به دلیل این که راههای مراسلاتی و اموری مثل تلگراف در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در ایران، در اختیار و تملک بریتانیا بوده، در بسیاری از موارد، مکالمات دولت ایران با کشورهایی غیر از بریتانیا، با افراد و دولتهای دیگر سرقت میشد. در واقع از تمام این مکالمات، در نیمه راه، یک کپی تهیه میشده و به سمع و نظر آنها میرسید. به این ترتیب آنها از ساز و کار و تصمیمات دولت ایران در جهت منافع و مصالح خودشان مطلع بودند.
نام جهانگیر کوثری با سینمای ایران، گرهی محکم خورده است. او را به واسطه فیلم هایی که تهیه کرده است، فعالیتش در حوزه رسانه و مجری و گزارشگر فوتبال بودنش می شناسیم. کوثری در کارنامه سینمایی اش تهیه کنندگی آثاری همچون «پل خواب»، «خون بازی»، «عصر جمعه»، «زیر پوست شهر»، «فراری» و... را جای داده است.
در سال ۱۳۹۶ تعداد ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر گردشگر ورودی به ایران آمده بودند که نیمی از آنها از عراق بوده اند. در مقابل در ۹ ماهه اول سال ۱۳۹۶، جمعا تعداد ۸ میلیون و ۴۸۳ هزار نفر از ایران به خارج از کشور رفته اند که نیمی از آنها سفر به عراق داشته و با قصد زیارتی رفته اند.
محوطۀ بیطبقه
در تاریخ، رقصیدن و خوشگذرانی غالباً مخصوص طبقۀ مرفه جامعه بوده است. اما در عصر ما، که فوتبال محبوبترین خوشگذرانیِ آدمها شده، همه بهشکلی برابر میتوانند در زمین چمن به بدن خود کشوقوس بدهند، برقصند و توپ را از خط دروازه رد کنند. فوتبال آرمان انسانها را در حد توان خود محقق کرده، آرمانی که میخواست همه آزاد باشند و درعینحال از قانون پیروی کنند: آرزویی که از برابری انسانها حکایت میکرد و همزمان حامی استعدادهای متفاوت و گوناگون انسانها بود.
اگر به سفرنامه ميرزا صالح شيرازي و ديگران رجوع كنيد متوجه ميشويد كه آنها صرفا در حيرت نيستند بلكه به مسائل فكري و مباني اجتماعي نيز توجه و تامل ميكنند. هر چند نه با عمق و دقت بالا اما همين مشاهدات به ظاهر ساده نوعي بازانديشي محسوب ميشد كه براي آگاهي يك شخص يا جامعه به نظر من كفايت ميكند.
مدرسه فيروز بهرام در خيابان استانبول آن موقع بود و گاه تظاهراتي صورت ميگرفت و از جلوي مدرسه ما رد ميشدند و ما اين جريانات را شاهد بوديم. دورهاي بود كه مردم اين اجازه را پيدا كرده بودند كه به صحنه بيايند. ما بچهها آرزو ميكرديم كه براي ادامه تحصيل به خارج برويم، اما جنگ بود. يكي ميگفت دوست دارم به آلمان بروم و مهندسي بخوانم، ديگري دوست داشت در انگلستان سياست بداند و... اما زبان خارجهاي كه در دبيرستان ميخوانديم و در خانه كار ميكرديم، زبان فرانسه بود.