کارشناسان میگویند مدیریت شهری آینده باید حفظ باغات، شفافیت، هوشمندسازی توسعه حمل و نقل عمومی، اداره شهر با درآمدهای پایدار، نگاه انسان محور و نشاط شهری را در اولویت قرار دهد.
دیدارنیوز ـ چهکسی شهردار تهران میشود؟ سؤالی که این روزها به یکی از داغترین خبرهای رسانهای تبدیل شده و هر روز هم بهطور غیررسمی نام اشخاصی از جناحها و حزبهای مختلف سیاسی شنیده میشود. با توجه به حساس بودن این موضوع، منتخبان ششم پارلمان شهری هم برای انتخاب فرد اصلح کمیته ۹نفرهای را تشکیل دادهاند و مشغول بررسی معیار گزینهها (جوان بودن، داشتن روحیه جهادی و انقلابی، شجاع بودن و...) هستند تا در زمان تعیینشده، نام ساکن ساختمان خیابان بهشت را اعلام کنند. به گزارش همشهری، از سال ۱۲۸۹ تاکنون ۴۶ شهردار برای پایتخت انتخاب شده که هریک از آنها براساس مقتضای زمانی اقداماتی در حوزه خدمات شهری، شهرسازی، عمرانی، فرهنگی و حملونقل انجام دادهاند و هریک از این حوزهها ویترینی برای کارهایشان بوده و در کارنامهشان ثبت شده است. به باور استادان و کارشناسان حوزه شهری، طی سالهای آتی بهدلیل نبود توازن میان جمعیت و امکانات، تهران با مشکلات عدیده و حتی جبرانناپذیری مواجه خواهد شد؛ از این رو انتخاب شهردار تهران از حساسیت بالایی برخوردار است. اگرچه این روزها نامهایی شنیده میشود که هیچکدام از سوی منتخبان شورای ششم بهعنوان گزینه جدی تأیید نشدهاند. خیلیها دوستدارند بدانند چه کسی در خیابان بهشت مدیریت پایتخت را برعهده میگیرد. حال ما سعیکردهایم در گفتگو با متخصصان و استادان دانشگاهی حوزههای مختلف، نظرشان را درباره معیارها و ویژگیهایی که شهردار بعدی تهران باید داشته باشد و آنچه را که بهعنوان اولویتهای کاری باید دنبال کند، جویا شویم.
شهردار جدید با چالشهای شهرداران قبلی هم روبهرو خواهد شد که یکی از مهمترین آنها موضوع درآمدزایی، بازار سرمایه و ساختوساز است؛ مخصوصا در زمینه درآمدزایی همچنان چالش باقی خواهد ماند. مسلما باید درآمدهای شهرداری پایدار باشد، ولی درعین حال حفظ منابع و سرمایههای زیستی و ارزشی و هویتی شهر تهران در اولویت قرار دارد؛ اگرچه کار مشکلی است. انسانمحوری اهمیت زیادی دارد. اولویت انسانمحوری به معنای عابرپیاده و تنوع دسترسی برای تمام اقشار است. اکنون با وجود تلاشها تهران همچنان یک شهر خودرومحور است. شهردار این دوره، بر استفاده از دوچرخه تأکید میکرد، ولی شهری میتواند به سمت دوچرخهسواری برود که زیرساختهای پیاده کامل داشته باشد و دسترسی به تمام نقاط شهر برای تمام افراد پیاده با توانمندیهای مختلف فراهم باشد. ما هنوز از این هدف خیلی فاصله داریم. تصور میکنم شهردار جدید باید انرژی و سرمایههای فکری و همینطور منابع محدود مالی را در موضوع انسانمحوری صرف کند. انسانمحوری خود وجوه مختلفی از شبکه عابرپیاده در تمام شهر تا دسترسی تمام اقشار به حملونقل عمومی دارد. اگر این کار انجام شود، حتما میتواند در وجوه دیگری مانند توسعه پایدار، حق به شهر و عدالت اجتماعی در شهر کمک کند و مسلما روی احساس تعلق شهروندان تأثیر میگذارد که متقابلا میتوانند به پیشبرد امور شهر کمک کنند. موضوع دیگری که اهمیت زیادی دارد، مدیریت بحران است. این بحران میتواند بحران کرونا، همهگیریهای گسترده تا خشکسالی و زلزله باشد. ما بارها با این مخاطرات روبهرو شدهایم و اکنون هم در معرض آنها قرار داریم. مدیریت شهری بعدی باید در این زمینه فعالیت زیادی انجام دهد، بتواند منابع و سرمایهها را با وجود درآمدزایی حفظ کند، توجه کافی به دسترسی و تردد کامل پیاده، از مبانی اصلی اداره شهر داشته باشد، با انسانمحوری حس تعلق شهروندان را تقویت کند و مدیریت بحران و خطراتی که شهر را تهدید میکند، مورد توجه دهد.
شهردار آینده باید دانش تحول دیجیتال و آیتی داشته باشد. البته منظور تخصص نیست و آشنا بودن با بسترهای فناوری اطلاعات و کاربردهای آن در حوزه اداره شهر کافی است. این یکی از موضوعات بسیار مهم است؛ چراکه هر کدام از حوزه ماموریتی شهرداری را که ملاحظه میکنید، به نوعی با بحث هوشمندسازی و فناوری اطلاعات عجین شده است. این موضوع طلب میکند که شهردار آینده روی حوزه شهر هوشمند و حوزه تحول دیجیتال هم یک تمرکز ویژه کند و هم دانشی را در این حوزه داشته باشد. مسئله دوم شفافیت است. اینکه در موضوعات مختلف و در بحث فرایندی، گزارشدهی و تصمیمگیری بهنظر میرسد که یک مطالبه جدی شکل گرفته و آن بحث شفافیت است. شفافیت یکی از مطالبات جدی مردم است و شهردار آینده باید بهدنبال این قضیه باشد. بحث بعدی نگاه استراتژیک و نگاه بلندمدت به شهر است و البته در حوزههای مختلف آن. مثلا در حوزه درآمدهای پایدار، شهرسازی، ارائه خدمات شهری، الکترونیکی کردن خدمات شهری و... باید کارهایی صورت بگیرد. یعنی نباید به این مسائل مقطعی نگاه کرد و فقط به دورهای که یک شهردار، شهر را مدیریت میکند، فکر کرد. بحث بعدی اینکه بهطور کلی فضای مدیریت شهری سنتی باید برچیده شود. یعنی شما با این فضای پیمانکاران سنتی، فرایندهای دستوپاگیر، ساختار و تفکر سنتی محال است بتوانید شهر را اداره کنید. حتما نگاه شهردار آینده باید نوین باشد و شهرداری بتواند از کسبوکارهای شرکتهای دانشبنیان نیازهای خود را مرتفع کند. بحث آخر اینکه شهردار بعدی حتما باید در تحول فرایندها و ساختارهایی که نیاز به تغییر دارد را در دستور کار قرار دهد.
یکی از مهمترین معیارها موضوع شفافیت در کسب درآمد و نحوه هزینهکرد است. در این بخش به غیراز کسب درآمد و نحوه هزینهکرد باید مصوبات کمیسیون ماده ۱۰۰و ۵نیز درنظر گرفته شود. انسانمحور کردن شهرها یکی دیگر از معیارهاست. سیاست غلطی در این زمینه بوده که شهر کارگاه ساختمانی است، درحالیکه شهر محلی برای زندگیکردن است. برای همین، انسانهای یک شهر باید محور این موضوع قرار بگیرند و نه ساختوسازها. سومین مورد توسعه حملونقل عمومی و متروست. اینکه به جای اتوبانسازی که سبب تردد خودروهای بیشتری داخل شهر میشود و مردم را به چنین کاری تشویق میکند، بهتر است حملونقل عمومی توسعه پیدا کند. چهارم حفظ باغات شهر تهران. در دورههای گذشته مدیریت شهری و براساس مصوبه شورای شهر برجباغها ساخته و خیلی از باغات نابود شدند. حفظ باغات و توسعه فضای سبز لازم است؛ و آخر اینکه شهردار آینده باید از ساختوسازهای بیرویه و فراقانونی جلوگیری کند. همزمان طرح تفصیلی هم باید اصلاح شود.
انتقال کاربریهای تجاری به مکانهای خاص و خارج از بافتهای مسکونی نکته مهمی در افزایش کیفیت شهر و زندگی شهروندان است که شهردار آینده باید جسارت چنین کاری را داشته باشد و شجاعانه در این حوزه عمل کند؛ موضوعی که در این دوره مدیریت شهری اندک نگاهی به آن شده است و شهردار جدید هم برای موفقیت در این رویکرد بهتر است این رویه را ادامه دهد. توسعه حملونقل عمومی به ویژه خطوط مترو امر بسیار واجبی است که شهردار آینده نباید از آن غافل شود. شهردار آینده باید با درایت و تدابیر هوشمندانه با برنامهریزی درست و اصولی و استفاده از تجارب مثبت کسب شده، آشفتگیها را از بین ببرد و زندگی شهرنشینی را ارتقا دهد. شهردار تهران نباید نسبت به اقدامات انجام شده در دورههای قبل بیتفاوت باشد و برای نشان دادن توانمندیهای خود اقدامات جدید که البته مورد نیاز جامعه و شهروندان نیست، انجام دهد. شهردار باید بتواند در نگهداشت شهر نیز مشارکت مردم را جلب کند.
قبل از آغاز هر مبحثی باید بگویم بعد از انقلاب تاکنون، آقای پیروز حناچی به لحاظ تحصیلات مرتبط و انجام اقدامات گوناگون برای حفظ سرمایههای تهران یکاستثنا بهحساب میآید. در هر صورت شهردار آینده باید فارغ از هر جناحی باشد تا بتواند مدیریت برنامهریزی و اجرایی داشته باشد. او باید تحصیلکرده در رشتههای مرتبط با شهر و مدیریت شهری اعم از شهرسازی، معماری، برنامهریزی و اقتصاد شهری باشد. همه مردم شهر دلشان شهری با امکانات رفاهی و بهروز شهری میخواهد و به این خواستهها باید رسیدگی شود.
در این دوره مدیریت شهری برای نخستینبار واژه شهروند و عابرپیاده و پیادهمحوری رایج شد و انسانها بیش از خودروها اهمیت پیدا کردند. درحقیقت ریلگذاری درست شهرنشینی مدرن در این دوره انجام شده است و شهردار آینده برای موفقیت در کارهایش باید روی این ریل حرکت کند؛ بنابراین به دور از هرگونه نگاه جناحی و فردی باید شهردار آینده صلاح شهر و شهروندان را مدنظر قرار دهد و از موفقیتهای کسبشده در این دوره استفاده کند. تحصیلات در حوزه شهری برای اداره بهتر شهر اهمیت دارد، اما ممکن است شهردار آینده چنین معیاری نداشته باشد، ولی با بهره گرفتن از مشاورههای خوب و استفاده از معاونان کارآمد و حرکت روی ریلگذاری انجام شده، موفق باشد.
شهردار تهران، کسی است که انتخاب میشود تا تمامی امور پایتخت را انجام دهد و مشکلات شهروندان در مناطق و محلهها را رفع کند؛ از اینرو بهترین گزینه برای انتخاب چنین فردی، این است که اهل تهران باشد و نه ساکن تهران. اهل تهران بودن، یعنی اینکه نسبت به این شهر معرفت، شناخت و حس تعلق داشته باشد؛ چون این فرد قطعا کمبودهای شهر را بهتر درک و دلسوزتر پیگیری میکند. مدیریت شهری در دهههای اخیر از ۴مرحله گذر کرده است؛ مرحله اول فعالیتهای امور شهری بنا به نیاز شهر و درخواست شهروندان در حوزه خدمات شهری متمرکز شد، مرحله دوم مربوط به فعالیت عمرانی و ساخت بزرگراه و اجرای مگاپروژهها بود و در مرحله سوم هم کارها به شهرسازی اختصاص داده شد و مرحله چهارم هم فضاها و عرصههای عمومی و رونق نشاط زندگی در شهر اولویت کارها بود؛ بنابراین توجه به آنچه در دورههای گذشته انجام شده میتواند مسیر پیشرو را برای شهردار آینده هموارتر کند. بررسی اجمالی نشان میدهد تهران امروز در مرحله چهارم قرار دارد و قطعا نیاز به عرصههای عمومی و ایجاد نشاط زندگی در شهر، درخواست شهروندان است و شهردار آینده برای تبدیل تهران به شهری شاد با شهروندان خوشحال باید این بخش را در اولویت کارهایش قرار دهد. استفاده از تجارب گذشتگان و بهره گرفتن از نظرات متخصصان هم میتواند در سپری کردن این راه به شهردار کمک کند.
سکاندار شهر تهران باید توانمند باشد تا شهر را به سمت و سوی توسعه توأم با آرامش و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان سوق دهد. جدی و ساعی بودن هم ویژگی مهمی است که میتواند معیار دیگر شهردار آینده باشد. چون امور شهری متفاوت از سایر کارها نیازمند جدیت و تلاشهای شبانهروزی است و کوتاهی در این امر ممکن است به شهر و شهروندان آسیب بزند. کسی که سکان شهر را بهدست میگیرد باید بتواند با سایر نهادها و ارگانها ازجمله شورای شهر تهران، تعامل داشته باشد تا از طریق ارتباط خوب نظرات را جلب و مسیر را برای انجام کارها هموارتر کند. داشتن معاونان و مشاوران کارآمد و دلسوز هم اهمیت دارد و شهردار آینده با استفاده از این افراد قطعا برنامهریزیهای خوبی در مدیریت شهری خواهد داشت. همهچیز در حال مدرنشدن است و اگر شهردار آینده نسبت به این موضوع بیتفاوت باشد، شهر به قهقرا میرود؛ از اینرو داشتن نگاه و رویکرد نوآورانه به موفقیت شهردار آینده کمک خواهد کرد. شهردار آینده تهران نباید نگاه و توجهش فقط به محدوده تهران باشد و از طریق ارتباط با شهرهای اقماری مانند کرج میتواند زمینه تبادل تجربیات خوب و موفق را فراهم و از این راه برخی مشکلات را رفع کند. توجه کردن به تجربههای موفق مانند چراغ روشنی است که در همه امور باید مورد تاکید قرار گیرد. در حوزه شهری هم شهردار آینده به دور از هرگونه مصلحت فردی، باید به تجربههای مثبت مدیریت شهری این دوره بهویژه اقدامات انجام شده در حوزه حملونقل عمومی، نگاه مثبتی داشته باشد و برای رسیدن به موفقیتها از آنها استفاده کرده و بیش از هر چیز بهدنبال حل مسائل و رفع مشکلات شهری باشد.
اولویتها را میشود از دیدگاههای مختلف مطرح کرد، ولی چیزی که اهمیت دارد، شناخت پایتخت با همه پیچیدگیهای آن است. کسی که از مسائل مدیریت شهری آگاه نباشد، روابط قدرت را نشناسد، بازیگران و تأثیرگذاران و بهطور خلاصه ذینفعان را تشخیص ندهد و نتواند با آنها تعامل کند، برای ادامه شهر مشکلات زیادی خواهد داشت؛ چون حذف یا نادیده گرفتن این عوامل امکانپذیر نیست، پس باید توازنی بین روابط قدرت یا آنچه میخواهند و آنچه منفعت عمومی است، برقرار شود. شهردار باید از سیاسیکاری پرهیز کند، اما با روابط قدرت ارتباط مناسبی داشته باشد و در جهت تعادلبخشی و حفظ منفعت عمومی قدم بردارد. از سوی دیگر مدیریت شهرهای بزرگی مانند مشهد، شیراز و تبریز دیگر جای آزمون و خطا ندارد و در تهران اصلا فرصتی برای اینکار نیست. هرکسی که حتی وجهه سیاسی و ملی هم داشته باشد اگر بخواهد مسائل تهران را با آزمون و خطا حل کند، این شهر را دچار آسیب میکند. مسلما کسانی که با حوزههای مدیریت شهری، ترافیک، معماری و شهرسازی، محیطزیست و توسعه پایدار آشنایی بیشتری دارند، میتوانند اقدامات مؤثری انجام دهند. اگر از دانش کافی برخوردار باشند و توان مدیریتی بالاتری داشته باشند، نقاط قوتی برای مجموعه مدیریت شهر است و میتواند دستاوردهای زیادی داشته باشد.
انتخاب شهردار برای تهران از دیرباز برای ایران مهم بوده است؛ چراکه تهران الگوی بسیاری از شهرهای دیگر است. حال هر شخص مدبری که قرار است مدیریت پایتخت را برعهده بگیرد باید به سرمایههای تهران آگاه باشد. سرمایه تهران میراث فرهنگیاش است؛ این میراث شامل باغها، گذرها و معماریهای تاریخی است. بخشهایی از تهران بیش از هر امکانات دیگری نیاز به فضای سبز دارد؛ مانند مناطق مرکزی شهر که از این نظر سرانه پایینی دارند. مدیر شهری تهران باید درک درستی از نظام صحیح کسبوکار در شهرداری داشته باشد و این مهم را ایجاد کند. تهران نیاز به هوای پاک دارد تا توسعه خطوط دوچرخهسواری معنا پیدا کند. شهردار باید توسعه حمل و نقل عمومی و پاک را در دستور کار بگذارد. مهمترین اصل برای شهردار آینده، حرکت با پول مردم و در مسیر مردم به دور از نگاهها و فعالیتهای جناحی و سیاسی است. امیدواریم تهران همانی شود که شهروندانش در آرزویش هستند.
شهردار باید تخصص شهری داشته باشد و شهرداری و شهر را خوب بشناسد. اگر شهردار با زوایای شهرداری و سرمایههای باارزش تهران ناآشنا باشد، انتخاب خوبی نخواهد بود. تهرانشناس بودن و کارشناس مدیریتشهریبودن ویژگیهای مهمی است که باید داشته باشد. نگاه مردمی و نگاه سازندگی اصل است؛ نه نگاه حزبی یا گروهی. فردی قوی که تسلیم توصیه زیردستان نشود و بتواند با شورای شهر ارتباطات محکمی ایجاد کند.
این روزها همه دنیا با گرمای زمین، کمبود آب و مسائل محیط زیستی مواجهند و همه کشورهای پیشرفته به این باور رسیدهاند که به جای ایجاد فضای سبز در شهر باید زمین را با گیاهان بومی خودرو سبز نگه دارند. مدیر عالی شهری تهران هم باید به این امر واقف باشد تا رویشگاههای طبیعی را تقویت کند و بهسوی ترویج فضای سبز پایدار برود. ساخت پارکهای مصنوعی و استفاده از درختان خارجی باید محدود شود. امیدوارم شهردار آینده با استفاده از کارشناسان حوزههای مرتبط شهر و دانشگاهیها، روشهای علمی را برای توسعه فضای سبز و کاهش مصرف آب در دستور کار بگذارد. پس او باید از جنس شهر و دانشگاه باشد. البته اتخاذ روشهای علمی زمانبر است و نمیتوان انتظار داشت در زمان کوتاه به نتیجه رسید. متأسفانه شیوع ویروس کرونا تأثیراتی را بر مسائل اقتصادی شهرداری گذاشت و شهردار باید به مسائل اقتصادی و راههای کسب درآمدهای نو و پایدار آگاه باشد. شهردار برای آن که به شهر خدمت کند باید به امکاناتی که طبیعت شهر دارد دقت کند و از آن برای انجام پروژهها الگو بگیرد.