
ساعت حدود دو را نشان میداد؛ صدای وانتیهایی که تلاش میکردند با صدای بلند مردم را به خرید تشویق کنند در میان همهمه سالمندانی که برای دریافت واکسن به خانه سلامت فرمانفرمانیان آمده بودند، گم میشد.
دیدارنیوز ـ نسرین نیکنام: هر چقدر ساعت به دو نزدیک میشد به تعداد افرادی که برای دریافت واکسن آماده بودند اضافه میشد؛ سالمندانی که بعضا با عصا و واکر خود را به کنار این خانه سلامت رسانده بودند وقتی به خانه سلامت مراجعه میکردند با این جواب مواجه شدند که باید به ساختمان کناری مراجعه کنید.
کنار خانه سلامت فرمانفرمایان مدرسهای وجود دارد که گویا چند روزی است در اختیار تیم واکسیناسیون قرار گرفته تا بتوانند در شرایط بهتر و مناسبتر کار خود را انجام دهند، ساعت ۲ را نشان می داد اما هنوز در مدرسه باز نشده بود.
کم کم صدای همه بلند شد عدهای از سالمندان که توان ایستادن نداشتند به این موضوع اعتراض کردند و میگفتند چرا در مدرسه را باز نگذاشتند که همه یکجا تجمع نکنند. یکی از این افراد سالمند که به خاطر ایستادن در آفتاب ظهر کلافه شده بود به خبرنگار دیدار گفت: "به من گفته بودن که بین ساعت ۸ صبح تا ۱۲ بیام، اما حالم روبراه نبود و تا خودم را به این مرکز برسونم ساعت کمی از ۱۲ گذشته بود و با در بسته مواجه شدم و هر چقدر از مسئولان خواستم که واکسن منو بزنن و من نمیتونم وایسم گوش ندادند."
او همین طور که زیر لب غر میزد و به شرایط موجود ایراد میگرفت افزود: "چند روزی بود که از اخبار شنیده بودم که قراره واکسن بزنن و اونطوری که تو فیلمهای خبری نشون میداد فک کردم میام و سریع واکسن میزنم و میرم نمیدونستم این همه معطلی داره و مجبورم ساعتها تو این کرونا اینجا وایسم."
خانم مسنی که کنار او ایستاده بود هم نیم نگاهی به من انداخت و گفت: "میشه من یه چیزی بگم"، با سر تائید کردم و گفتم: حتما. او که خود را خانم امینی معرفی کرد به بی برنامگی کار واکسیناسیون اشاره کرد و گفت:"من هم فکر میکردم وقتی به اینجا برسم بر اساس اسمی که دارند یکی یکی صدا میکنند و واکسن میزنیم و زود برمیگردم خونه؛ حتی دخترم میخواست با من بیاد گفتم نیاز نیست میرم میزنم زود بر میگردم، ولی الان نزدیک سه ساعته اینجام."
یکی از آقایانی که پدر خود را برای دریافت واکسن آورده بود، داوطلبانه شروع کرد به اسم نوشتن و گفت: من اسمهاتونو مینویسم تا در و باز کردند لیست و میدهم تا یکی یکی صداتون کنند.
همین موضوع سبب شد که دوباره صداها اوج بگیرد و از هر گوشه یک فامیلی به گوش میرسید، ایمانی، اخوت، کریمی، حسینی اصل، طاهری و ... این صداها و صدای اعتراض برخی سالمندان که از بقیه میخواستند در یک جا تجمع نکنند با هم ادغام شده بود.
چند قدمی از همه فاصله گرفتم و از دور به صحنه پیش رو نگاه میکردم که یکی بهم گفت:"دیدم داشتی با اون خانم و آقا صحبت میکردی خبرنگاری"؟ گفتم: بله البته مامانم را آورده بودم برای واکسن، اما دیدم بد نیست درد و دلهای مردم را هم بشنوم. گفت: "پس منم میگم بگو تو گزارشت"؛ نشان دادم که منتظر شنیدن حرفهاش هستم. گفت: "من بازنشسته یک شرکت دولتیام از وقتی که صحبت سر واکسن زدن شد به ما گفتن که جایی نیاز نیست ثبت نام کنید بهتون زنگ میزنن، اما یه روز دخترم زنگ زد و گفت: باید تو سایت وزارت بهداشت اسم بنویسی. مشخصات و دادم و برام یک کد ارسال شد و بعد هم پیام اومد که در اسرع وقت باهاتون تماس میگیریم. امروز صبح زنگ زدند گفتن ۲ بیا منم فک کردم بخاطر کرونا خودشون با فاصله زمانی به مردم میگن که بیان، اما رسیدم اینجا از دیدن این همه آدم تعجب کردم. میخوام بدونم وزارت بهداشت نمیتونست حداقل برای سالمندان یک راهکاری پیدا کنه و تیمها را بفرسته در خونه. این تجمع خودش خطرناکه دیگه نیست؟"
گفتم حق باشماست و با خنده ادامه دادم اومدن در خانه و انجام واکسیناسیون برای کشورهای توسعه یافته است نه ما؛ او هم خندهای کرد و گفت: "آره یادم نبود کشور جهان سومی هستیم."
دعوا جلوی در ورودی مدرسه بالا گرفته بود سعی کردم خودم را به جمع نزدیک کنم ببینم مشکل کجاست، فهمیدم یک خانمی از راه رسیده و میخواسته بی نوبت وارد مدرسه شود که این حرکت باعث اعتراض خیلیها شد، اما پس از چند دقیقه وقتی افراد ثبت نامی در گروههای ۱۰ تایی وارد مدرسه شدند صداها قطع شد و انگار نه انگار تا دقایقی پیش اینجا دعوا شده بود.
سالمندان پس از ورود به مدرسه اول باید با ارائه کارت ملی، مشخصات خود را در اتاقی که "ثبت واکسن" بر سر در آن خورده بود، به افرادی که پشت میز نشسته بودند اعلام میکردند و بعد آنها به اتاقهای دیگری برای دریافت واکسن هدایت میشدند.
البته تمام این روند ۵ دقیقه هم طول نکشید و آن همه جمعیتی که تا دقایق پیش پشت در مدرسه جمع شده بودند و به همه چیز اعتراض داشتند در فاصله زمانی نیم ساعته واکسینه شدند و ماجرا ختم به خیر شد؛ اما قسمت قابل توجه روند واکسیناسیون این بود که آن عدهای از سالمندانی که توان راه رفتن نداشتند با راهنمایی مسئولان خانه بهداشت با خودرو وارد مدرسه شدند و مجریان واکسیناسیون کار واکسن آنها را در خودرو انجام دادند.
جعفر صادق تبریزی، رئیس مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت از دو شیفت کار کردن پایگاههای واکسیناسیون خبر میدهد و میگوید: همه پایگاههای واکسیناسیون ما به صورت دو شیفت کار میکنند و هیچ کسی را برنمیگردانیم مگر اینکه واکسن دپوی آن مرکز تمام شده باشد، که آن هم برای فردا صبحاش هماهنگ میشود و واکسن تزریق میشود.
او، با تاکید بر اینکه البته ممکن است یک زمانی ناهماهنگیهایی به وجود بیاید، تصریح کرد: علت این اتفاق هم احتمالا به خاطر حضور خارج از پیش بینی ما بوده است.
تبریزی با بیان اینکه علاوه بر پایگاههای واکسیناسیون قبلی که داشتیم حدود ۴۹۴ پایگاه واکسیناسیون تجمیعی با هزار و ۸۶۸ تیم واکسیناسیون اضافه شدند، گفت: این پایگاههای تجمیعی جاهایی مثل سالنهای ورزشی و مدارس هستند که به ظرفیت ما افزوده شدند.
به گفته او در کلانشهر تهران ۴۸ پایگاه تجمیعی واکسیناسیون داریم که با حدود ۳۲۱ تیم کار واکسیناسیون را انجام میدهند.
او با بیان اینکه در تهران بیش از ۵۰ پایگاه ثابت واکسیناسیون داریم و به این ظرفیت ۴۸ پایگاه تجمیعی واکسیناسیون اضافه شده است، گفت: این هفته تعداد پایگاههای تجمیعی هم افزایش پیدا میکند و از ۴۸ پایگاه به ۱۰۰ پایگاه تجمیعی افزایش خواهد یافت؛ و حدود ۹۰۰ تیم در پایگاههای تجمیعی کار واکسیناسیون را انجام خواهند داد.
تبریزی افزود: حدود ۱۰ پایگاه خودرویی واکسیناسیون هم تا روز شنبه راه اندازی خواهد شد که تا الان ۲ پایگاه آن راه اندازی و ۸ پایگاه دیگر هم راه اندازی خواهد شد.