استرس، اضطراب و نگرانی از جمله موضوعاتی است که در کنار شیوع کرونا باید جدی گرفته شود، محققان معتقدند اپیدمی کووید ۱۹ علاوه بر عارضههای جسمی احتمالا عارضههای روانی ماندگارتری داشته باشد.
دیدارنیوز ـ نسرین نیکنام: حداقل در طول یکسال اخیر مهمترین موضوعی که همه درباره آن صحبت میکنند و نگران ادامه دار شدن آن هستند مشکلات روحی روانی روی افرادی است که یا خودشان به کرونا مبتلا شدند یا یکی از اعضای خانوادهشان؛ بخشهای مختلف خصوصی و دولتی از سازمان بهزیستی گرفته تا کلینیکهای تخصصی خصوصی و پزشکان حاذق در این زمینه تلاش کردند با مشاورههای حضوری و حتی تلفنی بار روانی این ماجرا را کمتر کنند، حال اینکه در این امر موفق بودهاند یا خیر نیازمند زمان و تحقیق بیشتری است، اما در نهایت توجه به مشکلات روحی در دوران کرونا و پسا کرونا بسیار حائز اهمیت است.
نصرالله منصوری روانپزشک در گفتگو با دیدار تاکید میکند: هر مشکل و معضلی به همان اندازه که گرفتاری دارد، برون رفت و راههای خروجی هم دارد و اولین چیزی که ما در این قضیه باید بیاموزیم و بدانیم این است که به همان اندازه که این ویروس کرونا هست آن را در نظر بگیریم نه آن را بیشتر ببینیم و نه کمتر و یا آن را انکار کنیم.
او میافزاید: هر موضوع را باید به اندازه خودش ببینیم و باید از افرادی که به ما بدبینی و ترس را القا میکنند دوری کنیم و در تمام احوال زندگی از علم گرفته تا دین و همه مکاتب این ثابت شده است که ما باید بتوانیم به گونهای خود را به آرامش برسانیم.
او با اشاره به اینکه مردم معنای کلمه آسایش را با آرامش اشتباه میگیرند، میگوید: آسایش از لوازمات مادی و اقتصادی نشات میگیرد که چیز خوبی هم هست، اما خیلیها را داریم که به قول معروف پولشان از پارو بالا میرود، ولی آرامش ندارند.
منصوری یکی از صحبتهای "ژان ژوک روسو" را مورد بررسی قرار میدهد و تاکید میکند: انسان عصر حاضر با اینکه در عصر تکنیک، تکنولوژی، صنعت و مدرنیته زندگی میکند، ولی به ایستگاه آرامش نرسیده است و ما باید آرامش را القا و پیدا کنیم.
قبل از شیوع کرونا خانوادهها را به پیوندهای اجتماعی، پیوندهای فرد به فرد و نیز حفظ آنها تشویق میشدند تا همین پیوندها تبدیل به مکانیسمی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی شوند، اما این روزها به سبب رعایت پروتکلهای بهداشتی و تاکید روی حفظ حریمها و فاصله گذاری اجتماعی این پیوندها کاهش یافته است و یک سری فشارها و استرسها در درون خانواده ایجاد شده به ویژه در درون خانوادههایی که هیچ مکانیسمی برای تقویت فعالیت جایگزین وجود ندارد.
منصوری در ادامه با تاکید بر اینکه آرامش با یاد خدا به وجود میآید، میافزاید: بعضیها فکر میکنند این یاد خدا یعنی فقط اینکه تسبیح بگیریم و ذکر بگوییم، اما ذکری که قرآن به آن اشاره میکند این است که اگر کاری از دستمان برای کسی بر میآید انجام دهیم این انجام کار میتواند در قبال خانواده، جامعه و همشهریان باشد وقتی شما این کارها را انجام دهید خود به خود به آرامش میرسید و انسان آرام، میتواند خوبتر تصمیم گیرد.
این روانپزشک شعر بنی آدم اعضای یکدیگرند را مورد اشاره قرار میدهد و تاکید میکند: اگر ما احساس مسئولیت کنیم و به افراد آسیب دیده کلامی، فکری، قدمی و مالی کمک کنیم جامعه به سمتی هدایت میشود که مشکلاتش خود به خود حل میشود و حال مردم عادی و بیماران و حتی اطرافیان آنها هم خوب میشود.
او اذعان داشت که دولت، دولتمردان و حکومت هم باید بدانند در این شرایط سهمی دارند که به شکل قابل توجهی باید آن را پرداخت کنند.
پدیده سوگ یکی از مشکلات بزرگی است که در شرایط کنونی به آن خیلی توجه نشده است، در مباحث روانپزشکی مسئلهای به نام سوگ پاتولوژیک وجود دارد که مربوط به سوگهایی است که روند طبیعی خود را طی نکردهاند و در آینده میان مدت و درازمدت تاثیرات بدی را برای افراد سوگوار به همراه خواهد داشت.
منصوری در بخش دیگری از صحبتهایش به این اشاره میکند که این بیماری مردم را عصبانی کرده و تاکید میکند: بهترین کار این است که در این روزهای ماه مبارک رمضان ارتباطات معنوی را بیشتر کنیم، زیرا با بهره گیری از اینها میتوانیم از این بحران به درستی عبور کنیم.
او میافزاید: ما بیمارانی داریم که در ناز و نعمت بودند و امکانات مالی خوبی هم دارند، اما این روزها شکوهشان از بقیه افراد بیشتر است، زیرا انسان وقتی با راحتی زندگی میکند طاقت بلا و مصیبت را ندارد بنابراین با ناراحتی این غم را فریاد میزند، اما در روانشناسی میگویند اگر بلا عمومی شود قابل تحمل است.
این روانشناس اظهار میکند: اگر این ویروس تنها در ایران پدیدار میشد ما حق داشتیم اعتراض کنیم که چرا بین ۸ میلیارد جمعیت دنیا ما گرفتار این درد شدهایم، اما الان میبینید که از ابرقدرت گرفته تا کشورهای فقیرتر با این ویروس دست به گریبانند و همانطور که از اول گفته شده تنها راه برون رفت از این بیماری و بلا، رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصله اجتماعی است.
باید بپذیریم که جهان دیگر مانند دوران پیش از همه گیری نخواهد بود و پیداست که زندگی در جنبههای گوناگونش عمیقاً تغییر خواهد کرد و با مقداری اندوه و غم آمیخته میشود. بی گمان نیاز به افزایش حمایت از سلامت روان مردم این روزها بیشتر از پیش ملموس است به ویژه افراد آسیب پذیری که پیشتر نیز از مشکلات روحی و روانی رنج میبردهاند، کسانی که به طور جدی بیمار بودهاند و بهبود یافتهاند.