
محمود جامساز، اقتصاددان، معتقد است که رمز ارزها یک تحول بزرگ در مبادلات ارزی جهان هستند، اما باید بستر اقتصادی و قانونی متناسبی برای به کارگیری آنها مهیا باشد.
دیدارنیوز ـ سرویس اقتصادی: به نظر میرسد رمز ارز، بستر مبادلاتی آینده است. آنچه حالا در بستر بلاکچین مشاهده میکنیم شاید زیربنایی باشد برای یک روبنای قویتر که در سالهای آتی شاهد آن خواهیم بود. حالا رمز ارزها و به خصوص بیتکوین به یکی از بازارهای محبوب جهانی برای سرمایهگذاری تبدیل شده است. بسیاری از دولتهای دنیا به دنبال استقبال گسترده از این حوزه اقتصادی نوین، برای فعالیت بهینه مردمشان در بستر بلاکچین مقرراتی را وضع کردهاند و حالا خبر میرسد که قوای مقننه و مجریه جمهوری اسلامی نیز به دنبال تدوین و تبیین قوانین جدیدی در این حوزه هستند، قوانینی که آنطور که به نظر میرسد به دنبال محدودسازی فعالیت در این ساختار است. در رابطه با مقررهها و وضعیت رمز ارزها در ایران و سایر کشورها با محمود جامساز، اقتصاددان گفتگو کردیم.
سیاستگذاران به دنبال اعمال محدودیتهایی در حوزه رمز ارزها هستند. میگویند که مبادله در حوزه رمز ارز باعث خروج ارز از کشور میشود. مخالفین این محدودیتها میگویند که اتفاقاً در شرایط تحریم رمز ارزها میتوانند یک گردش مالی را در کشور ایجاد کنند. نظر شما چیست؟ رمز ارز برای ما تهدید است یا فرصت؟
صنعت ماینینگ یا استخراج ارزهای رمز دار که به آنها «Cryptocurrency» میگویند، در برخی از کشورها اصولاً ممنوع اعلام شده است. برخی از کشورها نیز از این صنعت با احتیاط استقبال کردهاند و به منظور بهرهبرداری صحیح و به دور از فساد و پولشویی، مقررات متناسبی برای به کارگیری این ابزار نوین مبتنی بر فناوری وضع کردهاند و سیاستگذاریهای متناسب با آنها را هم تدوین نمودهاند. کشورهایی مثل ژاپن و کرهجنوبی بیشترین اقبال را نسبت به «Cryptocurrency» به عمل آوردهاند. این در حالی است که میلیاردها دلار توسط هکرها و مجریان سایبری از کاربران بلاکچین یا ارزهای رمزدار ربوده شد و زیانهای قابل توجهی را به سرمایهگذاران وارد کرد.
«Cryptocurrency» مثل ارزهای فیات، بدون پشتوانه است. دلار یکی از ارزهای فیات است که آن هم بدون پشتوانه است. رمز ارزها از ویژگی غیرمتمرکز بودن و عدم کنترل توسط دولتها برخوردارند و هیچ کس بر آنها کنترلی ندارد. معامله کنندگان این ارزها هم ناشناخته میمانند و حتی آنهایی که با هم معامله میکنند هم یکدیگر را نمیشناسند و به راحتی علیرغم انجام معاملات هنگفت، ظرفیت فرار از پرداخت مالیات را دارند که این مسئله بسیار مهم است که در ایران نیز یکی از ضررهای این ارز توصیف شده است. به همین جهت در امریکا، دولت فدرال این سکههای رمزدار را نوعی دارایی محسوب کرده است و دستورالعملی برای نظارت قانونی در فرایند انجام معاملات و انتشار و استخراج رمز ارزها تدوین نموده است. البته در بعضی از ایالات آمریکا انجام این معاملات کاملاً قانونی اعلام شده است چرا که هر ایالت قانون مختص به خود را دارد و در یک ایالت قانونی اعلام شده است و در برخی از ایالتها هنوز کاملاً قانونی نیست و با احتیاط با آن برخورد میشود و استفاده از آن را با احراز هویت بسیار سختگیرانه و با اعمال مالیات بر دارایی برای کنترل آنها منوط کردهاند.
بیشتر بخوانید: محدودیت رمزارزها؛ جدال با آینده!
این ارزهای رمزدار ظرفیت تسهیل عملیات خلاف و فسادآور، نظیر پولشویی و خروج ارز از کشور و عدم پرداخت مالیات را در خود دارد این همانچیزی است که دولت به آن اشاره میکند. به همین جهت در کشورهای چین، روسیه، بولیوی، کلمبیا و چند کشور دیگر به دلیل فقدان زمینههای کنترلی نظارتی ممنوع اعلام شده است، اما کشورهایی که از ظرفیت نظارتی و کنترلی به علت وجود ساختارهای اقتصادی ارزی و پولی قوی برخوردارند، مثل امریکا و سوییس و کرهجنوبی، با این ارزهای رمزدار مشکلی ندارند و ممنوعیتی وجود ندارد و خیلی هم مورد اقبال عمومی مردم قرار گرفته است.
سرعت انجام معاملات این ارزهای رمزدار و ناشناس بودن معاملهگران در بستر بلاکچین، یک مزیت عنوان میشود، یعنی سیستمی که یک بلوکهای زنجیرهای در آن وجود دارد که کاربران در آن بلوکها اطلاعات و کدشان را ذخیره میکنند و هزاران ارز رمزدار را پدید میآورند که اهم آن بیتکوین است. هنگامی که شما از «Cryptocurrency» صحبت میکنید، فقط شاید بیتکوین در اذهان تداعی شود، اما این در حالی است که ارزهای دیگری هم هستند، هزاران ارز رمزدار. بعضی از آنها در ژاپن از بین رفتهاند و برخی دیگر در سطح جهانی فعال هستند مثل «لایت کوین»، «اتریوم»، «ریپل» و «تِتر». همه اینها وجود دارند، ولی بیتکوین، چون پیشقدم بوده است، در دنیا و به خصوص در ایران خیلی شهرت دارد. این تکنولوژی بلاکچین است که نقش زیربنایی این ارزهای دیجیتالی و رمزدار یا «Cryptocurrency»ها را ایفا میکند.
ارزهای رمزدار بدون پشتوانه چطور در سطح دنیا مورد اقبال قرار گرفته است؟
علیرغم هکهایی که صورت گرفته است، هنوز هم کاربران ارزهای رمزدار گرایش بیشتری به تراکنشهای این نوع ارز نشان میدهند، زیرا هیچ فرد یا سازمان دولتی قادر به کنترل تراکنشهای این ارزها، در بستر بلاکچین نیست و هیچ نقشی در آن ندارد. تراکنشها توسط افراد به طور آنلاین انجام میشود، علیرغم هکهایی که شده و میلیاردها دلاری که ربوده شده است. این شبکه امنیت بالایی دارد که همه کاربران در ایجاد این امنیت نقش دارند. همانطور که عرض کردم، غیر متمرکز بودن، شفاف بودن، عدم تسلط دولتها بر آنها، محدود بودن تعداد و غیرقابل چاپ بودن آنها برخلاف اسکناس، دلایل اصلی مقبولیت «Cryptocurrency»ها است.
به یاد داشته باشید که در برتون وودز، که کمیسیونی بود که در نئوهمشایر آمریکا و بعد از جنگ جهانی دوم تشکیل شد، برای ایجاد پول پرقدرت مورد قبول جهانیان، کشورهای کانادا و آمریکا و اروپای غربی و استرالیا و چند کشور دیگر دلار را انتخاب کردند تا اینکه نظمی به گردش پولی جهان بدهند. در این کنفرانس قرار شد که دلار را به عنوان پول پرقدرت و برتر جهانی انتخاب کنند و هر انس طلا برابر با سی و پنج دلار آمریکا باشد. اینطور کشورها میتوانستند سی و پنج دلار بدهند و یک انس طلا بگیرند. با این تفاسیر آمریکا مجبور شد تا دلارهای بیشتری را چاپ کند چرا که از اواخر دهه شصت، ذخیره دلاری کشورها زیاد شده بود و آنها به فدرال رزرو رجوع میکردند تا دلارشان را چنج کنند. فدرال رزرو دلار کم آورد. در سال ۱۹۷۱ بود که نیکسون به شکل یکطرفه از برتون وودز خارج شد، اما دلار همچنان پول با قدرت باقی ماند و دوام این گردش دلار تنها باعتبار اعتماد واقبال عمومی بود، یعنی همین چیزی که حالا در مورد بلاکچین و پولهای رمز دار هم وجود دارد. این نوع ارز مورد اقبال عمومی قرار گرفته است.
حالا مواجهه دولت با این فناوری اقتصادی جدید را چطور میبینید؟
در کشور ما دولت با احتیاط بسیار زیادی این تراکنشها را رصد میکند و دلیل آن شرایط بد اقتصادی و کمبود دلار و تحریمهای چند ساله و نگرانی از خروج ارز از کشور و عدم ورود سرمایهگذار خارجی به کشور و نیز مبارزه با پولشویی و معاملات از این قبیل است. این دلایل، داد و ستد این ارزها را در کشور ما با محدودیت زیادی مواجه کرده است. هنوز زمینهها و بسترهای مناسبی برای گردش ارزهای رمزدار در کشور ما فراهم نشده است. به همین دلیل است که بانک مرکزی اعلام کرده است که انتشار رمز ارز با پشتوانه ریال، طلا و فلزات گرانبها و انواع ارز در اختیار بانک مرکزی باشد، در حالی که رمز ارز پشتوانهای ندارد که بانک مرکزی چنین چیزی اعلام کرده است. با این وجود در مرداد سال ۱۳۹۸، هیئت وزیران فرایند ماینینگ و استخراج رمزها را با وجود صرف انرژی برق زیاد، به رسمیت شناخت، اما همچنان خرید و فروش آن مجاز نیست.
بیشتر بخوانید: رمزارزها ابزاری مناسب برای دور زدن تحریمها
صندوق بینالمللی پول، فناوری بلاکچین را یک تحول عظیم در مبادلات ارزی جهان میداند، منوط به آن که حفظ ثبات آن تحت نظر دولتها صورت بگیرد. از این رو، بانک مرکزی نیز اخیراً سیاستهای نسبتاً متناسبی مبتنی بر بهرهبرداری از «Cryptocurrency»ها و فناوری بلاکچین در پیش گرفته است و انجام آن را منوط به مجوز و نظارت بانک مرکزی کرده است. هنوز در مملکت ما، این تراکنشها به آن صورت جا نیفتاده و راه نسبتاً طولانیای در پیش است تا رمز ارزها جای خودشان را باز کنند. این نگرانیهایی که عرض کردم در خصوص افزایش مفاسد اقتصادی متاثر از تراکنش رمز ارزها هم وجود دارد، چون کشور ما واقعاً از نظر کنترل و نظارت در همه زمینهها خیلی ضعف دارد، در کنترل نقدینگی، ارز، طلا، قاچاق و بطور کلی بازارهای غیر رسمی و غیر متشکل. ما در سیاستهای پولی و مالی مشکلات عدیدهای داریم و هنوز بستری پذیرای رمز ارزها نیست.
ما در شرایطی هستیم که میبینیم هنوز به یکی از بسترهای مناسب کنترلی بینالمللی که FATF باشد نپیوستهایم، از سوی دیگر به نظر میرسد هر تبادلی ممکن است خروج ارز داشته باشد همانطور که ورود ارز هم از طریق مبادلات بینالمللی امکان پذیر است. همچنین آماری منتشر شده است که میگوید حدود ۱.۵ میلیون نفر در ایران با رمز ارزها سر و کار دارند. پیشبینی شما از آینده رمز ارزها در ایران چیست؟ آیا دولت میتواند جلوی آن را بگیرد و ممنوعش کند یا باید تدابیر دیگری اندیشید که فرایند فعالیت در آن روشن باشد و بشود به شکل قانونی در این حوزه کار کرد؟
در حال حاضر تمام تراکنشهای مالی در داخل کشور در حال انجام است و قانونی هم هست، ولی خب، بسیار هم پولشویی میشود و دولت هم نمیتواند جلو آنها را بگیرد. خیلی از اینها هم در عین اطلاع دولت انجام میشود. در مورد تراکنشها با کشورهای خارجی هم که میدانیم اصلاً انجام پذیر نیست چرا که ما هنوز کنوانسیونهای پالرمو و cft که مرتبط با FATF است را امضا نکردهایم. عموم کشورها عضو اینها هستند و تراکنشهایشان شفاف است و باعث اعتباردهی به وضعیت پولی و بانکی آنها میشود و باعث میشود تا به راحتی در زنجیره تجارت و مراودات پولی و بانکی جهانی کار کنند. ما و کرهشمالی تنها کشورهایی هستیم که در لیست سیاه FATF قرار گرفتهایم.
فکر کنید که در یکی دو ماه آینده بخشی از تحریمها هم لغو شود و برخی از نفتمان را هم بتوانیم بفروشیم. ما با توجه به اینکه در لیست سیاه FATF هستیم اصلاً نمیتوانیم مراوده مالی را با بانکهای دنیا داشته باشیم. بانکهای دنیا هم به دلیل جرائم سنگینی که آمریکا در نظر گرفته، واهمه دارند که با ما کار کنند.
ما در وضعیت اسفناکی قرار داریم. اقتصادمان در انزوا قرار گرفته است، سیاست خارجی ما تقریباً در برجام با بنبست روبرو شده است و معضلات بسیار زیادی را ما در سال آینده خواهیم داشت، به خصوص با این بودجهای که تنظیم شده است و میگویند ۵۰۰ هزار میلیارد تومان کسری پنهان در خود دارد. حالا این رمز ارزها که اصولاً هنوز شیوه کارشان کامل روشن نیست و این تکنولوژی بلاکچین در ایران شناخته شده نیست و کارشناسان زبده و ماهری هم در این حوزه نداریم و با توجه به این که گفته میشود که کشوری مثل چین در ایران دستگاه ماینر زیادی را نصب کرده و با استفاده از برق ما در حال استخراج است و معلوم نیست ارزهای رمزداری که استخراج میشود کجا میرود، در صورت واقعیت بنفع منافع ملی ما نیست، به هر حال اگر این حوزه کنترل نشود و ما یک زمینه مساعد برای نظارت و کنترل بلاکچینها نداشته باشیم، این باعث تخریب بیشتر اقتصاد میشود. ما بر روی رمز ارز کنترل نداریم، همانطور که بر روی ارز، نقدینگی و تورم کنترل نداریم. فکر کنید که ما اگر بودجهای را تدوین میکردیم که به طور واقعی متوازن باشد، یعنی درآمدها و منابع درآمدی به صورت موهوم و به صورت خیالپردازانه نباشد و کفاف مخارج و مصارفی که به دقت انتخاب شده است را بدهد، میشود یک نظمی را در بودجه به وجود آورد که بودجه دچار کسری نشود تا دولت مجبور نشود از بانک مرکزی استقراض بکند و یا از حساب صندوق توسعه ملی برداشت کند که هر دو اینها باعث افزایش پایه پولی میشوند و نقدینگی را بالا میبرند و دولت نیز هیچ کنترلی بر نقدینگی ندارد.
در زمان آقای روحانی، نقدینگی ما چهار برابر افزایش یافته، این یعنی عدم کنترل نقدینگی. این نقدینگی به سمت حوزه تولید هدایت نشده است و به همین دلیل ما سه سال پیاپی رشد اقتصادی منفی داریم. اینها به دلیل عدم نظارت و کنترل است و ضعف اجرا و ضعف تصمیمگیری و ضعف سیاستگذاری در آن عیان است. حالا اگر بخواهد ارزهای رمزدار هم به اینها اضافه شود، یک وظیفه سنگینتری از منظر کنترل و نظارت بر روی دوش بانک مرکزی خواهد بود و بانک مرکزی با این ظرفیت کنونی خودبه اعتقاد من قادر به کنترل آن نخواهد بود.